صنایع غذایی ایران در گرداب چالشها: ریشههای مشکلات صنایع غذایی ایران کجاست؟
از تورم و کاهش تقاضا تا ضعف بستهبندی و تقلب، مشکلات صنایع غذایی ایران بسیارند. در این مقاله به بررسی چالشهای پنهان این صنعت حیاتی میپردازیم

از تورم و کاهش تقاضا تا ضعف بستهبندی و تقلب، مشکلات صنایع غذایی ایران بسیارند. در این مقاله به بررسی چالشهای پنهان این صنعت حیاتی میپردازیم که بقای آن را تهدید میکند و نیازمند توجه فوری است.
اخبار سبز کشاورزی؛ هر بستهبندی غذا که به دست ما میرسد، داستانی پیچیده از سرمایهگذاری، زحمت، و گاهی هم چالشهای پنهان دارد. از بذری که در زمین کاشته میشود تا دامی که شیر و گوشتش صدها قلم کالای مصرفی را تولید میکند، و سپس فرآوری نهایی در صنایع تبدیلی و تکمیلی؛ هر قدم، خشتی از بنای بلند و گسترده صنایع غذایی در سرتاسر جهان است که بقای حیات بر روی کره زمین به آن وابسته است. بنابراین، توجه و مراقبت دقیق از آنچه در این عرصه میگذرد، نه یک انتخاب، که ضرورتی انکارناپذیر است.
صنایع غذایی، چه کشاورزیمحور (مانند تولیدات آردی، قندی، روغنها، آبمیوه و کنسانترهها) و چه غیرکشاورزی (شیرینی و شکلات، نوشابهها، خوراک دام و طیور)، همگی نقش بیبدیلی در تأمین غذای جامعه و ارزآوری ناشی از صادرات دارند.
محصولات تولیدی در این بخش، از اولین دانه گندم تا گوسالهای که متولد میشود و تخممرغی که جوجه میگردد، همگی مزیتهای نسبی فراوانی برای مصارف داخلی و صادرات ایجاد میکنند و به دلیل نقشآفرینی در اشتغالزایی و سرمایهزایی، جایگاه ویژهای در اقتصاد کشور دارند.
اما متأسفانه، علیرغم این اهمیت استراتژیک، مشکلات صنایع غذایی ایران پیوسته گریبانگیر سرمایهگذاران و تولیدکنندگان بوده و آنها را گلایهمند کرده است.
در این آشفتهبازار اقتصادی، تورمهای دو و سهرقمی، کاهش روزانه ارزش پول ملی که زیانهای مضاعفی بر تولیدکنندگان تحمیل میکند، کوچک شدن سفره اکثریت خانوارها و پایین آمدن قدرت خرید آنها که تأثیر مستقیمی بر تقاضای مواد غذایی دارد، قوانین متناقض و ضد تولید و بسیاری عوامل مشابه، دست به دست هم داده و صنایع غذایی را گاه با چالشهایی غیرقابل حل مواجه کردهاند.
دیگر این صنعت همچون گذشته سودآور نیست و این وضعیت، انگیزه چندانی برای علاقهمندان به سرمایهگذاری در این بخش باقی نمیگذارد. کاهش تولید و بهرهبرداری نکردن از ظرفیتهای کامل کارخانهها، که دلیل عمده آن پایین آمدن تقاضا به دلیل تورم و کاهش ارزش پول ملی است، تولیدکنندگان را در حاشیه زیان قرار داده و بر اشتغال نیز تأثیر منفی گذاشته است.
ریشههای داخلی بحران: مشکلات ساختاری صنایع غذایی
جدا از موضوعات کلان اقتصادی، صنایع غذایی در درون خود نیز با مشکلاتی ساختاری مواجهاند که موجودیت و دوام آنها را تحت تأثیر قرار داده و زیر سؤال میبرد. به اختصار میتوان به مهمترین آنها اشاره کرد:
۱. هزینههای تولید: چرا غذای ما گران میشود؟
قیمت نهایی یک کالا که تعیینکننده چگونگی حضور آن در بازار عرضه و تقاضا و رقابت با سایر تولیدکنندگان مشابه است، برگرفته از عوامل بسیاری است. در صورت تلاطم و بیثباتی در این عوامل، سرنوشت چنین کالایی نیز دستخوش دگرگونی خواهد شد.
اگرچه در دو دهه گذشته با بالا رفتن نرخ ارزها، که تعیینکننده بهای بسیاری از مواد اولیه است، نوعی بیثباتی مستمر در صنایع غذایی تبدیلی و تکمیلی به وجود آمده، اما عوامل داخلی از قبیل گران شدن اقلامی که کنترل و اداره آنها در دست دولتها است، مزید بر علت شده و موجبات بالا رفتن بیرویه هزینهها را فراهم آوردهاند.
افزایش قیمت نهادههایی چون آب، برق، گاز، مالیاتها و عوارض، سود وامهای بانکی و موارد مشابه دیگر، هزینههای تولید را سرسامآور بالا برده و قیمتهای تمام شده برای عرضه به مشتری را غیرقابل توجیه نموده که حاصل آن کاهش تقاضا است. از سوی دیگر، تحمیل چنین هزینههایی توان رقابتپذیری کالا را از بین برده و مانع از حضور آن در بازارهای فراملی میگردد.
