خبر فوری
شناسه خبر: 47723

بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و بلوچستان ۲۰۰ روزه شدند

مهاجرت یک‌پنجم مردم سیستان

چند سالی است که بادهای ۱۲۰ روزه سیستان فقط اسمشان ۱۲۰ روزه است، مهرماه است؛ اما طوفان راه روستای تخت عدالت در نزدیکی اسکله تخت عدالت را بسته است

مهاجرت یک‌پنجم مردم سیستان

اخبار سبز کشاورزی؛ حساب از دستشان دررفته است. چند سالی است که بادهای ۱۲۰ روزه سیستان فقط اسمشان ۱۲۰ روزه است، مهرماه است؛ اما طوفان راه روستای تخت عدالت در نزدیکی اسکله تخت عدالت را بسته است. زمانی اینجا ماهی می‌گرفتند؛ اما حالا سکویی است روی دریای خاک. ۵ خانوار از روستای ۳۰۰ خانواری تخت عدالت ماندند. آن‌هایی که ماندند نه کشاورزی دارند، نه دامداری و نه هیچ‌چیز دیگری. تنها مقر درآمدشان کارگری است که به واسطه رفتن پدر خانواده به شهرستان‌های اطراف در می‌آید. الباقی اهالی روستا راهی کرمان، یزد، تهران و مشهد شدند. چند روستا تخلیه شدند؟ آمار درستی در دسترس نیست؛ ولی آن‌طور که احمد قنبری، استاد تمام بوم‌شناسی (اکولوژی) دانشگاه زابل به واسطه تحقیقاتش می‌گوید ۵۰۰ هزار نفر جمعیت منطقه سیستان به زیر ۴۰۰ هزار نفر رسیدند؛ هر چند که او معتقد است به جهت توان اکولوژیکی، منطقه سیستان توان بیش از ۱۵۰ هزار نفر جمعیت را ندارد.

 از زابل حدود ۳۰ کیلومتر که به سمت شرق یعنی مرز افغانستان بیایید، به شهر دوست‌محمد می‌رسید. از اینجا سراغ اسکله صیادی تخت عدالت را بگیرید تا به ساحل هامون پوزک برسید. روستای تحت عدالت چسبیده به آب بود. مردم محلی آنجا را به اسکله تخت عدالت می‌شناختند، اسکله‌ای که حالا روی تپه‌ای از خاک است. درب همه خانه‌ّای روستای تخت عدالت بسته است. همه رفته‌اند. اگر ۵ الا ۶ خانوار مانده باشند. دو خانوار وسط روستا و دو خانوار هم بغل جاده از کل این روستا مانده. آنچه خانواده ابراهیم ارباب را در این روستا نگه داشته، امید به ۳ فرزند مدرسه‌ای‌اش است. ابراهیم توان رفتن ندارد. زمانی مال و املاکی داشت. ۱۵۰ گوسفند و زمین‌هایی که روی آن‌ها گندم و جو و صیفی‌جات می‌کاشت. اکنون اما به‌سختی می‌تواند با کارگری در شهرستان‌های اطراف خانوار ۵ نفری‌اش را اداره کند. صدایش دورگه می‌شود وقتی می‌گوید هیچ‌کس یادش نیست که ما اینجاییم «هیچ‌کس اینجا نیامده. هیچ‌کس نمی‌گوید ما چه می‌کنیم. روزها می‌روم به امید کار. می‌روم شهرهای دیگر برای کارگری، مگر می‌شود با یان پول‌ها خرج مدرسه را داد. هر کس بوده رفته است، ماهایی که ماندیم، توان رفتن نداشتیم.»

 اینجا بیشتر نام فامیلی‌شان اربابی است. مهدی اربابی از مشهد جواب تلفن مرا می‌دهد. پشیمان است از تمام خرج‌هایی که در این منطقه برای کشاورزی و دامداری کرده: «آب که نیست دیگر هیچ‌چیز نیست. تمام عکس‌ها و فیلم‌ها را روی گوشی‌ام دارد. با دوربین ضبط کرده بودم. منطقه پر از باغ و صیفی‌جات بود. الان هیچ‌چیز نمانده. طوفان سر جای خودش مردم را بیچاره کرده و من نمی‌دانم این مسئولین چه می‌کنند؟ با این شرایطی که الان سیستان دارد، این تکه از ایران را هم به افغانستان بدهند تا مردم خیالشان راحت شود.»  طوفان که می‌شود. خاک تا پشت درب‌خانه‌ها می‌آید. همین دیروز ۵ فرغون خاک از درب‌خانه جمع کردند. زندگی در این شرایط ناممکن است. عصرها خصوصاً وقتی که باد طغیان می‌کند شعاع دید به ۵ متر هم نمی‌رسد. این را کسی می‌گوید که همه چیز را ول کرده و به مشهد رفته است.

