موافقان و مخالفان پرورش ماهی تیلاپیا
ماهی تیلاپیا از آبزیانی است که بهطور گسترده در دنیا بهصورت پرورشی تولید میشود. خصوصیاتی مانند تراکمپذیری بالا و ... دارد
اخبار سبز کشاورزی: ماهی تیلاپیا از آبزیانی است که بهطور گسترده در دنیا بهصورت پرورشی تولید میشود. خصوصیاتی مانند تراکم پذیری بالا و ضریب تبدیل مناسب، از مزیتهای این ماهی برای قرارگیری در سبد آبزیپروری است.
اما در کنار مزیتهایی که این ماهی دارد، انتقاداتی نیز به پرورش آن صورت میگیرد؛ عمده این انتقادات مربوط به مسائل زیستمحیطی و مهاجم بودن این ماهی است که در صورت ورود به عرصههای طبیعی، بهدلیل قدرت تکثیر و رقابتپذیری بسیار زیاد، باعث نابودی گونههای بومی منطقه میشود.
شاخصههای گونه مهاجم
برای اینکه بتوان موجود زندهای را گونهای مهاجم نامید باید چهار مرحله را پشت سر بگذارد؛ ابتدا حضور آن در یک منطقه. دوم استقرار در منطقه مورد نظر به این معنی که توانایی تکثیر طبیعی و ایجاد جمعیتهای پویا را داشته باشد. سوم گسترش این گونه؛ یعنی که بتواند از منطقه تکثیر به دیگر نقاط نیز گسترش پیدا کند و در آخرین مرحله اینکه تاثیرات منفی روی محیطزیست و دیگر گونههای موجود در منطقه داشته باشد.
موافقان و مخالفان پرورش ماهی تیلاپیا هرکدام طیفی از دلایل را برای اثباتنظر خود ارائه میدهند که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره میکنیم. سعی بر آن شده که نظرات موافقان و مخالفان را جدا از همدیگر دستهبندی نماییم:
موافقان تیلاپیا چه میگویند؟
برخی از استدلالهای موافقان پرورش تیلاپیا که میتوان به آنها اشاره کرد این است که میگویند: سالانه حدود 6-5 میلیون تن از آن در حدود 140 کشور جهان تولید میشود و این ظرفیت را داشته که عنوان دومین آبزی پرورشی جهان را به خود اختصاص دهد و سازمان فائو نیز به دلیل مزایای نسبی فراوان این ماهی، آن را به پرورشدهندگان توصیه کرده است؛ بنابراین در کشور ما نیز میتوان در محیطهای کنترلشده نسبت به پرورش آن اقدام نمود.
البته این افراد به توانایی مهاجم بودن ماهی تیلاپیا اذعان دارند و این نکته را میپذیرند که سوابقی از حضور تیلاپیا در بسیاری از عرصههای آبی وجود دارد که نشان میدهد این ماهی میتواند روی محیطزیست و فون و فلور منطقه تاثیرگذار باشد.
نظر موافق سازمان شیلات
از شواهد چنین برمیآید که سازمان شیلات ایران، بهعنوان متولی آبزیپروری کشور، با پرورش ماهی تیلاپیا و البته در شرایط خاص خود موافق باشد. مسئولان و متخصصان سازمان شیلات عنوان میکنند که آنچه در حالحاضر سازمان شیلات ایران دنبال میکند، مبتنیبر مطالعات زیستمحیطی و ریزفاکتورهای موثر در این مورد است و برای پرورش تیلاپیا، مناطقی را انتخاب کرده که دارای محیطهای آبی اندک یا اصلا فاقد محیطهای آبی دائمی و طبیعی باشند.
بنابراین پرورش تیلاپیا متمرکز شده است در مناطق کویری ایران که هیچ منابع آب دائمی در آن وجود ندارد.
بهطور مثال آنها عنوان میکنند که بیش از 10 سال است در استان یزد این ماهی پرورش داده میشود و به هیچوجه شاهد مراحلی از تکثیر تا گسترش این ماهی به عرصههای طبیعی و وارد شدن به فاز تهاجمی نبودهایم.
