چرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره نوع حملات اسرائیل به لبنان شفافسازی نمیکند؟
بمبهای حاوی اورانیوم ضعیفشده در ضاحیه؟
تهدید احتمالی اسرائیل برای حمله به سایتهای هستهای ایران، بار دیگر لزوم قوانین بازدارنده و حافظ محیطزیست در زمینه انرژی هستهای را پررنگ میکند
اخبار سبز کشاورزی؛ از روزگاری که «هنری بکرل» از سیاه شدن فیلم در برابر سنگ معدن اورانیوم به خاصیت رادیواکتیویته اورانیوم پی برد و «مادام کوری» خاصیت رادیواکتیویته رادیوم را کشف کرد و بعدها دانشمندان اتم اورانیوم ۲۳۵ را شکافته و از انرژی آن استفاده کردند، سالها میگذرد.
گرچه خواص مثبت این اکتشافات بر جای خود باقی است، اما این روزها تهدید احتمالی اسرائیل برای حمله به سایتهای هستهای ایران، بار دیگر لزوم قوانین بازدارنده و حافظ محیطزیست در حوزه انرژی هستهای را پررنگ میکند.
حمله موشکی ایران به اسرائیل در تاریخ دهم مهرماه ۱۴۰۳، پاسخی مشروع به حملات و تهدیدات اخیر اسرائیل، علیه منافع ایران و ترور فرماندهان سپاه و رهبر حزبالله لبنان، سید حسن نصرالله بود.
باوجوداین، از همان دقایق ابتدایی پس از حمله ایران، تهدید برخی مقامهای ارشد اسرائیل درباره واکنش این رژیم به ایران آغاز شد و یکی از سناریوهای مطرحشده برای واکنش اسرائیل، حمله به تأسیسات نفتی و هستهای ایران بود. این سناریو موازی شد با انتشار یک روایت که گرچه از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید رسمی نشد، اما شواهدی نیز برای رد آن مطرح نشد.
یک روایت؛ دود خوشرنگی که ترسناک است
همهچیز از یک دود نارنجی شروع شد. یک دود نارنجی که از خرابههای ناشی از بمبهای اسرائیلی در مناطقی از غزه و لبنان به هوا برخاست.
تصاویری که در شبکههای اجتماعی بهسرعت پربازدید میشد، نشان میداد نورهای ارغوانی و نارنجی همراه با دود، مناطق بمبارانشده را احاطه کردهاند.
رنگ مشکوک دودها که برخی کاربران شبکههای اجتماعی معتقد بودند تصاویری دراماتیکتر از بمباران را رقم زده است، مورد توجه شیمیدانهای لبنانی قرار گرفت و بهگزارش رأیالیوم، اتحادیه شیمیدانان لبنانی بیانیه هشدارآمیزی درباره استنشاق گردوغبار ناشی از بمباران ضاحیه جنوب بیروت و دیگر مناطق لبنان منتشر کردند.
در بیانیه شیمیدانان لبنانی آمده بود حجم تخریب و نفوذ به ساختمانها و دهها متری زیر زمین نمایانگر بکارگیری بمبهای حاوی اورانیوم ضعیفشده(Depleted Uranium) است که توان نفوذ و رخنه گسترده دارد. این بیانیه تا لحظه نوشته شدن این گزارش، از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد تأیید قرار نگرفته است؛ بااینحال، چرا همین بیانیه تأییدنشده نیز بسیار هشدارآمیز است؟
دود نارنجی که از خرابههای ناشی از بمبهای اسرائیلی در مناطقی از غزه و لبنان در هوا پراکنده شد، مورد توجه شیمیدانان لبنانی قرار گرفت و بیانیه هشدارآمیزی درباره بکارگیری بمبهای حاوی اورانیوم ضعیفشده صادر کردند که توان نفوذ و رخنه گسترده دارد
پاسخ این سؤال را شاید با نگاهی به تاریخ چندسال اخیر بتوان داد؛ اورانیوم ضعیفشده در طول درگیریهای بزرگ در دهههای گذشته، از جمله در بالکان و در طول جنگهای اول و دوم خلیجفارس مورد استفاده قرار گرفته است.
ایالات متحده و انگلستان هر دو در طول جنگ اول خلیجفارس از اورانیوم ضعیفشده استفاده کردند، اما استفاده ایالات متحده نسبتاً بیشتر بود.
