انرژی، آگاهی و بازآفرینی امید؛ راهکارهای کلیدی در روزگار بحران
نقش حیاتی «انرژی» در عبور از بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی. بررسی مفهوم انرژی و چگونگی استفاده از آن برای بازآفرینی امید و نقش کارآفرینان

در جهانی کوانتومی، یک تغییر کوچک میتواند همهچیز را دگرگون کند؛ پس امید را برگزین.» در روزگاری که کشور با انواع بحرانهای اقتصادی، اخلاقی، زیستمحیطی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکند، درک مفاهیم بنیادی علمی مانند «انرژی» میتواند به درکی تازه از مسئولیت فردی و جمعی بینجامد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی به نقل از کارآفرینان موفق؛ این مقاله با استناد به مبانی فیزیکی و تفسیرهای کاربردی از مفهوم انرژی، به بررسی اهمیت حفظ انگیزه، مسئولیت اجتماعی و نقش کارآفرینان و نخبگان در برونرفت از شرایط بحرانی میپردازد.
کشور ما در دهههای اخیر با بحرانهای تودرتو و گاه ساختاری مواجه بوده است. از مشکلات اقتصادی تا چالشهای اعتقادی، از کمبود آب و برق تا آسیب به اعتماد عمومی، از تضعیف اخلاق عمومی تا تشدید مهاجرت نخبگان.
این بحرانها فقط به آمارهای رسمی و سخنان مدیران محدود نمیشود، بلکه به وضوح در نگاه خسته مردم، سکوت نخبگان، افسردگی جوانان و تردید کارآفرینان نمایان است (نظری و فتاحی، 1401). اکنون، در میانه دوران بهاصطلاح «آتشبس» با دشمنان خارجی و در بحبوحهی تهدیدهای مستمر، جامعه ما در معرض نوعی فرسایش روانی و معنوی قرار دارد.
اما آیا در چنین شرایطی تنها نظارهگر بودن و ناامیدی راه چاره است؟ پاسخ را شاید بتوان در جایی غیرمنتظره، یعنی در علم فیزیک جست.
همهچیز از انرژی ساخته شده است: نگاهی کوانتومی
فیزیک کوانتومی به ما میآموزد که در ژرفترین سطوح ماده، چیزی جز انرژی وجود ندارد. الکترون، پروتون، فوتونها و سایر ذرات بنیادی، نه اجسام فیزیکی سنتی، بلکه بستههای انرژی هستند که ویژگیهایی همچون جرم، بار و اسپین دارند.
حتی خود ما انسانها، در نهایت ترکیبی پیچیده از انرژی هستیم؛ انرژی الکتریکی، شیمیایی، حرارتی، حرکتی و روانی (شریفیدستجردی و عباسی، 1398).
با این نگاه، هر کنش ما – از حرکت، حرف زدن، لبخند زدن یا حتی اندیشیدن – نوعی انتقال انرژی است. انرژی نه تنها در فیزیک، بلکه در رفتار اجتماعی نیز معنا مییابد: ما با نوع نگاهمان، با واکنشمان به بحرانها، و با برخوردمان با یکدیگر، محیط خود را شکل میدهیم (فرهنگی، 1392).
نقش انرژی در شرایط بحرانی: مدیریت انگیزه و امید
در شرایطی که فضای عمومی جامعه مملو از اضطراب، بیاعتمادی و ترس از آینده است، آنچه بیش از هر چیز حیاتی است، مدیریت انرژی انسانی و اجتماعی است (سپهری، 1394). اگر انرژی مثبت و سازنده پخش نشود، فضای عمومی با انرژی منفی، شک، سرخوردگی و بیعملی پر میشود.
فردی که لبخند میزند، انرژی میفرستد. کارآفرینی که علیرغم فشارها، همچنان نوآوری میکند، انرژی میفرستد. استاد دانشگاهی که با انگیزه درس میدهد، و دانشجویی که با انگیزه یاد میگیرد، هر دو در حال تزریق انرژی امید به شبکهی انسانی کشورند (عبدی و ذوالفقاری، 1397).
بحرانهای درهمتنیده و خطر بیعملی: بازآفرینی انرژی جامعه
یکی از پدیدههای مهم در بحرانهای پیچیده، پدیدهای بهنام «فلج تصمیمگیری» است. زمانیکه بحرانها از ابعاد مختلف (آب، برق، خاک، اقتصاد، اخلاق، دین،…) به انسان هجوم میآورند، ذهن جمعی جامعه دچار نوعی بلاتکلیفی، سرخوردگی و نهایتاً بیعملی میشود (رستگار و جمشیدی، 1400).
در همین زمان، نجات جامعه نه از مسیر انتظار برای بهبود شرایط، بلکه از مسیر بازآفرینی امید از درون آغاز میشود. هر انسان، یک منبع انرژی است. اگر این انرژی به خدمت بیاید، میتواند بر پیرامون خود تأثیر بگذارد. این همان چیزی است که در ادبیات توسعه پایدار از آن با عنوان تابآوری اجتماعی یاد میشود.
از ترس به سمت ساختن حرکت کنیم: انتقال انرژی مثبت
ترس، نگرانی و بلاتکلیفی طبیعی هستند، اما ماندن در آنها مخرب است. پیام اصلی این نوشتار این است که:
«بهتر است قبل از بروز بحرانهای عمیقتر، فکر چاره باشیم. و بهترین چاره امروز، داشتن انگیزه برای ساختن است؛ نه مضطرب بودن و بلاتکلیف ماندن.»
ما باید خود را مسئول بدانیم برای انتقال انگیزه، برای تسهیم امید، برای روایت داستانهایی از ساختن، مقاومت و بازسازی. این نقش فقط بر دوش سیاستمداران نیست. کارآفرین، معلم، نویسنده، مادر، مهندس، ورزشکار و هر انسان دغدغهمند، سهمی در بازسازی انرژی جامعه دارد (عبدی و ذوالفقاری، 1397).
کارآفرینان: سربازان خط مقدم امید و تزریق انرژی سازنده
در شرایط بحرانی، کارآفرینان – چه در عرصهی اقتصادی و چه در عرصهی فرهنگی – میتوانند ستونهای امید را بنا کنند. با راهاندازی یک کسبوکار کوچک، با خلق یک محصول بومی، با آموزش دادن به دیگران، با شکلدادن یک تیم با انگیزه، و حتی با یک سخنرانی ساده میتوان جریان انرژی سازنده را در جامعه به راه انداخت.
اما اگر اینان خود دچار افسردگی، مهاجرت ذهنی یا سکوت شوند، جریان انرژی جامعه دچار رکود خواهد شد. لذا اکنون بیش از هر زمان دیگر، لازم است به نقش روانی و اجتماعی نخبگان و کارآفرینان توجه شود. اینان شمعهایی هستند که اگر روشن بمانند، جمعی را از تاریکی نجات خواهند داد (نظری و فتاحی، 1401).
و در پایان اینکه، علم به ما میگوید که هر عمل، اثری دارد؛ و هر انرژی، انتقال مییابد. حالا زمان آن است که این اصل را از آزمایشگاه فیزیک به جامعه بیاوریم. اجازه ندهیم ترس، خشم و یأس تبدیل به انرژی مسلط بر فضا شود. بهجای آن، آگاهانه انرژی مثبت، عشق و امید را منتشر کنیم. با کلماتمان، با رفتارمان، با کارمان، با تعهدمان.
شاید جهان بیرونی ما در آتشبس موقت باشد، اما نباید اجازه دهیم جهان درونیمان ویران شود. اینجا جایی است که فیزیک و مسئولیت اخلاقی به هم میرسند.
فهرست منابع:
سپهری، کامران. (1394). تابآوری در مدیریت بحران. تهران: مهربان نشر.
شریفیدستجردی، س. و عباسی، ع. (1398). نقش انرژی روانی در توسعه منابع انسانی. فصلنامه روانشناسی صنعتی و سازمانی ایران، 11(2).
فرهنگی، علیرضا. (1392). اخلاق در مدیریت. تهران: سمت.
رستگار، ر. و جمشیدی، ا. (1400). نقش انگیزش در تابآوری روانشناختی کارکنان در شرایط بحرانی. فصلنامه روانشناسی کاربردی، 15(3).
عبدی، ع. و ذوالفقاری، ح. (1397). رویکردهای نوین در آموزش امید و انگیزش. تهران: نشر آوای نور.
نظری، ح. و فتاحی، م. (1401). بررسی تأثیر کارآفرینی اجتماعی بر تابآوری اقتصادی در ایران. فصلنامه اقتصاد و کارآفرینی.