وقایع اتفاقیه روستایی و کشاورزی در ایران معاصر
بخش بیستم و هشتم: تحولات اداری و سازمانی جنگلبانی کشور/ تاسیس اداره جنگلبانی
در پایان دوره قاجارها بواسطه بی اعتنایی، جنگل های چندین هزار ساله ایران رو به نیستی میرفت و هیچ اصول درستی برای نگهداری جنگل ها در میان نبود.

به نوشته نفیسی؛ در پایان دوره قاجارها بواسطه بی اعتنایی، جنگل های چندین هزار ساله ایران رو به نیستی میرفت و هیچ اصول درستی برای حراست و پاسبانی و نگهداری جنگل ها و مخصوصا گونه های اندمیک جنگلهای شمال که شهرت بین المللی دارد، در میان نبود.
تشکیل نخستین نهاد جنگلبانی
اخبار سبز کشاورزی؛ هر سال در نتیجه بی قیدی ماموران دولت مقداری از درختان کهن و گران بهارا برای هیزم ساختن و چوب بریدن یا خانه ساختن و حتی زغال درست کردن می انداختند و بجای آنها چیزی نمی کاشتند. بدین گونه هر سال از سطح جنگل های ایران کاسته می شد و به همین جهت دولت توجه خاصی به جنگل ها کرد و مجبور شد اصول منظمی برای حراست و پاسبانی آنها وضع شود تا جنگل های ایران را از خطر نیستی نجات دهند. هستههای اولیه تشکیلات جنگل در سال 1299 شمسی و مساعی وزارت فلاحت و تجارت، با تشکیل ادارهای هر چند ابتدایی در جنگلهای شمال کشور پایه ریزی شد.
نقش هانس شریکر در تدوین قوانین جنگلبانی
وظیفه این اداره, نقشهبرداری از جنگلها، تفکیک جنگلهای خصوصی از دولتی, تعیین جنگلهای بکر و صنعتی از جنگلهای مخروبه و بوتهزار بود. برای انجام این امر هیأتی بنام هیأت جنگل انتخاب گردید که اعضاء آن عبارت بودند از هانس شریکر (اتریش)، رئیس هیأت؛ سرکارات، معاون هیأت، سید علی زاهدی، مستحفظ جنگل و حسن علی گل شاهی، مستحفظ جنگل، این سازمان در ابتدا جایگاه ثابتی نداشت اما اعضاء هیأت در سال 1302 به مازندران رفتند و در شهر مشهدسر (بابلسر فعلی) مستقر شدند.
هانْس شریکر (Hans Schricker) استاد جنگل شناسی اتریشی و رئیس هیئت جنگل بود که در ۱۲۹۹ش وزارت فلاحت و فواید عامه را برای نقشه برداری از جنگل ها، تفکیک جنگل های خالصه از شخصی و تعیین جنگل های بکر و قابل استفاده از جنگل های مخروبه و بوته دار مجاب نمود.
"هانـس شـریکر"، اولیـن نظامنامـه حفاظـت از جنگل هـا را در سـال 1302 شمسـی به کمک، "فن دم هاگن" بـه هیئت دولت پیشـنهاد کرد که در اسفند 1302 تصویبنامه شماره 9155 به تصویب هیأت وزیران رسید که به موجب آن نظامنامه جنگلبانهای ایران تنظیم شد.
استخدام کارشناسان خارجی
همزمان با استقرار هیأت جنگل در مازندران و بعد از تنظیم نظام نامۀ جنگلبان های ایران به دست هیئت وزیران، کارشناسی آلمانی به نام فن هاگن در مقام متخصص جنگل برای شش سال استخدام شد. نخستین اقدام "فن هاگن" این بود که موافقت دولت را با تعیین ردیف بودجه مخصوص جهت صیانت و مراقبت از جنگلها جلب کند. پس از این اقدام عدهای بنام مستحفظ و قراول جنگل استخدام و با لباس متحدالشکل و علائم مخصوص به شمال کشور اعزام شدند.