براساس پژوهش مرکز مطالعات خاورمیانه هاروارد، برآوردها متفاوت است و برخی منابع میگویند حدود ۳۰۰ تن اورانیوم ضعیفشده در جریان درگیری اول و حدود هزار تا دو هزار تن در جنگ دوم خلیجفارس در سال ۲۰۰۳ استفاده شده. نکته تکاندهنده این اعداد و ارقام این است که درگیری سال ۲۰۰۳ تنها حدود سه هفته به طول انجامید.
اگرچه اورانیوم ضعیفشده تنها ۶۰ درصد بهاندازه اورانیوم طبیعی حاوی رادیواکتیو است، اما اورانیوم ضعیفشده هنوز از نظر شیمیایی و رادیولوژی سمی است.
براساس گزارشهای سازمان بهداشت جهانی(WHO) اورانیوم ضعیفشده سرطانزا است و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ممکن است بر هورمونها نیز تأثیر بگذارد. مقالهای از سازمان بهداشت جهانی گزارش میدهد فردی که ذرات کوچک و نامحلول اورانیوم را استنشاق میکند، ممکن است بهدلیل تشعشعات، آسیب ریه یا سرطان ریه را تجربه کند. همچنین، اورانیوم ضعیفشده میتواند منجر به ضعف کلیهها شود. در دهه ۱۹۹۰، فعالان محیطزیست و سایر گروهها نسبت به استفاده از اورانیوم ضعیفشده انتقاد کردند.
در سال ۲۰۱۵، وزارت دفاع ایالات متحده اعلام کرد که دیگر از اورانیوم ضعیفشده استفاده نخواهد کرد و فقط از آن برای حملات هوایی سوریه در اواخر همان سال استفاده خواهد کرد. اما در اینجا یک نکته انحرافی وجود دارد، هیچ شواهدی وجود ندارد که پس از این تاریخ ایالات متحده به تعهدات خود پایبندی داشته یا خیر و یا سلاح حاوی اورانیوم ضعیفشده را در اختیار اسرائیل قرار داده است یا خیر.
خردهروایت اول؛ مورد عجیب رافائل گروسی!
اگر روایت اول را بهطور کامل و بادقت خوانده باشید و بدانید که مخاطرات ناشی از نشت و انتشار اورانیوم، هرچند ضعیف، تا چه حد خطرناک است، آمادهاید تا خردهروایت اول را بشنوید.
اینجا هم بحث بر سر اورانیوم است. مناقشات هستهای بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، طی سه سال گذشته روندی نسبتاً صعودی را طی کرده است؛ روندی که حدود یک سال پیش با اخراج بازرسان اروپایی آژانس از کشور به اوج خود رسید.
در همان زمان نیز «محمد اسلامی»، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، گفت: «بازرسان اخراجشده از سه کشور اروپایی بودهاند که مرتب رفتار سیاسی تند داشتند و درنتیجه بازرسان آن کشورها را از لیست حذف کردیم. جوسازی در این مورد ناشی از رفتار سیاسی و عملیات روانی این کشورها است که مرتب میگویند ایران مفاد برجام را یکطرفه انجام دهد و آنها کاری نکنند.»
این اقدام ایران که با واکنش تروئیکای اروپا از یکسو و رافائل گروسی مدیرکل آژانس انرژی اتمی از سوی دیگر همراه شد، درنهایت به تیره شدن روابط ایران و آژانس منتهی شد.
باوجوداین، پس از آغاز به کار دولت چهاردهم «رافائل گروسی» در اظهارنظرهایی امیدوارانه، درباره آینده روابط ایران و آژانس صحبت کرده و اخیراً نیز خبر داده است طی روزهای آتی به تهران سفر خواهد کرد. اما سفر گروسی به تهران همزمان است با تهدیدهای اسرائیل علیه ایران و ادعاهایی درباره احتمال حمله این رژیم به تأسیسات هستهای.
بهجز مرکز تحقیقاتی رآکتورهای آبسنگین اراک، بیشترین حساسیت، روی تأسیسات هستهای نطنز و تأسیسات هستهای فردو است و درست در همینجا است که مورد عجیب رفتار گروسی رخ میدهد.
گروسی در سپتامبر سال جاری، یعنی حدود یکماه پیش در گفتوگویی خبری با PBS نسبت به ادامه جنگ اوکراین و تهدیدات هستهای ناشی از خطرات پیرامون این جنگ ابراز نگرانی کرد.
