خبر فوری
شناسه خبر: 50910

خاموشی برق در ایران: آدرس غلط ندهید! مشکل اصلی کجاست؟

خاموشی برق در ایران ریشه در کجاست؟ تحلیلی بر دلایل واقعی قطعی‌ها و رد ادعای مصرف بالا و افزایش قیمت برق به عنوان راه حل اصلی.

خاموشی برق در ایران: آدرس غلط ندهید! مشکل اصلی کجاست؟

تابستان‌ها می‌آیند و با خود سایه سنگین خاموشی‌ها را بر سر خانه‌ها و صنایع می‌آورند. هر سال با آغاز فصل گرما، بحث بر سر دلایل خاموشی برق در ایران بالا می‌گیرد و انگشت اتهام به سمت مصرف‌کنندگان نشانه می‌رود.

اخبار سبز کشاورزی؛ اما آیا واقعاً مشکل اصلی در سبک زندگی و میزان مصرف مردم است؟ یا ریشه این قطعی‌های نفس‌گیر در جای دیگری نهفته است؟ این یادداشت به بررسی دقیق این پرسش می‌پردازد و ادعاهایی مبنی بر اینکه "راه حل مشکل خاموشی ها گران کردن برق است" را به چالش می‌کشد.

در حالی که بر اساس آمارهای رسمی جهانی سرانه مصرف برق در ایران نسبت به خیلی از کشورها پایین‌تر است، برخی مسئولان و صاحب‌نظران ادعا می‌کنند که مشکل از مصرف بالاست.

آن‌ها می‌گویند در بسیاری از کشورهای دنیا از برق هم برای وسایل روزمره و هم برای گرمایش و پخت و پز استفاده می‌کنند، در حالی که ایرانی‌ها برای این کار از گاز استفاده می‌کنند؛ لذا برای تشخیص مصرف واقعی برق در ایران باید مصرف گاز و برق را با یکدیگر تجمیع‌شده حساب کرد! با این حال، حتی با این تجمیع، از تقسیم انرژی معادل برق و گاز خانگی بر جمعیت کشور، سرانه مصرف انرژی خانگی در ایران کمی بیش از ۶۰۰۰ کیلووات ساعت می‌شود که باز هم از حدود ۳۰ کشور دنیا کمتر است.

این آمارها نشان می‌دهد که ادعای مصرف بی‌رویه مردم، حداقل در مقایسه با استانداردهای جهانی و با در نظر گرفتن سبد انرژی خانوار ایرانی، جای تأمل جدی دارد.

 

آزادسازی قیمت‌ها؛ درمانی نئولیبرالی برای دردی با ریشه دیگر؟

جلیل بیات در وبسایت عصرایران به درستی اشاره می‌کند که یکی از اصول اقتصاد نئولیبرالی، بحث «آزادسازی قیمت‌ها» است که به غلط در میان برخی صاحب‌نظران ایرانی محبوب شده و مدعی‌اند که اکثر مشکلات اقتصادی ایران با آزادسازی قیمت‌ها حل خواهد شد.

به طور مثال، اخیراً در وبسایت عصر ایران مطلبی درباره مشکل خاموشی های برق در ایران انتشار یافته که حل آن را به آزادسازی یا به عبارتی واقعی کردن قیمت برق منوط دانسته است. نویسنده‌ی آن یادداشت ادعا کرده قیمت‌گذاری دستوری و بیش از اندازه پایین دولت برای برق، باعث مصرف بیش از اندازه برق در خانه‌ها، فروشگاه‌ها، کارخانه‌ها و کارگاه‌ها و مراکز مختلف شده و نتیجه گرفته با وضعیت کنونی قیمت برق، هر چقدر هم تولید بیشتر شود باز هم مصرف بیش از آن خواهد بود و کمبود برق حل نخواهد شد.

به نظر می‌رسد چنین دیدگاه‌هایی به دلیل تشخیص نادرست موضوع، به تجویزهای اشتباه نیز رهنمون می‌شوند؛ چراکه اساساً مشکل برق در ایران در سمت مصرف نیست، بلکه در سمت تولید است.

 

توان پرداخت مردم کجای این نسخه است؟

همچنین طرفداران آزادسازی قیمت‌ها، به میزان درآمد سرانه ایرانی‌ها نسبت به کشورهای دیگر اشاره نمی‌کنند؛ در حالی که درآمد سرانه ایران بر حسب برابری قدرت خرید (PPP) در سال ۲۰۲۳ تنها ۱۷ هزار و ۶۶۰ دلار بوده، در حالی که این رقم برای ترکیه که مسئولان صنعت برق مدعی هستند مردم آن کمتر از ایرانی‌ها برق مصرف می‌کنند، ۴۲ هزار و ۲۱۷ دلار بوده است. به عبارت دیگر در سال ۲۰۲۳ درآمد سرانه ترکیه ۲.۴ برابر ایران بوده است.

حالا اگر قرار باشد قیمت برق در ایران به اصطلاح واقعی شود، آیا اساساً مردم قادر به پرداخت بهای آن خواهند بود یا مثل خیلی از کالاهایی که در این چند سال از سبد خانوارهای ایرانی حذف شده است، باید منتظر این اتفاق برای برق هم بود؟ آیا کسانی که از آزادسازی قیمت‌ها سخن می‌گویند از بطن جامعه اطلاع دارند؟

آیا می‌دانند در دو دهه اخیر مردم ایران بیش از گذشته فقیرتر، نیازمندتر و به دولت وابسته‌تر شده‌اند به طوری که امروز دولت مجبور است تقریباً برای هر چیزی به مردم وام دهد از جمله وام خرید مسکن، وام تعمیر مسکن، وام ودیعه مسکن، وام ازدواج، وام فرزندآوری، وام خرید خودرو، وام خودروی فرسوده، وام کالا، وام تحصیلی، وام جهیزیه، وام اشتغال، وام درمان و ... و شاید فقط وام «کفن و دفن» در این لیست خالی باشد که آن هم با ادامه روند کنونی طی چند سال آینده اضافه خواهد شد؛ یعنی برای آنکه متوفی روی زمین نماند دولت به بازماندگان وام دهد تا بتوانند هزینه خرید قبر و سنگ قبر و کفن و دفن و ... را انجام دهند. در چنین شرایطی، افزایش قابل توجه قیمت برق تنها به فقر بیشتر و فشار مضاعف بر اقشار آسیب‌پذیر منجر خواهد شد.

 

دلیل واقعی کمبود برق در ایران کجاست؟

اگرچه این یادداشت با استفاده بهینه مردم از برق یا هر کالای دیگری کاملاً موافق است و مصرف صحیح انرژی یک اصل پذیرفته شده است، اما واقعیت این است که مشکل ناترازی برق و قطعی‌ها بیش از آنکه ناشی از مصرف بی‌رویه مردم باشد، ناشی از عملکرد نامناسب یا به عبارتی ناکارآمدی دولت‌ها در ایران است. نگاهی به اهداف توسعه‌ای و وضعیت موجود، این نکته را آشکار می‌سازد.

به طور مثال بر اساس اهداف سند چشم‌انداز ۱۴۰۴، تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای پیش‌بینی شده بود، اما تاکنون تنها یک‌هزار مگاوات آن محقق شده است. یعنی در همین فقره، ۹۵ درصد از هدف تعیین شده عقب هستیم (بماند که ایران چقدر برای همین هزار مگاوات هزینه مستقیم و غیرمستقیم پرداخت کرده است).

 

راندمان پایین نیروگاه‌ها و شبکه فرسوده؛ هدررفت عظیم انرژی

از سوی دیگر به گفته معاون راهبری تولید شرکت مادرتخصصی برق حرارتی ایران، سهم نیروگاه‌های حرارتی در تولید برق ایران در سال ۱۴۰۳ حدود ۹۴ درصد بوده است، منتهی حدود ۴۲ درصد این نیروگاه‌ها از نوع گازی یا بخاری هستند که راندمان آن‌ها بین ۲۵ تا ۴۰ درصد است. راندمان پایین نیروگاه‌های کشور نه تنها بخش عظیمی از گاز و سوخت‌های مایع را هدر می‌دهد، بلکه به تخریب محیط زیست نیز منجر می‌شود.

در حالی که ایران می‌تواند با توجه به وضعیت جغرافیایی خود بخش مهمی از تولید برق را از انرژی‌های بادی و خورشیدی تأمین کند، اما روند تولید برق در ایران کاملاً برعکس جهان است و گاز و فرآورده‌های نفتی عمده‌ترین منابع تولید برق محسوب می‌شوند.

همچنین طبق اعلام شرکت توانیر، میانگین راندمان نیروگاه‌های کشور حدود ۳۹ درصد است. این بدان معناست که از هر ۱۰۰ واحد انرژی (گاز یا سوخت مایع) که به نیروگاه‌ها تحویل داده می‌شود، تنها ۳۹ واحد آن به برق تبدیل می‌شود و مابقی از طریق تجهیزات فرسوده و ناکارآمد نیروگاه‌ها از بین می‌رود.

از طرف دیگر، بر اساس آمارهای وزارت نیرو و مرکز پژوهش‌های مجلس، حدود ۱۳ درصد از برق تولیدی ایران نیز در شبکه فرسوده انتقال و توزیع هدر می‌رود در حالی که این رقم در کشوری مانند کره‌جنوبی که توسعه صنعت برق را تقریباً همزمان با ایران کلید زد حدود ۴‌ درصد است. این ارقام هولناک نشان‌دهنده ناکارآمدی سیستمی در تولید و توزیع است، نه صرفاً مصرف بالا توسط مردم.

 

سقوط در صادرات برق و جهش رقیبان؛ نتیجه بی‌توجهی به تولید پاک و راندمان

مجموع این شرایط باعث شده در حالی که ایران در نیمه دهه گذشته سالانه بیش از ۸ تراوات ساعت صادرات خالص برق داشت، در سال ۱۴۰۱ این رقم به یک تراوات ساعت سقوط کند. این در حالی است که ترکیه که تا نیمه دهه گذشته واردکننده برق ایران بود، در سال ۱۴۰۱ توانسته است ۳.۵ برابر ایران صادرات برق داشته باشد که علت آن جهش چشمگیر در تولید برق بادی و خورشیدی به میزان یک‌چهارم تولید برق در این کشور است، در حالی که سهم این نیروگاه‌های پاک در تولید برق ایران تنها نیم درصد است.

این مقایسه نشان می‌دهد که مسیر توسعه صنعت برق در ایران و جهان کاملاً متفاوت بوده و نتیجه آن به وضوح در آمار صادرات و البته خاموشی برق در ایران قابل مشاهده است.

با این تفاسیر و با وجود تمام شواهد موجود مبنی بر مشکلات ریشه‌ای در سمت تولید، ناکارآمدی نیروگاه‌ها، فرسودگی شبکه و عقب‌ماندگی در توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، آیا باز هم می‌توان خاموشی‌های برق را به دلیل مصرف بی‌رویه مردم دانست و راه حل آن را آزادسازی قیمت و در واقع افزایش قیمت برق عنوان کرد؟ به نظر می‌رسد قبل از هرگونه اقدام در خصوص قیمت‌گذاری، باید به سراغ آدرس واقعی مشکل خاموشی برق در ایران یعنی حوزه تولید، راندمان و زیرساخت‌ها رفت.

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای