مدیریت بیولوژیک، تنها راهکار جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه
کاهش سطح آب دریاچه ارومیه به این معناست که مجموع بارشها که تبدیل به روانآب و آب زیرزمینی میشود، از مصارف کمتر است
کاهش سطح آب دریاچه ارومیه به این معناست که مجموع بارشها که تبدیل به روانآب و آب زیرزمینی میشود، از مصارف کمتر است، بنابراین یا باید مصرف را کم یا حذف کنیم یا کاری کنیم که در مصرف صرفه جویی شود.
اخبار سبز کشاورزی به نقل از سپهر کشاورزی؛ "اگر همه اقدامات مانند انتقال آب بین حوزهای، احداث کانال، سد چپرآباد و ساخت تصفیه خانه و… انجام گردد، اما ذخیره آب و نزولات آسمانی کم باشد به نتیجه مطلوب نمیرسیم".
این جمله درست و تأمل برانگیز نماینده محترم ارومیه، آقای دکتر ذاکر است که اخیراً بیان فرمودند و مطلب مهم و واقعبینانهای است، اینکه آیا برای اینچنین موقعیتی آمادگی داریم یا خیر و اینکه آیا در این وضعیت راهی جهت جلوگیری از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه هست یا خیر را در راستای همین جمله بررسی میکنیم.
همانطورکه میدانید راهکار جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه را میبایست، در رفتارهاي خاص هيدرولوژيكي منطقه، حوضههاي آبخيز- توان و استعدادهاي طبيعي و ژئومرفولوژيكي منطقه جستجو کرد و لذا برای جلوگیری از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه فقط یک راهکار پایدار وجود دارد، مدیریت بیولوژیک.
بیشتر بخوانید: افزایش بیماریهای قلبی با خشکی دریاچه ارومیه
سال 92 این موضوع مطرح شد و حتی رسانهای هم کردیم که "درجه حرارت منطقه و دریاچه ارومیه نزدیک به دو درجه سانتیگراد در مقایسه با متوسط ۶۰ ساله افزایش یافته است که این افزایش حدود دو درجه ای دما، معادل با یک میلیاردمترمکعب افزایش تبخیر است یعنی به ازای هر یک درجه سانتیگراد حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب از این حوضه تبخیر میشود، نکته قابل توجه دیگری که مطرح است، گرمای زیادی است که در حوضه دریاچه ارومیه وجود دارد، یکی از نظریههایی که گفته میشود، ارتباط میان آتش فشان هایی مانند آتش فشان سهند در فاصله حدود ۱۲ کیلومتری دریاچه ارومیه و سازندههای زیر دریاچه است که از دلایل گرم شدن حوضه دریاچه ارومیه و نتیجتاً تشدید تبخیر آب است و آخرین مطلب اینکه دریاچه ارومیه، پایانه حوضه آبخیز محسوب میشود و تنها راه خروج آب از دریاچه، همین مقوله تبخیر است!
مطالعات انجام شده توسط سازمان ملل نیز ۶۵ درصد کاهش سطح آب دریاچه ارومیه را ناشی از تغییر اقلیم (گرم شدن زمین) و احداث کانالهای انحرافی برای استفاده آب دربخش کشاورزی را تأیید میکند.
ازطرفی متوسط بارندگی منطقه 274 میلیمتر است که از این میزان 245 میلیمتر تبخیر می گردد یعنی 89 درصد نزولات جوی منطقه تبخیر می شود ! برای جبران کاهش بارندگی ها، گرمای منطقه، کاهش تبخیر و مهمتر از آن کاهش پدیده آلبیدو و برای رفع چالش جدی کم آبی و بی آبی حوزه دریاچه ارومیه، باید از هر طریق ممکن، ابتدا با تعدیل دما، از هدررفت آب و تبخیر از سطح جلوگیری نمود.
لذا با هدف جلوگیری از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه 3 موضوع پیشنهادی قابل بررسی است.
ابتدا باتوجه به اینکه وسعت اراضی کشاورزی از 320 هزارهکتار به 680 هزارهکتار رسیده است و بدتر اینکه از تعداد 7 هزارحلقه چاه به 78 هزارحلقه چاه در منطقه رسیدهایم و با معضلی به نام گسترش زمین های کشاورزی روبرو هستیم، در گام نخست لازم است، قانونی وضع شود و احداث بادشکن اجباری گردد ، با احداث بادشکن اطراف مزارع، باغها، دیمزارها، مراتع، دامداریها و… و کلاً اطراف روستاها در 3 استان، خصوصاً روستاهای اطراف دریاچه، از یکطرف شاهد کاهش مصرف انرژی خواهیم بود و ازطرفی با تعدیل دما از شدت تبخیر ازسطح و ازدست رفتن رطوبت حاصله از آبیاریها و نزولات آسمانی، بهطور قابل ملاحظهای جلوگیری بهعمل میآید.