او صراحتاً در بخشی از این مصاحبه گفت: «ما در شورای امنیت سازمان ملل و جاهای دیگر بهصراحت گفتهایم که نیروگاههای هستهای در هر کجا که هستند، هرگز نباید مورد حمله قرار گیرند. اجازه دهید این را هم بگویم که همانطورکه ممکن است بهخاطر داشته باشید، آژانس بینالمللی انرژی اتمی کارکنانی دارد که نهتنها در نیروگاه هستهای زاپوریژژیا، بلکه در هر نیروگاه هستهای دیگر در اوکراین، ریونه، نیتسکی، اوکراین جنوبی و چرنوبیل مستقر شدهاند.»
نکته جالب اینکه گروسی در بخشی از همین مصاحبه میگوید از جانب رئیسجمهور و وزیر امور خارجه جدید ایران، پالسهای مثبتی دریافت کرده است.
حالا با گذشت کمتر از یکماه از تاریخ این مصاحبه و تهدیدهای آشکار مقامهای اسرائیلی علیه سایتهای هسته ای ایران و خطر آلودگی هستهای و زیستمحیطی (در صورت وقوع هر نوع حمله)، گروسی از کنش «بیواکنشی» استفاده میکند. این درحالیاست که در مصاحبه مذکور میگوید باتوجهبه نگرانیهایی که درباره نیروگاههای هستهای اوکراین وجود دارد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سیستمی را برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل پستهای حیاتی نیروگاههای هستهای اوکراین از منظر ایمنی هستهای ایجاد کرده است.
خردهروایت دوم؛ قوانینی که هستند و گویی نیستند!
آلایندههای هستهای یکی از انواع آلایندههای محیطزیستی مهم هستند که باتوجهبه استفاده روزافزون از مواد اتمی در تولید انرژی، این روزها بیش از سالهای گذشته مورد توجه قرار دارند. اگرچه آژانس بینالمللی انرژی هستهای وعده نظارت کامل بر صلحآمیز بودن استفاده از این نوع انرژی را داده است، اما روایت تأییدنشده اول نشان میدهد استفاده از اورانیوم یا سایر سلاحهای هستهای با وجود قبیح بودن، کاملاً قابل تکذیب نیست.
قوانین زیادی در سطح بینالملل وجود دارد که بهشکل مستقیم و غیرمستقیم، هر نوع آلودگی هستهای را منع میکند. معاهده آنتارکتیک اولین معاهدهای است که در آن انجام انفجارهای هستهای ممنوع اعلام شد. این معاهده اول دسامبر ۱۹۵۹ در واشنگتن به امضا رسید.
کنوانسیونهای چهارگانه ژنو در سال ۱۹۴۹ که تقریباً تمامی کشورها در آن عضویت دارند، در مواد ۳۵، ۵۳ و ۱۴۷ کنوانسیون چهارم خود، به حمایت از محیطزیست پرداخته است. نکته مهمتر اینکه استفاده از سلاحهای اتمی باتوجهبه آثار کوتاه و بلند مدت آن، مانند ضایعات ژنتیکی، اصول حقوق بینالملل بشردوستانه را نقض میکند. طرح تصویبشده توسط کمیسیون حقوق بینالملل راجع به مسئولیت دولتها در سال ۱۹۷۶، آلودگی هوا و دریاها را در سطح گسترده بهعنوان مسئولیت بینالمللی دولتها قلمداد کرده است.
همچنین، دیوان بینالمللی دادگستری درباره درخواست مجمع عمومی و سازمان بهداشت جهانی درباره قانونی بودن استفاده از سلاحهای اتمی چنین نظر داده است: «تهدید یا استفاده از سلاحهای اتمی عموماً مخالف قواعد حقوق بینالملل و قابل اعمال در نزاعهای مسلحانه است و کشورها هنگامی که مشروعاً و ضرورتاً از افزار نظامی استفاده میکنند، باید ملاحظات زیستمحیطی را در نظر بگیرند و شرایط ضرورت و تناسب را رعایت کنند.»
اما باوجود اینهمه قانون و معاهده، در عمل، نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کنترل اقدامها یا تهدیدهای دولتهای مختلف زیر نقد است. در رابطه با روایتهای اول و دوم این پرسشها مطرح است که چرا آژانس بینالمللی انرژیِ اتمی اقدامات سریعی برای شفافسازی نوع حملات اسرائیل به لبنان انجام نداده و چرا در قبال تهدیدهای اسرائیل درباره سایتهای هستهای ایران سکوت اختیار کرده است؟/ پیام ما