میراث فرهنگی در خطر: مرمتهای ویترینی و تخریب سازمانیافته
مرمت علمی یا نوسازی عامیانه؟
جعفریزند، باستانشناس دانشگاهی، هشدار میدهد: «در ایران مرمت آثار تاریخی اغلب با نگاه عامیانه و به شکل نوسازی ظاهری انجام میشود، نه حفاظت علمی.

علیرضا جعفریزند، باستانشناس دانشگاهی، هشدار میدهد: «در ایران مرمت آثار تاریخی اغلب با نگاه عامیانه و به شکل نوسازی ظاهری انجام میشود، نه حفاظت علمی. ما نیازمند دپارتمانهای تخصصی مرمت با استانداردهای جهانی هستیم که به صورت مستمر آثار را پایش کنند، نه اینکه فقط به اقدامات مقطعی بسنده شود.»
قوانین حفاظتی بدون ضمانت اجرایی
هجدهم آوریل، روز جهانی حفاظت از بناها و محوطههای تاریخی، فرصتی است برای بازنگری در رفتارهای حفاظتی ما با گذشتهای که آینده را شکل میدهد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ به گفته کارشناسان، مشکل اصلی در ایران نه کمبود قوانین، بلکه عدم اجرای آنهاست. جعفریزند میگوید: «سالها برای حفاظت از یک تپه باستانی تلاش کردم، اما حتی شورای شهر هم حاضر به همکاری نشد. قوانین ما روی کاغذ خوبند، اما وقتی پای بودجه و اجرا میرسد، همه چیز متوقف میشود.»
شهرداریها؛ تهدید اصلی میراث فرهنگی
محمدمهدی کلانتری، پژوهشگر مرمت، با اشاره به تخریبهای اخیر در ابرکوه و دیگر شهرها میگوید: «دستگاههای دولتی به ویژه شهرداریها بزرگترین تهدید برای میراث فرهنگی هستند. در حالی که تخریب آثار توسط مردم پیگرد قانونی دارد، وقتی شهرداریها اقدام به تخریب میکنند، هیچ برخوردی صورت نمیگیرد.»
فرافکنی مسئولان به جای پاسخگویی
کلانتری به پوستر تبلیغاتی وزارت میراث فرهنگی در روز جهانی بناهای تاریخی اشاره میکند که تخریب میراث توسط زلزله را نشان میداد: «این فرافکنی است. بزرگترین عامل تخریب در ایران، انسان و دستگاههای دولتی هستند، نه بلایای طبیعی.»
بحران نیروی انسانی و انزوای بینالمللی
سید محمد بهشتی شیرازی از کاهش شدید نیروهای متخصص در دو دهه اخیر خبر میدهد: «امروز در بسیاری استانها حتی یک کارشناس میراث فرهنگی متخصص نداریم. از سوی دیگر، ارتباطات بینالمللی ما در این حوزه تقریباً قطع شده، در حالی که دانش مرمت روزبهروز در حال پیشرفت است.»
مردم؛ آخرین سنگر حفاظت
بهشتی خاطرنشان میکند: «خوشبختانه حساسیت اجتماعی نسبت به میراث فرهنگی افزایش یافته است. نمونه آن توقف پروژههای مخربی مثل گذر آقانجفی در اصفهان بود که با فشار افکار عمومی متوقف شد. این نشان میدهد مردم میتوانند وقتی دستگاهها قصور میکنند، از میراث خود دفاع کنند.»
وضعیت حفاظت از میراث فرهنگی ایران در آستانه بحران قرار دارد. از یک سو قوانین موجود اجرا نمیشوند، از سوی دیگر دستگاههای دولتی خود به تخریب میراث اقدام میکنند.
در این میان، کاهش نیروهای متخصص و قطع ارتباط با مراکز علمی جهانی، وضعیت را پیچیدهتر کرده است. تنها نقطه امید، افزایش آگاهی و مشارکت مردمی است که میتواند آخرین سنگر دفاع از هویت تاریخی کشور باشد.