پیشنهادی که "مطالعات مدیریت و نظارت بر انجام عملیات مقابله با گرد و غبار حاشیه دریاچه ارومیه" نیز که درسال 94 انجام گردیده است، احداث بادشکن اطراف مزارع، باغات و توسعه جنگلکاری با گونه های بومی را در کنترل فرسایش بادی گرد و غبار مؤثر و تایید نموده است.
البته طرح احداث بادشکن، پیشنهاد جدیدی نیست، این موضوع را سال 88 پیشنهاد دادیم، برای جلب نظر مسئولین استانی و کشوری درسال90 تحت عنوان " جنگلکاريهاي نواري براي حفاظت از درياچه اروميه " در روزنامه اطلاعات آنزمان، رسانه ای نمودیم.
از باب اهمیت طرح اینکه درسال 93 از سوی معاونت برنامه ریزی ریاست جمهوری، ضابطه شماره 658 تحت عنوان " ضوابط و معیارهای فنی احداث بادشکن بیولوژیک " با همکاری سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری نیز به چاپ رسید.
درهمین راستا، درسال 95 پس از پیگیری های مستمر موفق شدیم به تصویب ستاد احیاء دریاچه ارومیه نیز برسانیم، بادشکنها با تعدیل دما، سبب کاهش تبخیر رطوبت و صرفه جویی قابل ملاحظه آب و افزایش بهره وری آب میشوند و ازطرفی با افزایش رطوبت خاک، موجب تثبیت ریزگردها درمنطقه نیز می گردند.
ازسویی دیگر میدانیدکه حقآبه مورد نیاز دریاچه ارومیه 3.4 میلیاردمترمکعب است تا در حد تراز اکولوژیکی 1273 متر به حیات خود ادامه دهد.
کارشناسان معتقدند، با احداث هر100 هكتار جنگل ديم در اراضي شيبدار (با حداقل بارندگي 350 ميليمتر درسال) سالانه 200 ميليون مترمكعب آب به سفره هاي زيرزميني منطقه اضافه مي شود. ما برای دقت بیشتر در اجرای طرح و اخذ نتیجه مطلوب تر و منطقی، بجای جذب سالانه 200 ميليون مترمكعب، جذب 100 میلیون مترمكعب آب را درنظر می گیریم، پس با جنگلکاری دیم در عرصه ای بالغ بر 5 تا 6 هزارهکتار از مناطق بالادستی حوزه های آبخیز دریاچه ارومیه، می توان جهت دستیابی به این مهم همت گمارد. (میزان سطح پوشش لازم است با دقت بیشتری محاسبه گردد)
ژاک دومرگان در کتاب مطالعات جغرافیایی ایران آورده است:"سابقاً در عهدی که کوه های اطراف پوشیده از جنگل بوده اند، دریاچه ارومیه خیلی وسیعتر از روزگار ما بوده است و تا تبریز پیش می رفته است، اما بعلت ازبین رفتن جنگل ها، چشمه ها خشکیده و دریاچه بخش مهمی از عظمت خود را ازدست داده است."
اکنون که سطح آب های زیرزمینی منطقه، بهدلیل افزایش حفر چاه های مجاز و غیرمجاز پایین رفته است، با اجرای این پروژه، به تزریق بیشتر آب به سفره های زیرزمینی کمک شایان توجهی می شود. همانگونه که اطلاع دارید، طبق نتایج بررسی دانشمندان، ابتدا جنگل ها بوجود آمدند، سپس باران های منطقه ای شکل گرفتند، لذا پیشنهاد ما این است که به موازات احداث بادشکن پیرامون مزارع، باغات و… در گام دوم و در راستای طرح ملی تولید و کاشت یک میلیارد اصله نهال در کشور در عرصه های بالادستی حوزه دریاچه ارومیه و کوه های اطراف درختکاری بروش دیم و البته با گونه های بومی را گسترش دهیم.
با درختکاری بروش دیم، در اراضي شيبداري كه عمدتاً منشأ جاري شدن روان آب ها هستند مي توان، جلوي سیلاب و نیز فرسايش قابل ملاحظه خاك در اين اراضي نیز گرفت.
