فرونشست زمین در تهران را جدی بگیریم
بیش از دو دهه است که موضوع فرونشست در کشور مسألهای جدی است و از سوی کارشناسان به طور مداوم مورد تأکید قرار میگیرد، اما متأسفانه تا این زمان رویکردی متناسب و چاره جویانه و فوری دراین خصوص دیده نمیشود. بر اساس برخی گزارشها مساحتی معادل ۵ درصد از خاک ایران با ۳۶۰ منطقه دچار فرونشست است.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ ظاهراً در ۳۶۰ منطقه در ایران فرونشست شناسایی شده که تقریباً ۹۰ هزار کیلومتر مربع را در بر میگیرد. در سطح جهان، فرونشست سالانه حدود ۳ درصد از خاک یک کشور را در بر میگیرد و حدود ۲۰ سانتیمتر را تجربه میکند ولی درایران این رقم بیشتر است. ابهایی که تغذیه آبهای زیرزمینی و سفرههای زیرزمینی آب شیرین را برای جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفر در ایران تأمین میکند اکنون با چالش جدی روبه رو است. برداشت از بیش از یک میلیون چاه، چشمه و قنات آب زیرزمینی و کاهش قابل توجهی در حدود ۳. ۸ میلیمتر در سال در تغذیه آب زیرزمینی در سراسر کشور در درجه اول به مدیریت ناپایدار آب و منابع محیطزیستی مربوط است.
تغییر اقلیم این شرایط را تشدید کرده است. میانگین سالانه تغذیه آبهای زیرزمینی در سراسر کشور (حدود ۴۰ میلیمتر در سال) بیشتر از میانگین سالانه رواناب گزارش شده در ایران (یعنی ۳۲ میلیمتر در سال) است که نشان میدهد آبهای سطحی سهم اصلی را برای تغذیه و شارژ مجدد آبهای زیرزمینی دارند.
این مهم که به علل مختلف عارض کشور شده و به خصوص شهرها بزرگ که با تراکم جمعیتی زیادی روبرو هستند سرایت کرده برگرفته از عوامل گوناگونی است که شاید برجستهترین آن تغییرات اقلیمی، کم بارشی و بهرهگیری از ظرفیت چاههای عمیق و تخلیه آبهای میان بافتی زمین است.
امری که علاوه بر نگرانی از سوی کارشناسان زلزله و تغییرات اقلیمی بایستی برای مدیران سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور نیز به صورت دغدغه جدی باشد. این مهم در کنار محروم ساختن کشور از سوی برخی همسایگان از رودخانههای مرزی و مشترک مزید بر علت است!
مسأله فرونشست به روشنی در جای جای کشور قابل مشاهده است! نمونههای عینی آن در برخی مناطق جنوب تهران و دشتهای پیرامونی و حتی در شهرهای دیگر و مناطق مختلف تصویری نیست که بتوان به آسانی از آن عبور کرد.
بر اساس برخی تحقیقات ایران رتبه دوم در فرونشست در جهان را دارد! بر اساس این مطالعات، پنج کشور نخست از نظر بیشترین میانگین فرونشست، به ترتیب شامل فیلیپین، ایران، کاستاریکا، اندونزی، ازبکستان و همچنین پنج کشور نخست از نظر وسعت مناطق تحت تأثیر فرونشست، شامل چین، اندونزی، ایران، هند و پاکستان هستند.
بر اساس برخی دادهها بخشهایی از استانهای کشور بیشتر و برخی کمتر در برابر این خطر قرار گرفتهاند، اما این خطر جدی است و هر نوع بیعملی در حوزه برنامهریزی و اجرا نسبت به این مهم بیانگر نادیده انگاشتن آسیب های ناشی از این مهم است. از این رو بیتوجهی به این مهم یعنی به خطر افتادن جان نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور که با فرونشست مقطعی و یکباره و تخریب سازههای مختلف اعم از مسکونی و اداری… در معرض نگرانی و آسیب قرار میگیرند! بخشی از تخریبهای ناشی از فرونشست علاوه بر مصرف ابهای زیر زمینی برای شرب در نحوه استفاده کشاورزان و مدل کشاورزی کشور است.