مدافعان پرورش ماهی تیلاپیا میگویند که در حالحاضر این ماهی در نقاطی از کشور مانند رودخانههای استان خوزستان ورود پیدا کرده و اگر قرار است انتقالی صورت گیرد، میتواند از این مناطق اتفاق بیفتد، پس به چه دلیل ما باید نگران محیطهای کنترل شده پرورشی باشیم؟
از طرفی نیز سازمان شیلات مدعی است که ماهی تیلاپیا در سالهالی گذشته و پیش از آنکه سازمان شیلات بخواهد مطالعات یا برنامهای برای پرورش آن داشته باشد، از مسیر کشورهایی مانند ترکیه و عراق وارد ایران شده است و برخی فعالان شیلاتی به پرورش آن مبادرت کردهاند.
همچنین سازمان شیلات مدعی است که مجوز ورود این ماهی برای کارهای تحقیقاتی در سال 1387 از سازمان محیطزیست دریافت و در سال 1390 نیز مجوز تجاریسازی آن صادر گردیده است.
مخالفان پرورش تیلاپیا چه میگویند
در سوی دیگر قضیه مخالفان پرورش تیلاپیا قرار دارند و چنانچه گفته شد، عمده دغدغه آنها مسائل زیستمحیطی است و عنوان میکنند که تیلاپیا گونهای مهاجم است و میتواند تهدید جدی برای محیطزیست کشور، رودخانهها، تالابها و مخازن سدها باشد.
اما اینکه چرا این ماهی یک گونه خطرناک و مهاجم از نظر زیستمحیطی است؛ اولاً طیف وسیعی از دامنه شوری یعنی از آبهای شیرین گرفته تا آبهای لبشور را میتواند تحمل کند، چنانچه خود سازمان شیلات نیز میگوید که میخواهیم آن را در آبهای آلوده یعنی آبهای با شوری یا آلودگیهای بالا پرورش دهیم. از نظر تغذیهای نیز یک ماهی همه چیزخوار است و در حدود ۳ تا ۶ ماهگی بالغ میشود.
ثانیاً این ماهی بعد از تخمریزی، میتواند تخمها را در درون دهان خود نگهداری کند تا به لارو تبدیل شوند و سپس آنها را بیرون بریزد. پس از آن نیز هر وقت که خطری لاروها را تهدید میکند دوباره به دهان ماهی برمیگردند؛ یعنی یک استراتژی کارآمد که بازماندگی و موفقیت تولیدمثلی آن را افزایش و توان تکثیر این ماهی را بسیار بالا میبرد. نمونه آن هم تیلاپیای «زیلی» در استان خوزستان است که به یک بحران تبدیل شد و تنوعزیستی تالاب شادگان را از بین برد.
تهدید محیطزیست با برخی فعالیتهای اقتصادی
مخالفان پرورش ماهی تیلاپیا در پاسخ به موافقان و طرفداران پرورش این ماهی میگویند: بسیاری از فعالیتهای اقتصادی میتواند در ظاهر از نظر تولید، بهرهوری، اقتصادی بودن و تامین غذا و … مفید و خوب باشد اما باید دید که از نظر خسارتهایی که به محیطزیست وارد میکند و پایداری زیستمحیطی نیز منطقی است یا نه؟!
در پاسخبه اینکه در 140 کشور و در حدود ۵ تا ۶ میلیون تن ماهی تیلاپیا در دنیا تولید میشود، میگویند باید هر کشور و منطقهای را با توجه به توان اکولوژیکی و اکوسیستمی آن سرزمین سنجید و ببینیم که چه پتانسیلهایی برای این کار وجود دارد و اگر کشورهایی یک کار اشتباه را انجام میدهند، دلیلی وجود ندارد که ما نیز به آن سمت برویم.
از طرفی، بسیاری از این اتفاقات در دورههایی رخ دادهاند که بحرانهای زیستمحیطی به این شکل بروز پیدا نکرده بودند و آگاهی و دانستههای بشر از اتفاقها و تهدیداتی که متوجه محیطزیست است، به این صورت وجود نداشته اما با پیشرفتهایی که در دانش و علم اتفاق افتاده، بشر توانسته بسیاری از مسائل اکوسیستم را درک و متوجه شود که خسارتهای گونههای غیربومی و مهاجم گاهی به میلیاردها دلار میرسد و در بسیاری از مواقع این خسارتها غیرقابل جبران است.
ناتوانی از نظارت مناسب بر تولید تیلاپیا
همچنین مخالفان پرورش تیلاپیا در پاسخ به این صحبت طرفداران عنوان میکنند، این ماهی از مسیر دیگر به آبهای جاری ما راه پیدا کرده است، میگویند: اینکه اگر تیلاپیا در مناطقی مانند خوزستان، در محیطهای طبیعی وارد شده دلیل نمیشود که خود ما هم آن را پرورش دهیم و مخاطرات بیشتری برای محیطزیست ایجاد کنیم؛ زیرا با توجه به قدرت تهاجمی بالای تیلاپیا، سازمان شیلات یا دیگر نهادهای مسئول تا چه اندازه توانایی نظارت مناسب بر موضوع را دارند تا این ماهی به عرصههای طبیعی وارد نشود؟!
از طرفی، مخالفان پرورش تیلاپیا میگویند که در دهه 80 قرار بود تیلاپیای گونه نیلی را بهعنوان یک گونه اقتصادی بهصورت گلخانهای در استان یزد پرورش دهیم و بعد بهصورت محدود در برخی استانهای دیگر انجام شود، اما متاسفانه شرایط بهگونهای پیش رفته است که در حالحاضر اینماهی در استانهای شمالی نیز پرورش داده میشود. این دسته از مخالفان تیلاپیا میگویند: موسسه تحقیقات شیلاتی در گذشته با پرورش این ماهی موافقت کرده بود اما اکنون متوجه شده که این کار اشتباه بود.
گونه تیلاپیای نیلی در دنیا مسئلهساز شده
گونه تیلاپیای «نیلی» یعنی گونهای که در ایران پرورش داده میشود، هنوز وارد عرصههای طبیعی کشور نشده اما در بسیاری از نقاط دنیا مشکلساز شده است. ضمن اینکه نباید انتظار داشت که در یک دوره کوتاهمدت، اثرات مخرب آن مشخص شود زیرا گاهی 20 سال بعد به فاز تهاجمی میرسد.
گونههای بومی را دریابید
انتقاد دیگری که مخالفان پرورش ماهی تیلاپیا دارند این است که چرا به جای ماهی تیلاپیا، سازمان شیلات روی گونههای بومی کشور تمرکز نمیکند، مثلا در حالی که ایران یک برند شناخته شده در خاویار است، میتوان در این مورد سرمایهگذاری کرد.
البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که استفاده از گونههای بومی نیازمند کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی است و نمیتوان از هرگونه بومی برای آبزیپروری استفاده کرد؛ زیرا برخی گونههای بومی، پتانسیل و قابلیتهای پرورشی را ندارد.
برخی تشکلهای مخالف
برخی از انجمنها و تشکلها با صدور اطلاعیه نسبت به پرورش ماهی تیلاپیا واکنش نشان دادهاند که میتوان به نامه انجمن ماهیشناسان ایران اشاره کرد که تیلاپیا را یک گونه مهاجم میداند و سازمان شیلات را از پرورش آن برحذر داشته است.
همچنین، انجمن ارزیابی محیطزیست، دفاتر مختلف سازمان محیطزیست و دانشگاهیان، گونههای بومی را به ماهیای مهاجمی مانند تیلاپیا ترجیح میدهند.
بهنظر میرسد با توجه به اینکه تیلاپیا میتواند بهعنوان مهاجم عمل نماید و نیز با دقت به این مسئله که برخی تولیدکنندگان ماهی، گونههای کمخطرتری را برای پرورش در آبهای گرمو حتی با درجه شوری بالا تجربه کردهاند، شاید بهتر باشد که برای پرورش تیلاپیا ملاحظات ضروری بهصورت جدی در نظر باشد. ضمن اینکه باید ماهی تیلاپیا از نظر سازگاری با شرایط آبوهوایی، تهیه فیله و دیگر نکات مهم و فنی پرورشی بررسی شود.
حسین کاظمی ـ روزنامهنگار و کارشناس کشاورزی
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۶۱ - اسفند ۱۴۰۰