البته با جنگلکاری در مناطق ارتفاعی بالادست حوزه آبخیز دریاچه ارومیه و کوه ها و تپه های اطراف، از موهبت طبیعی دیگری نیز میتوان بهره برد، جذب رطوبت از جو و جذب رطوبت از مه، در کوه های اطراف دریاچه ارومیه می تواند بزرگترین و ارزانترین منبع تأمین رطوبت باشد.
صدها هزار درخت در معرض بادهاي مه آور (Impaction) مي توانند مقدار آبي حدود 250 ليتر در روز در طول فصل مه جمع آوري كنند (تپه ها، كوه ها و دامنه ها در هوای ابری، در مه احاطه مي شوند و در اين وضعيت درختان، مي توانند رطوبت موجود در مه را جذب کنند. كل آب جمع شده (بسته به سطح پوشش) معادل است با 100 ميليمتر بارندگی درسال!
استحصال اين مقدار رطوبت از جو هنگامي كه درخت وجود داشته باشد، يك نعمت خدادادي تأمین آب از طبیعت محسوب مي شود و با عدم حضور درختان، این حجم از آب و رطوبت ازبین رفته و ازدسترس خارج می شود. که از آن غافل مانده ایم.
در آخر باید گفت، احیای دریاچه ارومیه در قالب مدیریت بیولوژیک، فقط بدست مردم بومی استان، امکان پذیر هست و بس که این مهم نیز بدون آموزش، ترویج و فرهنگ سازی حاصل نمی شود. اخیراً آقای دکتر معتمدیان استاندار آذربایجان غربی و دبیر محترم کارگروه ملی دریاچه ارومیه طی مصاحبه ای فرمودند: "امیدواریم با همت جمعی و با آموزش و ترویج که حلقه مغفول اقدامات نرم افزاری است، بتوانیم در زمینه احیاء دریاچه موفق عمل کنیم."
این صحبت متین و گرچه باید زودتر از این انجام می شد، اما هنوز هم دیر نیست و اگر مسئولین استانی بخواهند، میشود کمتراز 3 ماه، البته با کمک دهیاری های هر 3 استان، آموزش و ترویج را عملیاتی و به انجام رساند.
همانطورکه قبلاً به آن اشاره کردیم، اگر احداث بادشکن اطراف مزارع، باغ ها، دیمزارها وحتی مراتع از سوی دولت حمایت شود، مردم ببینند و لمس کنند که به نفعشان هست، همراهی خواهند کرد.
طی دو دهه گذشته درمنطقه دریاچه ارومیه، طبق نمودار گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، علیرغم حفر چاه بیشتر و گسترش اراضی کشاورزی اما درآمد و معیشت خانوار کاهش پیدا کرده است، این امر نشان از عدم اطلاع رسانی به مردم بومی و کشاورزان زحمتکش است که این ضعف را باید با آموزش و ترویج ارتقاء داد.
با جنگلکاری دیم با گونه های بومی، حداقل درسطح 5 تا 6 هزارهکتار در بالادست ها در قالب طرح ملی تولید و کاشت یک میلیارد اصله نهال، علاوه بر مزایای ذکر شده، نه تنها آسیب به کشاورزی منطقه کاهش پیدا می کند، بلکه از تنوع زیستی منطقه نیز حمایت میگردد.
کلام آخر به مسئولین محترم، اگر فقط به فکر آمدن پائیز و بارش پائیزی یا انتقال آب بین حوزه ای باشیم که بگوییم وضعیت دریاچه خوب می شود، باید عرض کنم که تفکر عبث و بیهوده ایست، بلکه در راستای تأمین آب، باید بفکر حفاظت و ماندگاری آن نیز بود، می بایست با درختکاری در قالب بادشکن ها، رطوبت حاصل از آبیاری و یا بارندگی ها را حفظ کرد تا تبخیر نشود، از سوی دیگر باید با درختکاری بروش دیم در بالادست ها و کوه های اطراف درخصوص ماندگاری بیشتر و جذب بارش ها و کمک به سفره های آب زیرزمینی همت گمارد، دقیقاً همانند سده های قبل. دراین صورت قطعاً دریاچه بشکل طبیعی و البته پایدار نفسی دوباره خواهد کشید و جانی دوباره خواهد گرفت.
برای چگونه عملیاتی نمودن هریک از پیشنهادات نیز راهکار سهل الوصول و زودبازده وجود دارد که اگر کارگروه احیای دریاچه ارومیه نظر به اجرایی نمودن پیشنهادات ارائه شده داشته باشد، بخش خصوصی با تمام توان پای کار است.
وحیدرضا شافر- کارشناس ارشد منابع طبیعی