سیاستهای غلط در واردات برنج؛ فشار مضاعف بر شالیکاران
واردات برنج گیلان و کشت غیرمجاز در استانهای کمآب، مرغوبترین برنج ایران را به چالش کشیده است؛ در این گزارش به ریشه مشکلات شالیکاران گیلان میپردازیم

واردات برنج گیلان و کشت غیرمجاز در استانهای کمآب، مرغوبترین برنج ایران را به چالش کشیده است؛ در این گزارش به ریشه مشکلات شالیکاران گیلانی، نقش ارز ترجیحی و آمارهای تکاندهنده واردات و هدر رفت برنج در ایران میپردازیم.
اخبار سبز کشاورزی؛ سیاستهای تخصیص ارز و نبود نظارت بر کشت استانهای ممنوعه، برنج گیلان را با چالش روبهرو کرد. این عنوان، خلاصهای از وضعیت امروز بازار برنج ایران است؛ بازاری که در آن گویی ترجیح با واردات است تا تولید داخلی، بهخصوص تولید ارزشمند شمال کشور.
داستان از زبان شالیکاران آغاز میشود؛ از استانهایی که شاید نباید برنج بکارند، اما میکارند. «کدام محصول را میتوانیم یک سال در انبار خانه خود نگه داریم و بعد بفروشیم؟ چه بکاریم که حداقل هزینههای کار حتی بعد از یک سال به ما برگردد؟ ناچاریم برنج بکاریم. میگویند آب نداریم برنج نکارید. مگر آب برای بقیه محصولات هست؟! لااقل برنج خراب نمیشود، ما هم باید درآمد داشته باشیم، چطور وزارت جهادکشاورزی متوجه این موضوع نیست؟»
این صحبتهای یک شالیکار صریح در استان اصفهان است؛ یکی از استانهایی ممنوعه برای کشت برنج که با معضل کمآبی دست و پنجه نرم میکند. شبیه همین حرفها را شالیکاری دیگر در خوزستان میگوید.
این وضعیت کشت غیرمجاز در کنار سیاستهای نادرست واردات برنج گیلان و سایر محصولات مشابه داخلی را با دردسرهای جدی مواجه کرده است. جملههایی که آغاز دردسر برای شالیکاران در شمال کشور بهویژه گیلان است. جای دیگری که نباید، برنج میکارند و شالی شمالیها روی دستشان میماند.
اما فقط شالیزارهای استانهای ممنوعه نیستند که مشکلات متعددی برای استانهای مجاز به کشت برنج ایجاد میکنند، بلکه واردات بیرویه این محصول هم هست. وارداتی که اغلب با ارز ترجیحی انجام میشود و دو سال پیاپی واردات برنج گیلان را روی دست شالیکاران گذاشته است. این حجم از واردات آنهم برای تأمین چه میزان برنج ضروری است؟ این وضعیت در حالی رخ میدهد که برای تأمین محصولی که روزانه ۸ تن آن در کشور هدر میرود، شاهد واردات مازاد بر نیاز هستیم.
نامش «قاسم رضایی» است. خودش را اینطور معرفی میکند: «قاسم رضایی. شالیکار» و بلافاصله به ریشه مشکلات اشاره میکند و میگوید: «از دست شالیکاری بلا افتادهایم. جهادکشاورزی هر روز یک سیاست را دنبال میکند. البته بهتر بگویم، به سیاستهای خودش هم عمل نمیکند. ممنوعیت کشت شالی در استانهای بیآب را وضع کرده است، اما بر آن نظارت نمیکند. شالی ما دو سال در انبارها ماند، اما برنج وارد میکند. درحالیکه گیلان نهفقط بیشترین بلکه مرغوبترین برنج کشور و منطقه را تولید میکند. عملاً گیلان میتوانست صادرکننده برنج باشد، اما چندسالی است که به دلیل حجم بالای واردات برنج گیلان و سایر برنجهای خارجی و همچنین کشت در مناطق غیرمجاز، برنج ما روی دست خودمان میماند.»
قیمت تمامشده بالا؛ چالش شالیکاران برنج گیلان
قاسم رضایی به نکته دیگری در چرایی مشکلات واردات برنج گیلان و بازار داخلی اشاره میکند. او فکر میکند ساماندهی کشت برنج در کشور با یک بام و دو هوای وزارت جهادکشاورزی ممکن نیست: «ارز ترجیحی مملکت خرج ورود محصولی میشود که نیاز نیست. نمیگویم که اصلاً نیاز نیست؛ اما اگر ۱۰۰ هزار تن نیاز باشد، در تمام این سالها چند برابر آن وارد شده است.»
این سیاستها قیمت برنج داخلی را تحتتاثیر قرار داده و رقابت را دشوار کرده است. «الان که فصل کشت شالی است، یکبار دیگر باید تن و بدن شالیکار بلرزد. چون ممکن است باز هم بعد از برداشت همان اتفاق برایش رخ دهد و شالی بماند در انبارها. چند سالی است که جهادکشاورزی در گیلان نیز کشت برنج را منوط به رعایت شرایطی کرده است. یعنی ما شیوه سنتی کشت برنج را کنار گذاشتهایم. آدم کمسوادی مثل من نیز باید خودش را بهروز کند. میگویند آب نداریم. ما هم میگوییم چشم. اما اگر کشاورز ۱۰ قدم برمیدارد، مسئولان کشور باید یک قدم بردارند.»
این دشواریها در کنار مشکلات بازار ناشی از واردات برنج گیلان و سایر برنجها، عرصه را بر شالیکاران تنگ کرده است. «در همین شمال کشور شالیزارهای زیادی تبدیل به زمین و بعد فروخته شد. میگویند نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد. چگونه؟ اگر هشت کشاورز گرو نُهاش باشد، مجبور است دست بهسمت تنها سرمایهاش دراز کند؛ یعنی زمینش را بفروشد. چارهای ندارد. دولت اگر میخواهد کشاورز دست از زراعت برندارد، نهفقط در مورد برنج، بلکه در مورد هر محصول دیگری، اول خودش باید سیاستهایش را تغییر دهد.»
قاسم ادامه دهد: «قیمت تمامشده یک کیلوگرم برنج برای شالیکار گران تمام میشود. حتی کارگر شالیکار گرانتر از کارگر بسیاری از محصولات کشاورزی دیگر است. کود و سم و غیره و هزینههای داشت و برداشت را هم باید اضافه کرد. نمیشود یک محصول را در خلأ دید. اما وزارت جهادکشاورزی چنین دیدی ندارد. البته واقعاً استان بهرغم اینکه در مورد شیوههای کشت سختگیری میکند، اما همراهیهای قابلتوجهی دارد. مثلاً برای خرید تجهیزات تسهیلات خوبی میدهند، اما هر وامی یک روزی پس دادن هم دارد. اینها همه مواردی است که باید در نظر گرفت.»
فشار بر آبخوانها و واردات برنج گیلان؛ نگاه مدیرکل جهاد کشاورزی
«صالح محمدی»، مدیرکل جهادکشاورزی گیلان، نیز مشکلات شالیکاران در گیلان را تأیید میکند. او هم بر دو موضوع تأکید دارد، یکی جلوگیری از کشت این محصول در مناطقی که خلاف الگوی کشت است و دیگری جلوگیری از واردات بیرویه آن.
محمدی میگوید: «محصولی مانند برنج بهدلیل مصرف آب بالا، باید تحت الگوی کشت تعریف شود. ما در استان گیلان، با توجه به منابع آبی، میزان بارش و شرایط آبوهوایی، دقیقاً همین کار را انجام میدهیم. یعنی الگوی کشت گیلان برنج است و تخطی نه در الگوی کشت انجام میشود و نه بیشبرداشت از منابع آب. اما متأسفانه در برخی از استانها بهرغم وجود تنش آبی شدید در همه بخشها، همچنین خلاف آنچه الگوی کشت در آن منطقه تعریف کرده است، اقدام به کشت برنج میکنند. مانند استان مرکزی و اصفهان.»
او ادامه میدهد: «در این مناطق کشت برنج ممنوعیت قانونی دارد، اما باز هم انجام میشود. فشار این کشت در این مناطق عموماً بر سفرههای آب زیرزمینی است که نهایتاً منجر به فرونشست میشود. در گیلان اما ما تنها استانی هستیم که فرونشست نداریم. تأکید میکنم که برنج الگوی کشت گیلان است. بهرغم اینکه در دو سال گذشته موضوع کمبود بارش را داشتیم، تلاش کردیم این موضوع را با استفاده از روشهای علمی جبران کنیم. پرهیز از آبیاری غرقابی در شالیزارها و تدوین تقویم زراعی کشت، دو روش بهکارگرفته در مورد محصول برنج است. توصیه ما به کشاورزان این است که در زراعت برنج از آبیاری تناوبی استفاده کنند. یعنی کشاورز مزراعهاش را از همان ابتدا با آب غرقاب نکند. این روش حتی منجر به افزایش عملکرد شالیزارهای گیلان شد.»
این تلاشها برای بهبود وضعیت کشت در گیلان در حالی صورت میگیرد که مشکل اصلی واردات برنج گیلان و کشتهای غیرمجاز در مناطق دیگر همچنان پابرجا است.
محمدی اما معتقد است آنچه گیلان و شالیکارانش از آن رنج میبرند، کشت برنج در سایر استانها و همچنین واردات برنج است که هم قیمت برنج را تحتتأثیر قرار داده است، هم فروش آن را: «در دو سال گذشته بیشترین آسیب به برنجکاران ما بهدلیل واردات بیش از کسری تولید بود.
البته امسال خوشبختانه واردات برنج مدیریت شد. واقعیت این است که ما باید محصول برنج را در کل کشور رصد کنیم. محصول نهایی تولیدشده اعلام شود. نیاز کشور هم متناسب با سرانه مصرف اعلام و میزان کسری آن، به کشور وارد شود. وقتی ارز ترجیحی به واردکننده برنج داده میشود، رقابت برای تولیدکننده سخت میشود. تولید داخل آسیب میبیند، کشاورز از تولید ناامید میشود و نوع محصولش را تغییر میدهد.»
تجهیز شالیزارهای گیلان و اهمیت امنیت غذایی
بهگفته محمدی، با وجود چالشهایی مانند واردات برنج گیلان، تلاش برای ارتقاء کیفیت و بهرهوری در این استان ادامه دارد. اکنون ۷۱ هزار هکتار از شالیزارهای گیلان زیر کشت ارقام کیفی رفته است که بخش عمده آن را رقم بومی هاشمی تشکیل می دهد: «از ۲۳۸ هزار هکتار اراضی شالیزاری در استان، تاکنون در ۹۵ درصد، معادل ۲۲۵ هزار هکتار، شخم اولیه زده شده است. شالیکاران این استان تاکنون برای ۲۳۰ هزار هکتار معادل ۹۷ درصد از شالیزارها خزانهگیری انجام دادهاند. همچنان تأکید داریم شالیکاران تقویم زراعی استان را رعایت کنند. کشاورزان پیش از نشای برنج، از کودهای پتاس و فسفات استفاده کنند و علفکشهای مناسب را با استفاده از دستورالعمل های موجود روی بستهبندی بهکار گیرند. عملیات تجهیز و اصلاح شالیکوبیهای هدف تا پیش از آغاز برداشت شالیزارها به پایان خواهد رسید. واقعیت این است که کشت برنج در تأمین امنیت غذایی استان و کشور، بسیار نقش دارد. از هزار و ۴۲۵ شالیکوبی فعال در گیلان، تاکنون ۷۷۰ شالیکوبی تجهیز، اصلاح و مدرن سازی شده است و این روند ادامه دارد تا بتوانیم کاهش ۱۰ درصدی ضایعات برنج را رقم بزنیم.»
آمارهای تکاندهنده واردات برنج گیلان و هدر رفت محصول
آمارهای رسمی عمق چالش واردات برنج گیلان و سایر برنجهای خارجی را در کنار تولید داخلی نشان میدهد. سال ۱۴۰۳ گزارشی از سوی رئیس کمیسیون برنامهوبودجه مجلس شورای اسلامی در مورد واردات برنج منتشر شد که اعلام میکرد در این سال ۵۰۰ هزار تن برنج با هزینه ۵۶۰ میلیون دلار وارد شده، درحالیکه نیاز به واردات تنها ۱۰۰ هزار تن برنج بوده است. طبق این گزارش نیاز واقعی کشور براساس آمار وزارت جهادکشاورزی و سرانه مصرف هر فرد ایرانی ۳۶ کیلوگرم است که این عدد با ضرب در جمعیت کشور، دو میلیون و ۸۰۰ هزار تن میشود.
ایران معمولاً بین دو میلیون و ۴۰۰ تا دو میلیون و ۷۰۰ هزار تن تولید برنج دارد که در بعضی سالها دو میلیون و ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تن تا دو میلیون و ۸۰۰ هزار تن تولید کردیم که تفاوت این دو عدد را بگیریم، ۱۰۰ هزار تن برنج نیاز واقعی برای واردات است. این گزارش همچنین اعلام کرد است تفاوت تولید و مصرف ۱۰۰ هزار تن است، در ششماهه اول سال براساس آمار گمرک چیزی حدود ۵۰۰ هزار تن برنج وارد شده، سه میلیون و ۵۰۰ هزار تن برنج هم در انبارهای کشور موجود است؛ در مجموع حدود چهار میلیون تن برنج در کشور موجود است. این آمار نشان میدهد حجم واردات برنج خارجی بسیار بیشتر از نیاز واقعی کشور است و این مازاد انباشته، فشار مضاعفی بر بازار برنج داخلی، بهویژه برنج مرغوب گیلان وارد میکند.
بار سنگین دولت و ضایعات برنج؛ دورریز ارز ترجیحی و آب
در سال گذشته از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن برنجی که وارد کشور شد، دولت حدود یک میلیارد و ۳۲۰ میلیون دلار ارز ترجیحی داد که با محاسبه ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی، بدون محاسبه با قیمت ارز آزاد ۶۰ هزار تومانی، دولت برای هر کیلوگرم برنج ۲۰ هزار تومان تفاوت پرداخت میکند.
این حجم عظیم از ارز ترجیحی برای واردات برنج گیلان و انواع دیگر برنج در کشور در حالی در سالهای اخیر بهشکل گسترده انجام شده است که بنابه اعلام «غلامرضا گلمحمدی»، معاون وزیر و رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، دورریز برنج در کشور روزانه هشت تن و سالانه معادل سه هزار تن برنج است. این میزان ضایعات نشاندهنده هدر رفت منابع آبی عظیمی است، درحالیکه ۱۸ میلیون مترمکعب آب برای تولید همین سه هزار تن برنج مصرف شده است.
پایگاه اطلاعرسانی وزارت جهادکشاورزی بهنقل از او نوشته است: «برای تولید هر دانه برنج باقیمانده در بشقاب که دورریز میشود، معادل یک لیوان آب در کشور مصرف شده است. بنابراین، کاهش ضایعات و استفاده بهینه از آنها برای مصرف مجدد جزو اقداماتی است که باید انجام شود.» این سخنان تلخ، تأکیدی دوباره بر چرایی چالشهای واردات برنج گیلان و تولید داخلی در سایه سیاستهای ناکارآمد است.