شهرکهای کشاورزی در غبار مصوبههای بیتوفیق!
اخیراً و با حکم دکترسیدجواد ساداتینژاد، وزیر جهادکشاورزی، دکتر علیرضا بزرگی بهعنوان رئیس هیأتمدیره و مدیرعامل شرکت شهرکهای کشاورزی منصوب شد.

اخبار سبز کشاورزی: علیرضا بزرگی که سوابقی مانند ریاست سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابعطبیعی استان تهران و مدیرعاملی هلدینگ کشاورزی ستاد اجرایی فرمان امامخمینی(ره) را در کارنامه کاری خود دارد، با شناخت جامعی که بهواسطه مسئولیتهایی مانند: صدور مجوز و پروانه بهرهبرداری گلخانه، دامداری، آبزیان و… و همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی ذیربط داشته، میتواند منشاء اثرات مثبتی در شرکت شهرکهای کشاورزی باشد که ما نیز ضمن تبریک به وی، برای ایشان آرزوی موفقیت داریم.
نقد شرکت شهرکهای کشاورزی و برخی سایههای تاریکی که بر پیشینه آن نشسته، میتواند دکتر بزرگی را در مدیریت راهبردی این مجموعه ملی یاری دهد.
در جلسه علنی 21/ 06/ 1400 مجلس و در ادامه بررسی طرح «تقویت امنیت غذایی کشور و رفع موانع تولیدات کشاورزی»، نمایندگان با تصویب ماده 11 این طرح، وزارت جهادکشاورزی را مکلف نمودند تا نسبت به آسانسازی صدور مجوز برای ایجاد شهرکهای کشاورزی و دامپروری غیردولتی اقدام کند.
درک این مسئله که اقتصاد واقعی ایران بر محور کشاورزی قرار دارد، فیالنفسه امر مقبول و مطلوبی است، اما تاکنون بسیاری از آنچه را که ادعای توسعه در بخش کشاورزی دانسته شده، ناکارآمد دیدهایم.
از تصویب، تاسیس و تشکیل شهرکهای کشاورزی 10 سال سپری شده اما این مصوبه به دلیل رویکرد دولتی توفیقات چندانی نداشته و حال آن که در سالهای پس از تصویب آن و در جهت قانون برنامه پنجساله پنجم، دولتها میتوانستند با تشویق و ایجاد انگیزه در بخش غیردولتی، جنبوجوشی در عرصههای زیربخش کشاورزی به وجود آورند.
هر روز خشکتر و بیآبتر
اگر چه در مورد خودکفایی در تولیدات کشاورزی بسیار سخن گفته شده، اما سرزمین خشک ایران، هر روز کمآبتر و خشکتر میشود، بنابراین هرگونه نوآوری بهمنظور بهرهوری بیشتر در مصرف آب میتواند مورد استقبال قرار گیرد و تاسیس شهرکهای کشاورزی با رویکرد گلخانه، دامپروری و شیلات میتواند گام موثری باشد.
ارتباط نداشتن مراکز تولید علم با بخش کشاورزی
شهرکهای کشاورزی بر 3 محور کشت گلخانهای، دامپروری و آبزیان تعریف شدهاند اما از دیدگاههای دیگر نیز میتوان این موضوع را مورد بررسی قرار داد: اساسا این شرکتها به دلیل نوع فعالیت، نیازی به اراضی درجه یک ندارند و میتوان آنها را در هر منطقهای به شرط وجود آب و رعایت شرایط اقلیمی و جغرافیایی، متناسب با توان تولید این دسته از محصولات، تاسیس کرد.
در حالحاضر صدها هزار فارغالتحصیل هنرستانها و دانشکدههای کشاورزی عمر خود را در بیهودگی میگذرانند، در حالی که میتوان با کاربردی دوگانه از نیروی کار و دانش آنها در شهرکهای کشاورزی، ضمن توسعه دادن به فعالیتهای تولیدی و گامنهادن در مسیر خودکفایی، از این پتانسیل بالقوه استفاده کرد.
بیکاری تحصیلکردهها یکی از معضلات مهم گریبانگیر جامعه است، بنابراین در اولین گام دولتها میتوانند با حمایت و عرضه تسهیلات مالی و مادی به تاسیس شرکتهای موردنظر در شهرکهای کشاورزی با اولویت فارغالتحصیلان کشاورزی به تمامیت جامعه کمک کنند. بخش کشاورزی همچنان با روشهای سنتی به حیات خود ادامه میدهد که یکی از دلایل آن پذیرش اندک و مقاومت کشاورزان در مواجه شدن به هرگونه تغییر علمی و ارتباط نداشتن با مراکز تولید علم است.
جامعه کشاورزان به دلیل داشتن ممارست و تجربه شخصی در عرصههای کشاورزی خود را بینیاز از کسب هرگونه تحول علمی میپندارند که در این جا میتوان با تاسیس شهرکهای کشاورزی و مشاهدات عینی در بهبود روشهای تولید، پیشرفتهایی به وجود آورد. معمولا در سایر کشورهایی که اینگونه شهرکها تاسیس میشوند برای پیشرفت آنها سایر زیرساختهای مکمل نیز بر پا میگردند.
جایی که در آن تولیدات گیاهی گلخانهای یا پرورش دام انجام میگیرد باید دارای آزمایشگاههای مربوطه، سردخانه، کارگاههای صنایعتبدیلی و تکمیلی، پایانه حملو نقل و … باشد تا به این وسیله ضمن رفع نیازمندی در اسرعوقت بر اعتبار و توان آنها افزوده شود.
هر شهرک کشاورزی میتواند به صورت یک مجتمع در تولید و توسعه محصولات کشاورزی نقشی کلیدی داشته باشد و چه بسا بهتدریج سایر رشتههای تولیدی وابسته به آن نیز در آنجا به کار گرفته شوند.
نکتهای که میتوان بهعنوان یک امر بازدارنده از آن سخن گفت، تقلیل امکانات و نیازهای اولیه احداث این شهرکها به اختصاص دادن زمین و در مواردی ارائه تسهیلاتی اندک، برای آغاز کار است. این در حالی است که اکثریت افراد متقاضیِ حضور در چنین شهرکهایی، توان مالی کافی برای راهاندازی، مستقل از حمایتهای دولتی را ندارند و چه بسا کار در نیمهراه رها شده و همان اندک سرمایهها نیز از بین میروند.
نکته بسیار مهم دیگر در تاسیس این شهرکها نقش آنها در اقتصاد روستاهای اطراف خود و ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان و جوانان جویای کار این مناطق است.
روستاییان و یأس از آینده
یکی از مشکلات عمده این چند دهه گذشته که مسائل و معضلات جنبی دیگری با خود بههمراه آورده، فقر، بیکاری و یاس از آینده بین روستاییان و بهویژه جوانان است. اکثریت قریب به اتفاق حاشیهنشینان اطراف شهرها از همین افراد تشکیل شده است که بالقوه پتانسیل ایجاد مشکلات و تخلفات اجتماعی را در خود دارد.
شاید راهی برای مهاجرت معکوس
خارج کردن تاسیس شهرکهای کشاورزی از حیطه اقتدار دولت و واگذاری آن به بخش خصوصی به شرط ایجاد سازوکارهای هدفمند، آیندهنگری درازمدت و حمایت کردن با عرضه تسهیلات مشوق میتواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد که اولین نمود آن به صورت ایجاد اشتغال و بازگشت جوانان مهاجرتکرده از روستاها است.
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۵۸- آذر ۱۴۰۰