۲. ایمنی مواد غذایی: خط قرمز سلامت عمومی
بسیاری از کشورها اقدام به تدوین استانداردها و شاخصههای سختی برای تولید مواد غذایی کردهاند و تفاوتی ندارد که این کالاها در بازار داخلی مصرف شوند یا سر از صادرات درآورند، چرا که هرگونه فقدان امنیت میتواند به مصرفکنندگان آسیب وارد نماید.
اولین شاخص برای جلب مشتری، اطمینان از ایمن بودن محصول غذایی است. ایمن بودن در صورت استفاده از مواد اولیه واقعی و سالم، رعایت تمام نکات بهداشتی و سلامت در روند فرآوری و تولید، به کار بردن مواد مکمل غیرمضر، بستهبندی کامل و استاندارد و سایر موارد ضروری همگی دلالت بر ایمن بودن یک کالا دارد. متأسفانه، در بسیاری از موارد شاهد تخلفاتی در این شاخصهها هستیم که میتواند به تمامیت ارزشهای تولید مواد غذایی خدشه وارد کند.
۳. ضایعات: هدر رفت میلیاردها تومان سرمایه ملی
آنچه به عنوان ضایعات مواد غذایی در سرتاسر جهان اتفاق میافتد، اگرچه اجتنابناپذیر است، اما میتوان با اتخاذ تمهیداتی آنها را کاهش داد. طی سه دهه گذشته، بنا بر نظر کارشناسان این بخش، در حدود 30 درصد از محصولات کشاورزی از مزرعه تا سفره از بین میروند که این عدد همچنان ثابت مانده است.
دلیل این حجم از ضایعات، سرمایهگذاری نکردن و عدم برنامهریزی مناسب برای جلوگیری از این مشکل است. شاید 20 سال قبل ارزش ریالی این مقدار ضایعات چندان بالا نبود، اما در حال حاضر با دلار صد هزار تومانی، در حدود 7 میلیارد دلار ضایعات مواد غذایی در مراحل گوناگون فرآوری و تولید بر جای میماند که هزینه آن باید از جیب تولیدکننده و مصرفکننده پرداخت شود، چرا که قیمت تمام شده را افزایش میدهد.
۴. تقلب در مواد غذایی: سایه شوم بر وجدان تولیدکنندگان
زمینههای تقلب در مواد غذایی بسیار گسترده بوده و تقریباً برای هر کالایی از روشهای خاص آن استفاده میشود. علیرغم کشف و برخورد روزانه با این تقلبات از سوی مراجع قضایی، این روند همچنان ادامه داشته و موجب وهن تولیدکنندگان درستکار میشود. افزودن خاک و شن به گندمهای برداشت شده، اضافه کردن آب به شیر، ساخت روغن زیتون با روغنهای مایع معمولی و افزودن مقداری اسانس و رنگ به آن، تولید عسل با شکر و سایر افزودنیها، اضافه کردن مواد شیمیایی مضر و گاه سرطانزا به محصولات فرآوری شده از گوشتها، اختلاط مواد ارزان و بیکیفیت با هدف بالا بردن میزان تولید و یا عرضه قیمت کمتر، و بسیاری موارد مشابه، هر یک رابطه بسیار نزدیکی با سودجویی تولیدکنندگان متخلف دارد. با وجود آن که پیوسته هشدارهای لازم به مصرفکنندگان داده میشود، اما به علت تنوع در محصولات و روشهای تقلب، باز هم این اتفاقات ادامه دارند.
در این رابطه، سازمانها و مراجع رسمی به خاطر سلامت آحاد جامعه و حفظ حقوق آنها که قیمت یک کالای اصل را پرداخت کرده اما جنسی تقلبی دریافت میکنند، موظف به اجرای مسئولیتهای واگذار شده هستند.
۵. ضعف بستهبندی: سدی بر سر راه صادرات و برندسازی
بدون شک، مشکل بستهبندی یکی از نقاط آسیبرسان به بخش تولید مواد غذایی است که اثرات سوء چندجانبهای دارد. بستهبندی مناسب یکی از اجزای اصلی تولید محصولات غذایی است که به دلیل آسیبپذیر بودن و فساد سریع این مواد، لزوماً باید بستهبندی درستی از آنها به اجرا درآید.
نکته دیگر در ضعف بستهبندی مواد غذایی، اجبار به خامفروشی و فلهفروشی آنهاست که خسارات بسیاری به تولیدکنندگان اولیه و درآمد عمومی کشور میزند. سالهای زیادی است که زعفران ایران به صورت فله به کشورهایی چون افغانستان، امارات، اسپانیا و... میرود که پس از بستهبندی در قالبهایی زیبا و بازارپسند به دست مصرفکنندگان میرسد.
مشکلی که در صورت حمایت دولت و سرمایهگذاری لازم، منافع آن نصیب کشاورزان و فرآوریکنندگان داخلی خواهد رفت، ضمن آن که اعتبار چنین محصولی به نام ایران باقی خواهد ماند.
مشکلات صنایع غذایی ایران بسیار فراتر از موارد ذکر شده است، از جمله کاهش قدرت خرید مردم به دلیل تورمهای افسارگسیخته و حذف پارهای از اقلام غذایی نظیر گوشت و لبنیات از سفره ایرانیها که بر توان تولید این صنایع تأثیر بسیار گذاشته است. به نظر میرسد این رشته سر دراز دارد و راهی طولانی در پیش است.