افزایش جمعیت به چه قیمت؟!
سالهاست که دولتهای مختلف و در کل حکومت سعی در ترویج فرزندآوری و افزایش جمعیت دارند
اخبار سبز کشاورزی؛ سالهاست که دولتهای مختلف و در کل حکومت سعی در ترویج فرزندآوری و افزایش جمعیت دارند و با انواع شعارها، مشوقها و راههای گوناگون سعی دارد این موضوع را به آحاد جامعه تفهیم کند که افزایش جمعیت به نفع کشور است.
این در حالی است که به لحاظ وضع معیشت و اقتصاد مردم، شاهد کوچک شدن سفرهها و پایین بودن درآمد و حقوق کارگران، کارمندان و غیره هستیم و حتی کسانی که به تازگی ازدواج میکنند تا سالها حاضر به فرزندآوری نیستند.
بگذریم از اینکه هر فرزند از بدو تولد تا مقاطع مختلف زندگی، هزینههای سرسامآوری را برای پدر و مادر به ارمغان میآورد.
تازه مشکلات اقتصادی از زمانی شروع میشود که بچهها پا به مدرسه میگذارند که خود داستان دیگری دارد و انواع هزینههای تحصیل، بار بسیار بزرگی برای خانوادهها دارد و همچنین در مقطع دانشگاه نیز مشکلات هزینه های خاص خود را دارد.
رشد منفی جمعیت ایران
اسکندر مومنی، وزیر کشور، در این رابطه اظهار کرده است که در سال 1480 جمعیت کشور به زیر 40 میلیون نفر خواهد رسید و این موضوع را بهعنوان هشدار و رشد منفی جمعیت اعلام کرده است.
او با اشاره به قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت گفت: به نظر میرسد اقدامات دولت تاکنون درمورد افزایش جمعیت موفق نبوده و این کاهش باید در جایی متوقف شود.
ایران در این سالهای اخیر در خطر میانسالی و پیری جمعیت قرار دارد و آمارهای رسمی نشان دهنده این است که راهحلهای حکومتی با شکست مواجه شده است.
500 هزار مورد سقط جنین خودخواسته
همچنین در اواخر آبانماه سالجاری، رئیس کمیسیون مشترک جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مجلس گفته بود: در سالجاری 500 هزار مورد سقط جنین خود خواسته در کشور صورت گرفت که 20 برابر بیشتر از آمار مرگ و میر کودکان و نوجوانان در تصادفات جادهای است.
این آمارها بسیار وحشتناک و البته دردناک است، ولی در عین حال گویای این واقعیت است که بهخصوص نسل جوان هیچ تمایلی به فرزندآوری ندارند که البته دلایل مهمی ازجمله اقتصادی دارد.
طنز تلخ فرزندآوری
در حالی که دولتها هیچ راهحلی برای مشکلات ساختاری جامعه نداشتند و اوضاع معیشتی جامعه فوقالعاده نابهسامان است، تشویق برای فرزند دوم و سوم یا چهارم چیزی جر یک طنز تلخ نیست.
امروزه حتی آمار ازدواج در کشور هم پایین است و بسیاری از جوانان بهعلت هزینههای سرسامآور ازدواج شاید حتی به آن فکر هم نکنند تا چه رسد به فرزندآوری.
بسیاری از زیرساختهای جامعه برای این موضوع آمادگی ندارند، ازجمله سیستم آموزش و پرورش، امنیت شغلی، وضع اقتصادی و درآمدی جامعه و دهها مسائل دیگر که فقط ارکان دولت باید به فکر ساماندهی آن باشند.
همچنین بالا رفتن سن ازدواج در جامعه که تبعات منفی خود را دارد ویکی از آن عدمباروری زوجین است که مسائل روحی و روانی خاصی را درپی دارد.
سقطهای خودخواسته با این آمارهای دردناکی که اشاره شد، اوضاع روحی و اجتماعی جامعه را بیش از پیش حادتر میکند و از طرف مقابل ممنوعیت این موضوع و وسایل پیشگیری از بارداری خود به مشکلات زوجین اضافه میکند.
زمانی بود که در روستاهای کشور فرهنگ جلوگیری از بارداری معنایی نداشت، ولی امروزه در مناطق روستایی نیز با بالا رفتن فرهنگ اجتماعی و آگاهی در زندگی زناشویی، آنان نیز به راحتی تن به فرزندان دوم یا بیشتر نمیدهند.
به هر حال به نظر میرسد که دولت باید ضمن آگاهیرسانی درست و صحیح در این زمینه و برداشتن قانون ممنوعیت سقط جنین، آحاد افراد را در این زمینه آزاد بگذارد؛ چراکه با ضرب و زور و فشار کسی به این قانون عمل نمیکند.
پیری جمعیت و کاهش آن واقعیتی تلخ است؛ اما دولت تا زیرساختهای جامعه را سامان ندهد، صحبت از افزایش جمعیت بیمعنی است.