کم توجهی به تغییر الگوی کشت و تأمین اب مصرفی از طرق خاص برای حفظ تعادل بافتهای زمین و حفظ محیط زیست امری جدی در جلوگیری از فرونشست میباشد.
محققان هشدار دادند از آنجایی که فرونشست زمین بیشتر از همه تحت تأثیر کاهش ذخایر آب زیرزمینی است، کشاورزی به روش «غرقابی» یا بدون تغییر الگوی کشت مناسب اقلیم هر کشور به تشدید این بحران دامن میزند لذا ترسیم یک نقشه راه توسط دولتها و کشاورزان برای انطباق شیوههای آبیاری و انتخاب محصول کشاورزی متناسب با اقلیم و ذخایری آبی هر منطقه ضروری است. (همان) لذا، اگر برای زلزله و مقاومسازی سازهها دستورالعمل تعیین شده و الزام به اجرای آن برای همه دست اندرکاران ایجاد گردیده است؛ اگر برای سیلابها و ضرورت پیشگیری از مسدودسازی مسیلها و جلوگیری از ایجاد سازه برروی رودخانهها دستورکار تهیه شده و کم توجهی و نادیده انگاری آنها به معنای جرم تلقی شده است! می بایستی برای فرونشست و اقدامات منجر به تشدید این پدیده نیز قانون و دستورالعمل خاص تدوین شود و وزارت وراه و شهرسازی و وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی بایستی در این خصوص پیشگام باشند.
این به معنی آن است که سازمانهای تخصصی در کنار عزم جدی نظام سیاسی برای پیشگیری از بروز خطر برای شهروندان نسبت به مدیریت آب و تمرکز در مناطق احتمالی در معرض آسیب، برنامه خاص داشته باشند. این مهم در کنار توجه به آبهای روان و رودخانهها که سرمنشأءبرخی از آنها در کشورهای همسایه است الزامی میباشد! توجه به دیپلماسی آب در منطقه ضرورتی انکار ناپذیر است! چرا که این منابع علاوه بر تأمین آب شرب، منشأء تعادل محیط زیستی در کشور میباشند!
خشک شدن دریاچه هامون و بیتوجهی به حق آبه ایران از سوی طالبان درکنار سدسازیهای متعدد ترکیه بر سرمنشأ آبهای غربی و شمالی ایران امری است که بایستی از سوی متخصصین و مدیران سیاسی کشور به شدت مورد توجه قرار گیرد! اخبار نگرانکننده دراین خصوص طی سالهای اخیر نگاهی دیگر برای دیپلماسی کشور را طلب میکند! لذا دستور کاری که باید از سوی دستگاههای مرتبط مورد توجه قرار گیرد را شاید بتوان دراین موارد یادآور شد:
۱- تدوین دستورالعمل و قانون معین و شفاف برای جلوگیری از مصرف آبهای زیر زمینی و کنتر ل مداوم منابع آبی زیر زمینی ۲- تدوین راهکارهای عملی در مواقع بروز حوادث ناشی از فرونشستهای متعدد در مناطق پر جمعیت و شهرها در راستای تدارک مکانهای متناسب برای ساخت و ساز و مدیریت زیر ساختهای شهری با تأکید بر کنترل حوادث احتمالی ناشی از این مسأله
۳- نظارت عالی بر الگوی کشت و نحوه بهرهبرداری از منابع آبی برای کشاورزی
۴- تدوین برنامه عملی برای مقابله با تغییرات اقلیمی از سوی نهادهای اصلی و اجرایی نمودن آنها و دعوت به مشارکت عمومی شهروندان دراین امر
۵- توجه به دیپلماسی آبی ایران از سوی دستگاه مربوطه که ضرورتی جدی دراین مقطع است!/ آرمان امروز