آخرین خبرها:
شناسه خبر: 15404

افغانستان مکملی برای کشاورزی ایران

مقامات طالبان اعلام کرده‌اند از این پس کاشت و برداشت گیاه تریاک ممنوع است و کشاورزان افغانستانی حق کشت و معاملات تریاک را ندارند.

افغانستان مکملی برای کشاورزی ایران
مزرعه سب ز : مقامات طالبان اعلام کرده‌اند از این پس کاشت و برداشت گیاه خشخاش یا آنطور که افغانستانی‌ها می‌خوانند «کوکنار» ممنوع است و کشاورزان افغانستانی حق کشت و معاملات تریاک را ندارند.
یادداشت نادر کریمی جونی؛ کارشناس اقتصاد کشاورزی : این مقامات دستور داده‌اند که از این پس مزارع خشخاش باید به مزارع سایر محصولات مجاز کشاورزی تغییر کند و این مقامات از کشورهای اطراف افغانستان و از جمله ایران خواسته‌اند تا به کشاورزان افغانستانی برای تغییر مزارع خشخاش کمک کنند و مزارع خشخاش را به مزارع سایر محصولات مجاز تبدیل نمایند.
این طرح البته از ده‌ها سال پیش و هنگامی که ائتلاف غربی دولت نخست طالبان را در سال‌های ابتدایی دهه نود میلادی برکنار و براندازی کرد، مطرح شده؛ البته در آن هنگام حکومت تاسیس شده از سوی ایالات متحده در کابل که قرار بود دولت سازی کند و حکومتی تمام عیار و مبتنی بر دمکراسی غربی در افغانستان به روی کار آورد به اجرای طرح تبدیل مزارع خشخاش چندان اقبال نشان نداد.
این دولت که تحت حاکمیت ایالات متحده تشکیل شده بود، استدلال می‌کرد که مواد مخدری که در ایالات متحده توزیع می‌شود از کشورهای آمریکای لاتین تامین می‌شود و مواد مخدر تولید شده در افغانستان راهی اروپا و آسیا می‌شود؛ بنابراین کشورهای اروپایی و آسیایی باید نسبت به مبارزه با مواد مخدر تولید شده در افغانستان و مزارع آن اقدام و سرمایه‌گذاری کنند و دولتی که با هزینه و نیروی آمریکایی‌ها فعالیت می‌کند اولویت‌های مهم‌تری از مواد مخدر و مبارزه با مزارع خشخاش دارد.
به این ترتیب، پس از اشغال افغانستان از سوی آمریکایی‌ها، عملا هیچ اقدامی برای کاهش تولید و تغییر مزارع خشخاش انجام نگرفت.
جالب است که دولت‌هایی که در این سال‌ها در افغانستان به روی کار آمدند هیچ کدام اراده جدی برای پایان دادن و یا دست‌کم کاهش تولید خشخاش به عنوان ماده اولیه تولید تریاک، هروئین و… نداشتند؛ هر چند روی کاغذ و در پشت تریبون‌ها رئیس جمهورهای افغانستان همواره لفاظی‌های زیادی در جهت توقف کامل کشت خشخاش و تولید مواد مخدر ایراد می‌کردند و با همین لفاظی‌ها کمک زیادی از دفتر مقابله با جرم مواد مخدر سازمان ملل متحد دریافت کرده بودند؛ اما گزارش‌های متعدد و مستقل نشان می‌دهد که عملا اقدام موثری در این خصوص از سوی دولت‌های و پلیس افغانستان انجام نگرفته و پول‌های دریافت شده در هزار توی فساد دولتی و نیازهای گوناگون اقتصادی افغانستان ناپدید شد.
کارشناسان UNODC تایید می‌کنند که اقدامات انجام شده در افغانستان چندان موثر و عمیق نبوده و تغییر مزارع به طور جدی دنبال نشده است.
برخی روزنامه‌نگاران مستقل می‌گویند دولت کابل از محل تجارت مواد مخدر منافعی داشته است که همین امر مبارزه با مزارع خشخاش را ناکام گذاشته، از این بدتر گزارش‌های است که نشان می‌دهد طالبان و داعش مستقر در افغانستان برای تامین هزینه‌های جنگ و خرید تسلیحات به تولید و تجارت مواد مخدر روی آورده و حتی مزارع دیگر را هم بر مزارع خشخاش تبدیل کرده‌اند.
با این سابقه و در حالی که پول‌های افغانستان در بانک‌های اروپایی و آمریکایی مسدود شده است اکنون دولت طالبان تصمیم گرفته یکی از منابع درآمدی خویش را نابود سازد و به جای آن محصولاتی بکارد که اگرچه نیاز مبرم غذایی در افغانستان را تشکیل می‌دهد؛ اما به همان نسبت بهترین درآمد دولت افغانستان را از میان می‌برد؛ به همین دلیل اولین و مهم‌ترین سوال آن است که آیا طالبان حاکم بر کابل در این اقدام صادق و پایدار خواهد بود؟
آیا محدوده‌های جغرافیایی تحت تسلط داعش می‌تواند با اراده طالبان در کابل مخالفت کند؟ و اگر داعش مخالفت کند طالبان می‌تواند این مخالفت را سرکوب و کشت خشخاش را در همه سرزمین افغانستان متوقف و نابود سازد؟
با فرض اینکه صداقت و اراده در نزد طالبان وجود داشته باشد و حاکمان کابل در پیگیری این فرمان جدیت داشته باشند، این اقدام فرصت مناسب و قابل استقبالی برای ایران محسوب می‌شود.
موضوع کشت در زمین‌های اجاره‌ای که وزیر محترم ماه‌ها پیش انجام آن را به سرمایه‌گذاران حوزه کشاورزی توصیه کردند اکنون می‌تواند در افغانستان اتفاق بیفتد و هم افغانستانی‌ها را منتفع کند و هم منافعی را عاید سرمایه‌گذاران و کشاورزان ایرانی نماید.
البته پیش از این گفته شده بود که افغانستانی‌ها پیاز زعفران ایرانی را در زمین‌های زراعی خود کاشته و رقیب ایران شده‌اند؛ اما موقعیت حاضر با آنچه پیش از این رخ داده است، تفاوق ماهوی دارد، چه در موقعیت حاضر ایرانیان می‌توانند کشاورزی افغانستان را به عنوان یکی از کشورهای حوزه نفوذ فارسی زبانان راهبری کند و اتحادی برای تولید کشاورزی و محصولات غذایی در غرب آسیا و خاورمیانه پدید آورد.
در این صورت زندگی وابسته افغانستانی ها که گاهی مواد غذایی ایرانیان را جذب می کردند به زندگی مولد تبدیل می شود و کشاورزی افغانستان حتی می‌تواند به عنوان مکمل کشاورزی ایران مطرح شود.
همچنین کشاورزان و سرمایه‌گذاران ایرانی خواهند توانست ابتکار عمل را در این کشور به دست گیرند و تولید غذا را در افغانستان به عنوان مکمل تولید غذا در ایران دنبال کنند.
دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای