داستان روغن کانولا
روغن کانولا یکی از سالمترین روغنهای گیاهی است. از مزرعه کلزا تا دستاوردهای علمی، داستان کانولا روایت اصلاح ژنتیکی برای بهبود تغذیه است

وقتی به مزرعهای از گلهای زرد کلزا نگاه میکنید که تا افق گسترده شده و منظرهای خیرهکننده پدید آورده است، شاید تنها بهعنوان مزرعهای عادی از گیاهان روغنی به آن بنگرید. اما پشت این رنگ زرد زیبا، یکی از بزرگترین داستانهای علمی و کشاورزی جهان نهفته است.
اخبار سبز کشاورزی؛ گیاه کلزا یا همان کانولا، دومین محصول مهم کشاورزی در کشور کانادا پس از گندم است و سالانه میلیاردها دلار ارز از محل صادرات آن نصیب کاناداییها میشود.
روغن کانولا بهدلیل ویژگیهای تغذیهای و تأثیر مثبت بر سلامت قلب، جای خود را در هر آشپزخانهای پیدا کرده است. کمتر کسی میداند که کانادا، زادگاه و خاستگاه پیدایش کانولا محسوب میشود و دههها تلاش و نوآوری علمی باعث شکلگیری این محصول راهبردی شده است.
روغن کانولای کانادایی حاصل همکاری پیشگامان علم گیاهپزشکی، تغذیه و کشاورزی است و بیتردید یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ کشاورزی مدرن به شمار میآید.
کمی تاریخچه
داستان کانولا از کشت گیاه کلزا آغاز شد. گرچه سابقهی استفاده از روغن کلزا به حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح برای مصارف خوراکی و تأمین روشنایی بازمیگردد، اما کشت تجاری آن از دههی ۱۹۴۰ میلادی در کانادا شکل گرفت.
در آن دوران، روغن کلزا در اروپا برای روانکاری ماشینهای بخار، کشتیها و قطارها بهکار میرفت و عملکرد بسیار بهتری از سایر روغنها داشت. پس از جنگ جهانی دوم، تقاضا برای این روغن افزایش چشمگیری یافت، در حالیکه اروپا توان تولید کافی نداشت. کمبود ایجادشده، فرصتی طلایی برای کشاورزان کانادایی بود.
آنها با وارد کردن بذر کلزا از آرژانتین و لهستان، این گیاه را در اقلیم خنک و حاصلخیز کانادا کشت کردند و نتایج عالی بهدست آوردند. دولت کانادا با درک اهمیت این محصول، از کشاورزان حمایت مالی کرد.
با این حال، با ظهور موتورهای دیزلی و کاهش نیاز صنایع به روغن بخار، بازار صادرات کلزا افت کرد و مقادیر زیادی از روغن تولیدی بدون مشتری باقی ماند.
ورود نوآوریها و فصل تازه در کشاورزی کانادا
برای نجات بازار، بازاریابی گستردهای برای یافتن مصارف خوراکی روغن کلزا آغاز شد. خیلی زود آشپزهای ژاپنی که از ویژگیهای تغذیهای این روغن استقبال کرده بودند، به مشتریان اصلی آن تبدیل شدند و صادرات کلزا به آسیا گسترش یافت.
در همین زمان، گروهی از پژوهشگران کانادایی متوجه شدند که روغن کلزا دارای اسید چرب اروسیک (Erucic Acid) است که در مقادیر بالا میتواند برای سلامت قلب زیانآور باشد.
بنابراین تحقیقات گستردهای برای حذف یا کاهش شدید این مادهی مضر آغاز شد.
نتیجه حیرتانگیز بود؛ دانشمندان موفق شدند گونههایی از کلزا را شناسایی و بومیسازی کنند که سطح پایینی از اروسیکاسید و در عوض مقادیر بالایی از اسیدهای چرب مفید مانند امگا ۳ داشتند.
از آن پس، کشت این گونهها در سراسر کانادا گسترش یافت و روغن کانولا در مدت کمتر از چهار دهه به عنوان بهترین روغن گیاهی جهان برای تغذیه انسانی شناخته شد.
مشکل و فرصت در پسماندها
همزمان با ارتقای کیفیت روغن، محققان به بررسی پسماندهای حاصل از روغنگیری کلزا نیز پرداختند.
مانند سایر دانههای روغنی نظیر سویا و پنبهدانه، بقایای کلزا نیز سرشار از پروتئین بودند و میتوانستند در تغذیه دام استفاده شوند. این پسماندها به افزایش وزن دام و افزایش بهرهوری تولید شیر کمک میکردند.
اما وجود ترکیبات گوگردی و مواد معطر تند (گلکوزینولاتها) باعث میشد دامها تمایل کمی به مصرف آن داشته باشند.
دانشمندان کانادایی با اصلاح فرآیندهای تصفیه، موفق شدند این ترکیبات را جداسازی کنند و در نهایت کنجالهی کانولا را به عنوان خوراکی ارزشمند برای دام به بازار جهانی معرفی نمایند.
نامگذاری «کانولا»
پژوهشهای مداوم در طول چند دهه، نام جدیدی را به جهان معرفی کرد. واژهی «کانولا – Canola» تلفیقی از دو کلمهی Canadian Oil (روغن کانادایی) است و نشاندهندهی افتخار کشاورزان و دانشمندان این کشور به دستاوردی منحصربهفرد است.
امروزه انواع مختلفی از این گیاه در سراسر جهان کشت میشود و تقاضا برای روغن و کنجالهی آن رو به افزایش است. در سال ۲۰۰۶ میلادی، ادارهی غذا و داروی آمریکا (FDA) مزایای روغن کانولا را برای سلامت قلب و بدن انسان به طور رسمی تأیید کرد.
بنابراین، هرگاه مزرعهای پر از گلهای درخشان زرد کلزا میبینید، به یاد داشته باشید که این منظره، نشانهای از سلامت، نوآوری و تغذیه پایدار است.
روغن کانولا تنها یک محصول نیست؛ بلکه داستانی از علم، تلاش و همزیستی انسان با طبیعت است.
منبع: ماهنامه دام و کشت و صنعت – شماره ۳۰۱ – مهر ۱۴۰۴