احمد قنبری، استاد تمام بوم‌شناسی دانشگاه زابل: «سیستان زاییده هیرمند است. یک تمدن اینجا شکل‌گرفته و بر اساس ظرفیت‌های موجود یک جمعیت تقریباً ۵۰۰ هزارنفری اینجا زندگی می‌کردند، ۲۰ سال بیشتر است که حقابه هامون دریافت نشده الان ظرفیت محیطی زابل بسیار پایین آمده است. واقعیت این است که ظرفیت محیطی سیستان بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر نیست.»

 روستای امیرآباد، فدکی همگی خالی از سکنه شدند. منطقه سیستان زمانی پرجمعیت‌ترین منطقه در استان سیستان و بلوچستان بود. منطقه‌ای شامل ۵ بخش زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز. بادهای ۱۲۰ روزه زمانی نعمت بزرگی برای شمال و مرکز سیستان و بلوچستان بودند. هامون و بادهای ۱۲۰ روزه همچون کولر آبی برای سیستان و زاهدان عمل می‌کردند. زمانی شب‌های زاهدان معروف بود؛ اما با خشک‌شدن تالاب، بادهایی که از روی شن‌های روان عبور می‌کنند، امنیت منطقه به خطر انداخته است.

 مهدی اربابی پشت خط تلفن از فقر می‌گوید. از ناامنی که در پس فقر و این طوفان‌ها ایجاد شده است. او می‌گوید: «روستاها خالی از سکنه شدند. کاری نیست. شغلی نیست. ناامنی زیاد شده، آدم‌کشی زیاد شده، دزدی زیاد شده. مردم مجبورند، گرسنه هستند. اگر کسی گرسنه نباشد، کاری نمی‌کند. این افراد مجبورند خلاف کنند.»

بادهای ۱۲۰ روزه، ضریب امنیتی منطقه را کاهش داده است

 در پژوهشی که مرتضی کریمی، استادیار جغرافیا، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران به همراه محمد حامد یزدانی و افشین نادری، ۲ دانشجوی کارشناسی‌ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهر بر روی تأثیر بادهای ۱۲۰ روزه بر امنیت منطقه سیستان انجام دادند به این نکته اشاره کردند که بادهای ۱۲۰ روزه سیستان باعث ناپایداری امنیت در منطقه و موجب کاهش ضریب امنیتی منطقه شده است.

نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که امنیت مفهومی ذهنی، نسبی و مقوله‌ای چندوجهی است که رابطه‌ای یک‌سویه با «بلایای طبیعی» دارد که نیروهای تأمین‌کننده امنیت را به‌صورت مستقیم و مفهوم امنیت را به‌صورت غیرمستقیم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد به‌گونه‌ای که در شرق زابل هم موازی با مرز ۱۰ پاسگاه مرزی قرار دارد که تحت‌تأثیر بادهای ۱۲۰ روزه و حرکت ماسه‌های روان قرار دارند این پاسگاه‌های مرزی که فلسفه وجود آنها حفاظت و حراست از مرز هستند. در مدت وزش بادهای ۱۲۰ روزه، مأموریت‌های این پاسگاه‌های مرزی (پاسگاه تاسوکی تا پاسگاه مرزی کهک) با مشکل مواجه می‌شود.

 باتوجه‌به اینکه منطقه سیستان به دلیل هم مرزی با افغانستان و مسئله قاچاق مواد مخدر به داخل مرزهای کشور نیاز به مراقبت‌های هوایی و زمینی بیشتری دارد بر همین منوال کاهش دید علاوه بر اثرگذاری بر مسائل نظامی که موجب لغو پروازهای گشتی در منطقه مرزی سیستان در استان سیستان و بلوچستان شده است. در این تحقیق قید شده است که بیشترین پروازهای کنسل شده و کمترین پروازهای انجام شده در منطقه در ماه‌هایی رخ‌داده که بادهای ۱۲۰ روزه، حاکم بر منطقه است.

تخلیه ۸۶ روستا طی ۷ سال

با افزایش روزهای گردوغباری به روند تخلیه روستاها افزوده شده. در این مقاله ذکر شده است که از سال ۷۵ تا ۸۲ جمعاً ۸۶ روستای دیگر در منطقه، از جمعیت خالی شده و به جمع روستاهای خالی از سکنه اضافه شده‌اند. هم اکنون حدود ۲۸ روستا در معرض نابودی ناشی از هجوم شن‌ها و ماسه‌های روان قرار دارد. دامنه جزیره غیرمسکونی کویر گسترده شده است، این مکان‌ها به مقر اشرار، قاچاقچیان و قانون‌گریزان تبدیل شده و به‌عنوان پایگاهی مطمئن برای دسترسی به سایر نقاط کشور مورداستفاده قرار می‌گیرد.

بسیاری از مردم منطقه برای فرار از شرایط مذکور دست به مهاجرت زده و جمع کثیری از آنها نیز برای تأمین معیشت خود به مشاغل کاذب از جمله قاچاق سوخت، قاچاق کالا و دوره‌گردی روی آورده‌اند.

 آمار به‌روزتری از تعداد روستاهای تخلیه شده وجود ندارد. اما احمد قنبری، استاد تمام بوم‌شناسی دانشگاه زابل اذعان دارد که به دلیل بحران آب و دست‌کاری که دررابطه‌با انحراف و ذخیره آب صورت‌گرفته است، منطقه سیستان قابلیت زندگی بیش از ۱۵۰ هزار نفر را ندارد. او دراین‌رابطه توضیح می‌دهد: «سیستان زاییده هیرمند است. یک تمدن اینجا شکل‌گرفته و بر اساس ظرفیت‌های موجود یک جمعیت تقریباً ۵۰۰ هزارنفری اینجا زندگی می‌کردند، ۲۰ سال بیشتر است که حقابه هامون دریافت نشده الان ظرفیت محیطی زابل بسیار پایین آمده است. سیستان اکنون طرفیت همین ۴۰۰ هزار نفر را باتوجه‌به حجم آب ندارد، همین تعدادی که ماندند در حد استاندارد زندگی نمی‌کنند و واقعیت این است که ظرفیت محیطی سیستان بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر نیست.»

 او با بیان اینکه شرایط برای تأمین مایحتاج انسان‌ها در سیستان مهیا نیست، ادامه می‌دهد: «افرادی که اکنون در این منطقه ماندند، بیشتر کارمند هستند و یا شغل‌های موقت و غیرمولد دارند. اگر قرار باشد مردم فعالیتشان مولد داشته باشند، در زابلی که هیچ‌گونه نعمتی دیگر وجود ندارد. اگر دولت فکری نکند، مطمئناً در آینده نزدیک باید شاهد سیل مهاجر از سیستان به سایر شهرها و حومه‌ها باشیم. همان‌طور که اکنون اکثر روستاهای کوچک تخلیه شده و ساکنینش اطراف زابل و اطراف شهرهای تازه‌تأسیس رفتند.»

 ۳۰ درصد از کودکان سیستان و بلوچستان سو تغذیه دارند

 کمتر از یک ماه قبل سید محمدتقی طباطبایی، فوق‌تخصص کلیۀ کودکان و رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی سیستان و بلوچستان در گفت‌وگو با «پیام ما» اعلام کرده بوده بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کودکان زیر ۵ سال، یعنی حدود ۱۵۰ هزار نفر با فقر شدید و کمبود تغذیه مواجه‌اند و وعدۀ غذایی کامل ندارند؛ وعدۀ غذایی آنان در حد نان و چای است و قطعاً از میوه و سبزی بی‌خبرند. همچنین گوشت و حبوبات هم سالی یکی دو بار توسط خیریه‌ها به آنان می‌رسد. بسیاری از خیریه‌ها، فعالیت مداوم در این استان دارند و حتی نان شب این خانوارها با هزینۀ آنان تأمین می‌شود.

همچنین آرد را می‌خرند و به نانوایی‌ها برای پخت و توزیع بین نیازمندان می‌دهند. حدود ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر در این استان زندگی می‌کنند، اما ۶۰ درصد خانوارهای شهری و ۸۰ درصد خانوارهای روستایی زیر خط‌فقر هستند. به دلیل فقر، خشکسالی و ناامنی، ۴۰ درصد مردم زابل و چابهار حاشیه‌نشین هستند؛ بیشترین میزان حاشیه‌نشینی، در این استان وجود دارد.

ایران وخیم‌ترین وضعیت آبی ۵۰ سال اخیر خود در رودخانۀ مرزی هیرمند را تجربه می‌کند. از هامون تا آمودریا، تحت‌تأثیر سیاست‌های آبی طالبان یا از بین رفته یا در حال ازبین‌رفتن است. نه فقط بند «کمال‌خان» اصلاح نشده، بلکه ساخت سدهای «بخش آباد و خاشرود» هم سرعت گرفت است./ پیام ما

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای