پشت پرده عجیب بازار ایران: دلار ریخت، کالاها چرا گران ماندند؟!
با وجود کاهش قیمت دلار، شاهد گرانی کالاها هستیم. ریشه این تناقض کجاست؟ کارشناسان اقتصادی از "چسبندگی قیمت" و "تورم انتظاری" میگویند

تصور کنید قیمت طلای جهانی نصف شود، اما قیمت سکه در بازار شما همچنان بالا بماند! یا نرخ بنزین به شدت افت کند، اما کرایه تاکسیها پایین نیاید.
اخبار سبز کشاورزی؛ عجیب است، نه؟ حالا به بازار ارز و کالاهای اساسی کشور نگاه کنید: دلار بیش از ۲۰ درصد ارزان شده، اما چرا خبری از کاهش قیمت کالاها نیست؟ این معمای اقتصادی، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. برای یافتن پاسخ، باید به پشت پرده کاهش قیمت دلار و گرانی کالاها سفر کنیم و دلایل پنهان این پدیده را بشناسیم.
دلار ۲۳ هزار تومان ارزان شد؛ معمای گرانی حل نشده است!
از اواسط فروردین ۱۴۰۴ تاکنون، شاهد افت قابل توجهی در قیمت دلار بودهایم. نرخی که تا ۱۰۵ هزار تومان هم بالا رفته بود، حالا در محدوده ۸۲ هزار تومان نوسان میکند؛ یعنی ارزش ریال در کمتر از دو ماه، بیش از ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است. انتظار منطقی این بود که همگام با ارزان شدن ارز، قیمت کالاها و خدمات هم کاهش یابد، اما در عمل نه تنها چنین اتفاقی رخ نداده، بلکه برخی اقلام مانند لبنیات با افزایش قیمت نیز روبرو بودهاند.
این در حالی است که تجربه قبلی ما نشان میدهد هرگاه قیمت دلار بالا میرود، قیمت کالاها با سرعت نور خود را تطبیق میدهند و تورم را تشدید میکنند. پس چرا این معادله در زمان کاهش، برقرار نیست؟
چسبندگی قیمت: سدی در برابر ارزانی کالاها
یکی از مفاهیم کلیدی که در توضیح این پدیده به کمکمان میآید، "چسبندگی قیمت" در اقتصاد است. این مفهوم به زبان ساده یعنی: قیمتها در برابر تغییرات بازار، به خصوص در جهت کاهش، مقاومت میکنند و به کندی یا با دشواری زیاد پایین میآیند. افزایش قیمتها روندی دائمی و نسبتاً آسان دارد، اما کاهش قیمتها داستانی دیگر است؛ یا اتفاق نمیافتد، یا اگر بیفتد، بسیار آهسته و با اکراه خواهد بود. این چسبندگی قیمت، یکی از دلایل اصلی گرانی کالاها با وجود کاهش قیمت دلار محسوب میشود.
نقش انتظارات تورمی در بازار آشفته
هادی حقشناس، کارشناس اقتصادی، معتقد است که در اقتصادهایی مشابه ایران، جهشهای ارزی لزوماً بر مبنای واقعیتهای مادی نیست، بلکه تورم انتظاری نقش پررنگی ایفا میکند. تورم انتظاری یعنی پیشبینی و انتظار عموم جامعه از ادامه روند افزایش قیمتها و بیثباتی.
وقتی این انتظارات بالا باشد، تمام بازارها، از جمله ارز و کالا، به سرعت تحت تاثیر قرار میگیرند و قیمتها بالا میروند.
اما نکته اینجاست که به گفته حقشناس، وقتی روند انتظارات تورمی معکوس میشود، بازارها به این سرعت واکنش نشان نمیدهند. اولین تاثیر، کاهش تقاضا برای خرید ارز و در نتیجه افت بیشتر قیمت دلار است، اما قیمت کالاها به سرعت خود را با این تغییر وفق نمیدهند. مردم منتظر میمانند تا پایداری کاهش قیمت ارز را بسنجند.
مذاکرات؛ قطبنمای آینده بازار ارز و کالا؟
به گفته این کارشناس، آنچه در حال حاضر بیش از هر عامل دیگری اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده، روند مذاکرات است. از زمانی که احتمال مذاکره بین ایران و ایالات متحده قوت گرفت، قیمت دلار روند نزولی به خود گرفت و در کانال ۸۰ تا ۸۵ هزار تومان تثبیت شد.
حقشناس تاکید میکند که عجیب نیست با وجود کاهش قیمت دلار، قیمت کالاها در ایران به سرعت پایین نیامدهاند. بازار ارز و سرمایه نسبت به اخبار مذاکرات حساسترند، اما بخشهای دیگر اقتصاد منتظر نتیجه نهایی میمانند. او پیشبینی میکند که اگر تنشهای سیاسی و اقتصادی کاهش یابد و مذاکرات به نتیجه برسد، میتوان انتظار کاهش تورم را داشت.
آیا تورم منفی در راه است؟ پاسخ کارشناس منفی است!
درباره امکان بروز تورم منفی در ایران، حقشناس قاطعانه میگوید این انتظار غیرمنطقی است. او توضیح میدهد که حتی با موفقیت مذاکرات و کاهش نرخ تورم، منفی شدن آن در کشوری که طی هفت سال گذشته میانگین تورم سالانه بالای ۴۰ درصد را تجربه کرده، بسیار دور از ذهن و نامحتمل است و رسیدن به تورم تک رقمی نیازمند سالها زمان است.
پیشبینی قیمت دلار در صورت توافق
حقشناس درباره آینده قیمت دلار در صورت توافق کامل، خوشبین است و معتقد است نرخ دلار ظرفیت کاهش ۱۰ درصدی دیگر (حدود ۸ تا ۹ هزار تومان) را نیز دارد. او دلیل این موضوع را تاثیرپذیری بالای نرخ ارز در ایران از تنشهای سیاسی و تحولات بخش واقعی اقتصاد میداند و کاهش تنشها را عاملی برای ادامه روند نزولی قیمت دلار برمیشمارد.
چشمانداز تورم از نگاه نهادهای بینالمللی
در پایان، این کارشناس به گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی اشاره میکند که پیشبینی تورم بالای ۴۰ درصدی برای ایران در سالهای جاری و آینده را مطرح کردهاند.
این برآورد بر مبنای حفظ وضع موجود استوار است. بنابراین، اگر تغییر مثبتی در تنشهای سیاسی یا تحریمها رخ دهد، این نرخها قابل تغییر خواهند بود و در صورت توافق در نیمه اول امسال، میتوان به کاهش سریعتر تورم و حتی تک رقمی شدن آن در سال ۱۴۰۵ امیدوار بود، در غیر این صورت، تحقق پیشبینی نهادهای بینالمللی محتمل به نظر میرسد.
در نهایت، پدیده کاهش قیمت دلار و گرانی کالاها ریشه در پیچیدگیهای اقتصاد ایران، انتظارات تورمی و چسبندگی قیمت دارد و به شدت تحت تاثیر تحولات سیاسی و نتایج مذاکرات قرار گرفته است.