تشکیلات جنگلبانی متشکل از تشکیلات مرکزی مرکب از یک کارشناس (فون دم هاگن)، یک رئیس اداره، یک مترجم و یک کارمند، تشکیلات مازندران و گرگان مرکب از سه مستحفظ و یک قراول جنگل تحت ریاست هانس شریکر در بابلسر، تشکیلات گیلان مرکب از سه مستحفظ و یک نفر قراول جنگل به ریاست شخصی بنام سرکارات در رشت بود که در سال 1303 کادر پرسنلی آن بطور موقت تکمیل شد. مستحفظین جنگل هر یک مسئول حوزهای معین بودند که حوزه استحفاظیه نامیده میشد.
این مستحفظین به طور مرتب جنگلهای حوزه استحفاظیه خود را بازدید میکردند و ضمن تهیه نقشه جنگلهای حوزه خود، مشاهدات خود را با نظام نقشههای تقریبی (کروکی) به رؤسای ناحیه تسلیم مینمودند.
همچنین برای جنگلهای جنوب و نظارت بر نگهداری مقداری نهال چندل که از زنگبار آورده شده بود یک نفر قراول به جنوب اعزام شد ولی به علت تأخیر در پرداخت توفیقی بدست نیامد. به منظـور هدایـت امـور و برنامه ریزی های لازم در مرکز، تشـکیلاتی به وجـود آوردنـد کـه ریاسـت آن را به یـک مهندس ایرانـی به نام "میرمنصور خمسـی" واگـذار کردند و "فن دم هاگن" به عنوان کارشـناس در آن اداره مشـغول بـهکار شـد.
در سال 1303 نظامنامـه حفاظـت از جنگل هـا بـرای اجـرا به دوایـر مربوطـه ابلاغ شـد. "فون دم هاگـن" با عملکـرد مثبتی که داشـت برای سـه سـال بعـد، مأموریـت اش تمدید شـد و در نهایـت در سـال 1307 شمسـی به مأموریـت وی خاتمه داده شـد.
پس از عزیمت فن هاگن به کشور خود در ۱۳۰۷، هانس شریکر رئیس جنگلبانی شمال شد. در این زمان مرکز کار شریکر از بابلسر به شیرگاه انتقال یافت و ساختمانی تحت نظارت وی در این محل بنا شد که بعدها مرکز جنگلداری سوادکوه گردید.
اما هاگن، بنـا بـه علاقه منـدی کـه بـه جنگل هـای ایران داشـت به کشـور خود باز نگشـت و در ایران ماندگار شـد. او با شـریکر در زمینـه برگـزاری کلاس هـای ترویجی- آموزشـی بـرای تربیت نیروی انسـانی بـدون هیچگونـه مسـئولیت اداری همـکاریکرد آنها در سـال 1309 نخسـتین دوره آموزش جنگلبانی را برگزار کردنـد. در اواخر سال ۱۳۰۹ شریکر توانست کلاسهای متعددی در شیرگاه تشکیل دهد که ۴۰ نفر از فارغ التحصیلان آن پس از شش ماه آموزش در مقام پاسبان جنگل های گیلان و آستارا و مازندران با لباس متحدالشکل و تفنگ دولول شروع به کار کردند.
اولین مقاطعه کاران جنگل داری داخلی
در این سال ها به نواحی جنگلی کنارههای مازندران و گیلان رفت و آمد نمیشد، بیشتر زمینهای این دو استان ساحلی باتلاقی و پر از گنداب بود. شهر "سختسر" یا"رامسر بعدی"، چالوس، نوشهر، نور و مشهدسر تا اشرف منجلاب بدبویی بود که از بوی گندابها درنگ در این شهر دشوار بود. در تیرماه سال 1304 شرکت چوب بری "تمیشان" به اهتمام "حاج معین بوشهری و سالار حشمت اسفندیاری" و دو نفر فرانسوی به عنوان اولین مقاطعه کاران داخلی، که جانشین پیمانکاران خارجی می شدند، تاسیس شد.
