همافزایی و همکاری کشاورزان و زنبورداران
آنچه که امروز زنبورداری را مدیریت میکند پیشرفت صنعتی است که آن را از حالت سنتی، به صنعتی تبدیل کرده است.
اخبار سبز کشاورزی؛ برای آنکه از این پیشرفتها بیشتر بهره ببریم باید فازهای بعدی را پیگیری نمائیم؛ یعنی از زنبورداری با هدف برداشت صرف عسل عبور نموده و از زنبور بهعنوان یک فرصت چندمنظوره استفاده کرد.
امروزه شاید دیگر برای یک زنبوردار مقرون به صرفه نیست که فقط به صرف برداشت عسل به این کار مبادرت بورزد و لازم است نگاه متفاوتتری به بحث زنبورداری داشته باشیم. برای این منظور باید برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای این بخش تعریف نمائیم.
در نگاه کوتاهمدت، باید جلوی ضررهای احتمالی را گرفته و با بهرهبرداری مناسب از وضعیت موجود، ادامه مسیر داده تا به گامهای بعدی برسیم. در نگاه میانمدت که همراه با پیشرفت روزافزون و توسعه علم در پرورش زنبورعسل است، آموزش میتواند به کمک بیاید تا نسبت به گذشته، هم از جهت رفع ضررهای احتمالی و هم از جهت افزایش بهرهوری موفقتر عمل کنیم.
اما در برنامههای درازمدت باید نگاه ما به صورت کلاننگر باشد و به این سمت و سو حرکت کنیم که با ساخت زیربناها، بتوانیم از زنبورعسل که در ذاتش معجزه است، درآمدهای اعجازانگیز داشته باشیم.
به ترتیب برای هر سه گام مثالهایی ارائه میدهیم؛ در گام اول یعنی کوتاهمدت باید برای زنبورداری، از آموزشهای ابتدایی و اولیه آگاهی داشته باشیم و از تجربه کسانی که در دسترس ما هستند و تجربه بیشتر دارند، استفاده نمائیم و همیشه با آنها در ارتباط باشیم.
قطعا کسانی هستند که از ما تجربه بیشتر داشته و دست ما را خواهند گرفت. هر زنبورداری که تازه وارد این حرفه میشود، نسبت به باتجربهها، یک مبتدی است و افراد قدیمیتر نسبت به کسانی که تازه شروع به کار کردند دارای تجارب ارزشمند هستند.
در گام بعدی یعنی میانمدت، آموزش و بهروز شدن در علم زنبورداری بهترین و ارزشمندترین کار برای یک زنبوردار است. در این گام، زنبوردار باید از صرف فعالیت تولید عسل عبور نموده و به فکر دیگر تولیدات زنبورداری باشد. آموزش برداشت ژل رویال، بره موم، استحصال زهر زنبور و ... در این گام میتواند، تأثیر واقعی را در زندگی یک زنبوردار ایفا نماید.
مرحله بعد تغییرات بیرونی و در خارج از کندوی عسل و در گستره طبیعتی است که ما در آن زندگی میکنیم. در این گام که به نام برنامه بلندمدت است، باید به فکر طبیعتی باشیم که زنبورعسل بتواند در آن محیط رشد نموده و به جمعآوری گرده و شهد و مواد مورد نیازش بپردازد. این گام با تغییر درختان و گیاهان موثر در طبیعت، حداقل در فصلی از سال و تحقیقات کامل در این زمینه میتواند آینده بلندمدت را در زنبورداری تضمین نماید. لازمه گام سوم آشتی بین انسانها و طبیعت است.
بنابراین میبایست رابطه و تعاملی سازنده بین زنبورداران و دیگر بهرهبرداران بخش کشاورزی وجود داشته باشد تا منفعتی دوجانبه را در برگیرد. مانند این که وجود زنبورعسل در کنار درختان مرکبات، فوایدی برای باغدار و زنبوردار دارد اما برای تکمیل این پروسه باید به فکر پروژههای دیگری نیز بود.
درخت «پالونیا» و زنبورعسل
بهعنوان مثال امروزه کاشت درخت «پالونیا» در صنعت چوب که بسیار با ارزش و شناخته شده است. این درخت برای زنبورداران نیز بسیار با ارزش خواهد بود. پس برای رسیدن به این گام، نیاز به تغییر الگوهای کشت در روستاها در ذهن کشاورزان وجود دارد، مبنی بر اینکه درخت پالونیا میتواند تأثیر بسزایی در اشتغال و افزایش درآمد داشته و زندگی آنها را متحول نماید.
از طرفی برای زنبورداری هم بسیار مفید باشد. باید هر زنبورداری که امکان کشت آن را دارد، برای ترویج کشت این درخت، ابتدا خود در هر سطح و مقداری از زمین که امکانش برای او فراهم باشد به این کار اقدام نماید تا الگویی برای دیگران و توسعه کشت این درخت شود.