نامدیریتی؛ علتالعلل ناترازیها!؟
اگر ایشان امالناترازی را در گوگل جستجو میکرد میدید که به این موضوع مهم اشاره کردهام اما چه کنیم که به قول میرمحصورصدای ما تامزرعه کناری هم نمیرسد

تعمیرکار (بخوانید: قطعهعوض کن!) آمد تا پس از چند روز گرفتاری، فریزرمان را تعمیر کند.
به محض شروع کارش، برق رفت و طبیعتاً او هم رفت! به زمین و زمان بدوبیراه گفتم و بیشتر از همه به خودم لعنت فرستادم! ناگهان سخن آقای بنفش به یادم آمد که گفته بود: "کسی درباره تغییر ساعت حرفی نزده!"
در حالی که اگر ایشان "امالناترازی" را در گوگل جستجو میکرد، میدید که من به این موضوع مهم اشاره کردهام؛ اما چه کنیم که به قول میر محصور: "صدای ما تا مزرعه کناری هم نمیرسد".
شاید همین هشدار ایشان درباره خودروسازان (بخوانید: تابوتسازان!) باعث شکلگیری و توسعه NGOها در بخش کشاورزی شده باشد!
پیشتر نوشته بودم که برخلاف دنیا که همه چیز در خدمت اقتصاد است، در کشور ما همه چیز در خدمت سیاست است (سیاستی بیگانه با منافع ملی!).
به همین بهانه ایدئولوژیک، طرح آمایش سرزمین را کنار گذاشتیم و هر بلایی خواستیم بر سر این کشور آوردیم! (کاری که بعداً آن مرد افسارگسیخته و متوهم با برنامه چهارم توسعه و سازمان متولیاش کرد! او همچون ابوجهل میخواست با اسلافش متفاوت باشد! به همین دلیل، تغییر ساعت برای صرفهجویی در برق را سیاسی کرد و سپس لغو نمود!).
فولاد عظیم مبارکه را از کنار دریا به اصفهان آوردیم و فولادهای کوچکتر را مثل گوشت قربانی بین شهرها (حتی مناطق کویری!) تقسیم کردیم!
به هر شهری یک فرودگاه دادیم! آنقدر که تعداد فرودگاهها از هواپیماها بیشتر شد!
به بهانه ایدئولوژیک، شرکتهای سهامی زراعی را منحل و سپاهیان روستاها را تعطیل کردیم!
وقتی با غرور از تعداد روستاهای برقدار شده سخن میگفتیم و توسعه فیزیکی روستاها را بر توسعه اقتصادی ترجیح میدادیم، نتیجه این شد که جمعیت روستانشین از ۷۰% به ۳۰% کاهش یافت!
این در حالی بود که برخلاف مخالفت کارشناسان و باز هم بر اساس ایدئولوژی، بر خودکفایی پافشاری کردیم و منابع پایه (آب و خاک) را نابود نمودیم!
فرونشست زمین در کشور بهطور عام و در اصفهان بهطور خاص، نمونه بارز این بیتدبیری است - شهری که ایران با نامش شناخته میشود!
در این سالها باید نوسازی نیروگاههای برق و توسعه انرژیهای پاک (بادی، خورشیدی) را در دستور کار قرار میدادیم و بازسازی چاههای نفت و گاز را اولویت خود میکردیم تا مردم خسته از هشت سال جنگ، طعم زندگی آرام را بچشند.
هنوز هم دیر نیست! به ملتمان بازگردیم و قدرشان را بدانیم! چرا که هیچ نیرویی توان مقابله با قدرت ملت را ندارد. در دو انتخابات اخیر، مردم ناخرسندی خود را از ما نشان دادند. اکنون زمان شنیدن صدای آنها و جبران گذشته است!
نه این که دلخوش به دادن کوپن کالا به ۶۰% مردم و جیرهبندی آب و برقشان باشیم! چنین اقداماتی بازگشت به ۴۰ سال پیش و پسرفت است!
به خود آییم و بیش از این به شعور مردم توهین نکنیم!
مردم میخواهند زندگی کنند، نه فقط زنده بمانند!
ضمناً به نظر میرسد دولت برای تغییر ساعت میخواهد لایحهای به مجلس بفرستد! در حالی که طبق اصول ۱۲۶ و ۱۲۷ قانون اساسی، این اقدام از اختیارات خود دولت است!
علی فریدونی- عضو سابق انجمن گیاهپزشکان آمریکا (APS)