ممنوعیت قطع درختان و صدور پروانه بهرهبرداری
لازم به یادآوری است که طی سالیان قبل جنگل های دولتی آستارا در سال 1302 به مدت پنج سال به شرکت یونانی" ساندی پوز" و جنگل های طوالش به پیمانکاران فرانسوی و سوئدی جهت بهره برداری اجاره داده می شد. شرکت سوئدی، پس از انقضای مدت قرار داد، به مدت سه سال بعد هم مجوز قطع درختان شمشاد مازندران را کسب و چوب حاصل را به روسیه صادر می کرد. مهم ترین گونه صادراتی ایران، چوب شمشاد بود که به روسیه و دیگر کشورهای اروپایی صادر می شد. این صادرات تا نیمه سال 1304 ادامه داشت.
در 8 اسفند 1303 تصویبنامهای از هیأت وزیران گذشت مشتمل بر هشت قسمت مبنی بر اینکه:
اولا- کلیه جنگلها متعلق به دولت است مگر اینکه تعلق آنها به مالکین خصوصی به موجب اسناد و مدارک معتبره ثابت شده باشد.
ثانیا- دولت اساساً برای حفظ جنگلها نظارت در تمام آنها را اعم از دولتی و اربابی داشته و این نظارت فنی که مرتبط به حفظ و ازدیاد جنگلها میباشد به عهده وزارت فلاحت است.
ثالثا- اجاره دادن جنگلهای دولتی و اجازه قطع اشجار صنعتی و غیر صنعتی و استفاده از محصولات جنگلی جنگلهای مزبور با رعایت نظارت فنی وزارت فلاحت، با تصویب وزارت مالیه بوده و در هر موقع مطابق قانون محاسبات عمومی و مزایده صورت خواهد گرفت.
موارد مندرج در بندهای 4 تا 8 تصویبنامه نیز در ممنوعیت قطع اشجار جنگلهای اربابی بدون اجازه مخصوص و تشریفات صدور اجازهنامه قطع درخت و نیز صادرات چوب است. به موجب این تصویبنامه متقاضیان دارای اجازه قطع, تکالیفی را باید به عهده میگرفتند که از آن جمله است: «تقبل غرس پنج درخت تازه در عوض هر یک درخت قطع شده، یا آن که سرشاخهها و مواد حاصله در ظرف مدت معین طوری تخلیه و از جنگل خارج نمایند که وسایل نمو جوانهها و نهالها سهل شود».
تصویبنامه مذکور یک تحول اساسی و نقطه عطف برای اداره صحیح جنگلهای کشور به شمار میرفت ولی به علت کاهش بودجه و کاهش تعداد مستحفظین نتیجه مورد انتظار عاید نشد. تشکیلات جنگلبانی ایران تا سال 1307 شمسی (تاریخ انقضای قرار داد هاگن) به علت کمبود اعتبار و بودجه گسترش نیافت.
تاسیس کارخانه چوب بری و ارهکشی در جنگلهای مازندران
در تاریخ 3 تیر 1307 لایحهای از طرف دولت در مورد استخدام یک نفر متخصص چوب و کاغذسازی از ایتالیا یا آلمان جهت تأسیس کارخانه کاغذ سازی در ایران مطرح شد. در قانون مذکور ذکر شد که حقوق ماهیانه متخصص مزبور و هزینه رفت و آمد او جمعأ 600 تومان باشد. وزارت فواید عامه در ۵ خرداد ۱۳۰۸ برای فراهم ساختن تراورس و غیره؛ دستور بنیان کارخانه ارهکشی در جنگلهای مازندران را داد. بهای کارخانه ۶۰٬۰۰۰ تومان بود و برابر ۹۵٬۰۰۰ اصله تراورس و ۲۰۰۰ متر مکعب چوب بازده آن تخمین زده می شد. بدنبال آن در مهر ماه سال 1308 شرکت چوب ایران در پل سفید برای بهره برداری از جنگل های منطقه و تهیه تراورس تاسیس گردید.
کارخانه اشباع تراورس شیرگاه در سال 1311 خورشیدی به دلیل استفاده بسیار کم از الوار چوبی تراورس برای ریل راه آهن تأسیس شد. به طور کلی از سال 1309 و با شروع ساخت راه آهن سراسری و نیاز مبرم به تراورس، فعالیت پیمانکاران داخلی به شدت گسترش یافت. چون در آن زمان جنگل های شمال، جاده جنگلی چندانی نداشت، عمده برداشت ها در اطراف جاده ها و از جنگل های جلگه ای که خروج چوب ازآنها آسان تر بود، انجام می شد. در نتیجه این کار، قسمت اعظم جنگل های جلگه ای، به ویژه در مرکز مازندران نابود شد.
استخدام لوئی نیکه درتشکیلات جنگلبانی
در اواخر سال 1309 "لوئی نیکه"، مستشار فرانسوی جنگل که در اداره کل فلاحت استخدام شده بود، بازدیدی از جنگلهای شمال کشور نمود. او پـس از آغـاز بـهکار در شـعبه جنـگل اقداماتـی را به منظـور سروسـامان دادن بـه امـور فنی، ساختار تشـکیلاتی و امـور اداری-مالی انجـام داد و در سال 1310 به پیشنهاد وی سازمانی بدین شرح بوجود آمد: 1- اداره مرکزی با یک نفر رئیس 2- اداره جنگلبانی گیلان و آستارا با بیست نفر جنگلبان (مرکز این اداره در رشت بود) 3- اداره جنگلبانی منطقه گرگان و مازندران با بیست نفر جنگلبان (مرکز این اداره در شیرگاه بود).
پس از اعزام پاسبانهای جنگل دولت درصدد برآمد که قطع درخت و بهرهبرداری از جنگلها را برای تهیه تخته و الوار و غیره موکول به دریافت پروانه نماید. پروانه از مرکز صادر و رونوشتی از آن به منطقه جنگلبانی جهت نظارت در قطع ابلاغ میشد.
منطقه جنگلبانی نیز علاوه بر صدور دستور نظارت بر قطع به مأمورین مربوط، جریان امر را به اطلاع دارائی محل جهت دریافت عوارض دولتی میرساند. پس از صدور پروانه اگر جنگل دولتی بود، متقاضی میبایست قبلاً با دارائی محل پیمانی منعقد نموده و چوب را خریداری نماید و بعداً تحت نظارت پاسبان جنگل مبادرت به قطع نماید و در مورد جنگلهای شخصی میبایست موافقت مالک را جلب نماید. بعد از اینکه قانون اصلاح بودجه سال ۱۳۱۱ قسمت جنگلبانی – مصوب ۱۸ امردادماه ۱۳۱۱ مجلس شورای ملی به تصویب رسید. در سال۱۳۰۹ ممنوعیت قطع اشجار جنگلی با هدف مبارزه با قاچاق چوب اجرا شد.
تصویب طرح قرق، حفاظـت و حراسـت جنگلها
در اوایل سال 1311 به پیشنهاد "لوئی نیکه"طرح شماره 1293 مورخ 1311/3/8 موسوم به قرق، حفاظـت و حراسـت از تصویب هیأت دولت گذشت. طرح مصوب وی در سـال 1311 شمسـی مقـررات جدیـدی را بـرای قرق، حفاظـت و حراسـت جنگلها پیشـنهاد می کـرد کـه به سـرعت هـم بـرای اجـرا بـه تمام ادارات تابعـه ابلاغ شـد. کارشناسـان و قرقبان های جنـگل به منظور حفاظـت جنگل هـا، ایـن مقـررات را از روی حسـن وظیفـه اداری اجـرا کردنـد و تا مدتی جلـوی بسـیاری از تخریب هـای جنـگل گرفتـه شـد. اجزای طرح نیکه عبارت بود از:
ا- اداره کل فلاحت مکلف است در جنگلهای سواحل بحر خزر, مناطق جنگلهای صنعتی و مناطق جنگلهای غیر صنعتی را، اعم از جنگلهای دولتی یا شخصی، از هم تفکیک نموده و برای اطلاع عامه اعلام نمایند.
2- تبدیل قطعات جنگلی به اراضی زراعتی ممنوع بوده و مرتکب تعقیب و مجازات خواهد شد.
3- در هیچ قطعه از جنگلهای صنعتی اعم از شخصی یا دولتی در یک سال اجازه قطع بیش از یک چهلم جنگل داده نخواهد شد، ولی نظر به اینکه جنگلهای فعلی دارای اشجار قابل قطع بیشتری میباشد، معهذا با تشخیص اداره فلاحت و با اجازه مخصوص میتوان بیش از صدی دو و نیم قطع نمود.
4- اداره کل فلاحت مکلف است که برای هر نوع درختی از اشجار صنعتی شرایطی را از حیث سن و قطر و سایر شرایط معین نماید. فقط میتوان اجازه قطع اینگونه اشجار را صادر نمود.
5- قطع کنندگان اشجار علاوه بر سایر شرایط مقرره مکلف خواهند بود که در تحت مراقبت اداره کل فلاحت در عوض اشجار صنعتی قطع شده، اشجار صنعتی غرس نمایند و آنها را حفظ کنند.
6- قطع اشجار غیر صنعتی از مقررات فوق مستثنی بوده و در حدود تعلیمات اداره کل فلاحت هر کس در ملک خود در قطع آنها آزاد میباشد. ولی برای آنکه سوء تفاهمی حاصل نشود اداره کل فلاحت اسامی اشجاری را که جزء اشجار صنعتی محسوب میشود برای اطلاع عامه در محل اعلام خواهد نمود.
7- ذغالسازی بدون کسب اجازه قبلی اداره کل فلاحت و در خارج از مناطقی که از طرف اداره مزبور معین میشود اکیداً ممنوع بوده و متخلفین مورد تعقیب واقع خواهند شد. اجازه ذغال سازی در مناطق جنگلهای صنعتی نباید به هیچوجه داده شود.
انحلال سازمان جنگلبانی، فشار متنفذین و مافیای چوب و خروج لوئی نیکه از تشکیلات جنگلبانی
با ثبات رای لوئی نیکه و تعصب وی در حفاظت از منابع جنگلی، مالـکان خصوصـی کـه بـا چنیـن سـختگیری هایی مواجـه شـده بودنـد و نمی خواسـتند از مقرراتـی کـه وضـع شـده اطاعـت کننـد توسـط متنفـذان و عوامـل خـود طی نامه نگاری شکایت و مکاتبات مکرر در تمامی سطوح، برخوردهـای کارکنـان اداره جنگلبانـی را محکـوم کرده و با سـعایت آنان توسـط عوامل شـان در دربـار، رضاشـاه را تحت فشار گذاردند؛ اما چون اقدامات پاسبانان جنگلها راجع به جلوگیری از احداث کوره باعث کمبود ذغال در تهران و سایر شهرستانها شد و از طرفی به درآمد مالکین جنگلهای شخصی و دربار فاسد لطمه زد، شکایاتی از سوی بزرگ مالکین شد که در نتیجه آن، سازمان جنگلبانی موقتا به دستور رضاشاه در سال 1313 منحل و اعتبار آن از بودجه کل کشور حذف گردید و به استانداران و ادارت دارائی ابلاغ شد که قطع درخت به کلی ممنوع است و منحصراً ذغال باید از سرشاخه تهیه شود و این دستور در حوزه گیلان شدیدتر از سایر نقاط اجرا شد (شاید به این علت که همه مجبور شوند از جنگلهای املاک خصوصی چوب و ذغال تهیه کنند).
چون در اثر ممنوعیت قطع درخت، جنگلنشینان و روستائیان حوزه گیلان از لحاظ تامین مصارف خود در مضیقه بوده و شکایات متعددی نمودند، دولت ناگزیر دستور قبلی را لغو و موافقت نمود مردم برای تامین حوائج خود با اجازه دارائی و نظارت مامورین آن از سرشاخه درختان جنگلی استفاده نمایند.
اما استفاده از سرشاخهها نیاز روستاییان را برآورده نمیکرد و به همین دلیل سوء استفادههای زیادی به عمل آمد و به نام سرشاخه درخت قطع شد.
در ۱۷ مرداد ماه ۱۳۱۳ قانون اجازه استخدام "آنطن گریش" مهندس چک اسلواکی برای تدریس علوم جنگلبانی برای مستخدمین تشکیلات جنگلبانی ایران به تصویب مجلس رسید گه مطابق آن اداره کل صناعت و فلاحت مجاز بود "آقای آنطن گریش مهندس تبعه چک اسلواکی را به عنوان استاد برای تعلیم و تدریس علوممربوطه به جنگلبانی و فلاحت برای مدت سه سال از اول مرداد ماه ۱۳۱۳ استخدام و معادل شانزده پهلوی حقوق ماهیانه او را از محل اعتباراتی که دربودجه اداره کل فلاحت و صناعت برای پرداخت حقوق متخصصین خارجی منظور شده بپردازد".
در سال 1314 موافقت شد که اداره کشاورزی گیلان و آستارا از بودجه «دفع آفات نباتی» سازمان کوچکی برای استخدام مامور جهت نظارت بر قطع اشجار تشکیل دهد و در اجرای این تصمیم 24 نفر بنام پاسبان جنگل استخدام شدند.
از طرفی به علت افزایش روز افزون مصرف چوب ساختمانی در شهرها (بخصوص در تهران و آذربایجان) و بالا بودن هزینه حمل و نقل به علت دوری راه جنگلهای اختصاصی گرگان و مازندران، موافقت شد که از درختان افتاده جنگلهای گیلان و آستارا استفاده شود که البته سوءاستفادههایی نیز به نام این درختان شد.
تاسیس دایره جنگل در اداره کل فلاحت
پس از قوت گرفتن تدریجی واحدهای جنگلبانی برای رسیدگی به گزارشهای واصله از جنگلهای گیلان و آستارا و صدور دستورات لازم، تشکیل سازمان کوچکی در مرکز ضروری مینمود. لذا در سال 1317 در اداره امور کشاورزی، دایرهای بنام دایره جنگل در اداره کل فلاحت تأسیس و تصدی آن در سال 1318 به مهندس کریم ساعی واگذار گردید. کریم ساعی (۱۲۸۹ مشهد – ۴ دی ۱۳۳۱ تهران) را به درستی باید بنیانگذار علوم منابع طبیعی در ایران دانست، او مؤسس رشته جنگلداری در ایران، پایهگذار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران و بانی ساخت بوستان ساعی و کاشت درختان در خیابان ولیعصر تهران و کلان شهرهای کشور بود.
کریم ساعی، در چهارمین دوره اعزام محصلین به خارج از کشور برای مدت دو سال به مونپلیه در انستیتو اگرونومیک فرانسه رفت و با درجه ممتاز فارغالتحصیل شد.
در سال ۱۳۱۶ فوق لیسانس خود را در رشته آمار جنگل از دانشگاه برکلی کالیفرنیا گرفت و پس از بازگشت به ایران در همان سال به خدمت اداره کل کشاورزی درآمد او نخستین کسی بود که برای جنگلکاری و توسعه فضای سبز تهران نقش مثبتی ایفا کرد.
تاسیس اداره جنگلبانی
همانطور که ذکر آن رفت، ساعی نخستین تشکیلات جنگلبانی ایران را در واحدی به نام دایره جنگل با یک کارمند و یک میز و دو صندلی در اداره کل فلاحت تأسیس کرد. پس از آن موفق شد اداره جنگلبانی را در سال ۱۳۱۹ خورشیدی بنیان گذارد. اما به همینجا بسنده نکرد و گزارشی مبنی بر لزوم ایجاد تشکیلات جنگلبانی نوشت و آن را به وسیله "مصطفی قلی رام" که رئیس کل وقت کشاورزی بود به اطلاع رضاشاه پهلوی رساند.
یاد این بیوگرافی لازم است که بدانیم، مصطفیقلی انتخابالملک (۱۲۷۷ مشهد–۱۳۶۰ تهران ) که نام خانوادگی رام برگزید، یکی از دولتمرد ان و قانونگذاران متنفذ آن دوران به شمار می رفت، او درگذشته ریاست ادارههای انحصار تریاک و انحصار دخانیات، پیشکار مالیه آذربایجان نیز بود.
به کمک اوبود که در هجدهم آذر ۱۳۱۸ مصطفیقلی رام به عنوان رئیس اداره کل کشاورزی به مجلس شورای ملی معرفی شد. در آن زمان هنوز وزارت کشاورزی تشکیل نشده بود و رام به عنوان مدیرکل کشاورزی عضو و منشى هیئت وزیران وقت بود. بهرحال با تلاش ساعی و رام، نظر پهلوی اول نسبت به قرق، حفاظت، هدایت سیاستها و بهره بربرداری منطقی از جنگل های شمال تغییر نمود.
با مساعی این دو مقرر گردید که این سازمان در محل کوچکی آزمایش شود تا در صورت حصول نتیجه مساعد در سراسر شمال تعمیم داده شود. برای این منظور ناحیه «کجور» که از شمال به دریای خزر، از جنوب به ارتفاعات البرز، از مغرب به دره چالوس و از شرق به رودخانه گلندرود و علمده محدود بود، انتخاب و متعاقباً در اواخر 1319 به تاسیس چهار خزانه جنگلی در دشت نظیر، چالوس، علمده و ولیآباد اقدام گردید؛ ولی به مناسبت وقایع بین المللی و بدلیل مشکلات نظامی و سیاسی روز با ادامه این عملیات نظر مساعدی نشان داده نشد و در نتیجه تکمیل آن میسر نگردید تا اینکه در اثر حوادث شهریور سال 1320 موضوع به بوته فراموشی سپرده شد.
آغاز بررسـی ها و تحقیقـات مقدماتـی، جنگل بانی
مهنـدس سـاعی در سـال 1320 شمسـی بـر مبنـای بررسـیها و تحقیقـات مقدماتـی، جنگل گردشـی و محاسـبات ریاضـی روی نقشـه های موجـود، مسـاحت جنگل هـای کشـور را بیـن 18 تـا 19 میلیـون هکتـار بـرآورد کـرد. او در ایـن محاسـبات جنگل های زاگـرس را 10 میلیـون هکتار و جنگلهای شـمال کشـور را سـه و نیـم میلیـون هکتار محاسـبه کرد وی در همیـن زمـان برای اولین بار جنگلهـای ایران را براسـاس نوع گونه، مناطـق جغرافیایـی و اقلیمـی طبقه بنـدی کـرد کـه شـامل جنگل های شـمال، ارس، بلوط، پسـته، گرمسـیری و کویـری بود. در اثر اقدامات " ساعی"، توجه اداره کل کشاورزی بیش از پیش به موضوع جنگلها معطوف و "اداره جنگل بانی" با ریاست وی صاحب انتظام و اعتباری گردید.
تا سال 1320 در مازندران و گرگان اساساً سازمان مستقلی برای نگهبانی جنگلها و نظارت در بهرهبرداری از آنها تشکیل نشد و امور مربوطه را مامورین املاک اختصاصی اداره میکردند.
لکن چون احاله وظایف مربوطه در گیلان به ادارات دارائی که مامورین کافی نداشتند، مشکلاتی را بوجود آورده بود، این مهم به محاق رفت. در نیمه دوم سال ۱۳۲۰ خورشیدی اداره کل کشاورزی به وزارت کشاورزی و در سال ۱۳۲۱ خورشیدی اداره جنگلبانی به اداره کل جنگلها تبدیل شد و سازمان منطقهای جنگلبانی در گیلان، تنکابن، مازندران و گرگان زیر نظر روسای ادارات کشاورزی شروع به کار کرد.
در همان سال او با همراهی جمعی از همکاران و یارانش، قوانین و مقررات جنگل را تدوین کرده، آن را به تصویب مجلس آن زمان رساندند.
ریاست او بر اداره جنگلبانی دوام چندانی نداشت، زیرا سواستفادهکنندگان و غارتگران منابع طبیعی که از تدوین مقررات و قانون جنگل ناخشنود بودند او را با تشکیل پروندهای روانه دیوان کیفری و از کار برکنار کردند. کریم ساعی در سال ۱۳۳۱ هنگام بازگشت از شیراز به تهران در اثر سانحه سقوط هواپیما کشته شد.