چرا خرماهای جنوب در آتش سوختند؟
آتش در قلب نخلستان: روایت فاجعهای که زندگی کشاورزان منیوحی را سوزاند
آتشسوزی نخلستانهای منیوحی، جان بیش از ۲۴ هزار نخل بارور را گرفت. این فاجعه چگونه رخ داد و چرا کشاورزان با دست خالی در برابر شعلهها تنها ماندند؟

آتشسوزی نخلستانهای جنوب در دهستان منیوحی، فقط به نابودی درختان ختم نشد، بلکه دلهای کشاورزانی را سوزاند که با چشم خود، حاصل یک سال و حتی ده سال زحمتشان را خاکستر شده دیدند.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ این فاجعه، تنها یک خبر ساده از یک حادثه نیست، بلکه روایتی تلخ از بدهیهای بر زمینمانده و زندگیهایی است که با خاکستر شدن خرماها، از هم پاشید.
حسن مزیدی، یکی از کشاورزان بومی، در گزارش خود به روزنامه «اعتماد»، از پدرش میگوید که از شدت ناراحتی، توان دیدن این صحنهها را نداشت.
بیشتر بخوانید: بحران آب آبادان و خرمشهر: وقتی سیاستگذاریهای غلط، کام نخلها را تلخ میکند!
پدر مزیدی مانند بسیاری از اهالی، حالا تنها حسرت یکساله را میخورد، چرا که یک نخل برای به ثمر نشستن به ۱۰ سال زمان نیاز دارد و نخلهای سوخته دیگر هیچوقت ثمر نخواهند داد.
چه عواملی آتش را شعلهورتر کردند؟
در شرایطی که گرمای هوا و خشکسالی، نخلستانها را شبیه به بشکه باروت کرده بود، چندین عامل دست به دست هم دادند تا یک جرقه کوچک به یک آتشسوزی نخلستان گسترده تبدیل شود:
- نبود آب برای مهار آتش: مردم سطلبهدست به سمت نهرهای روستا میدویدند، اما با دست خالی برمیگشتند. نهرها ماهها بود که خشک شده بودند و این نبود آب، دست مردم را در برابر شعلهها بست.
- نبود ایستگاه آتشنشانی فعال: نزدیکترین ایستگاه آتشنشانی در فاصله ۱۵ کیلومتری قرار داشت و با وجود تلاشهای آنها، رسیدن دیرهنگام ماشینها و کمبود امکانات، پاسخگوی هزاران نخلی که در آتش میسوختند، نبود.
- وزش باد شدید: وزش باد در روز حادثه، آتش را به سرعت از روستایی به روستای دیگر هدایت کرد و باعث شد تا شعلهها به سرعت غیرقابل کنترلی گسترش یابند.
- هرس نشدن زمینها: وجود نیزارها و علفهای هرز در میان نخلها، مانند بنزین عمل کرد و آتش را شعلهورتر کرد. برخی از مسئولان معتقدند که کشاورزان باید در طول سال، به زمینهای خود رسیدگی و آنها را هرس کنند.
پیامدهای انسانی و اقتصادی فاجعه منیوحی
آتشسوزی نخلستانهای منیوحی، تنها یک خسارت مادی نبود، بلکه پیامدهای عمیقی بر زندگی مردم منطقه داشت:
- نابودی بیش از ۲۴ هزار نخل: این آتشسوزی در هفته آخر تیرماه، دستکم چهار روستا از توابع دهستان منیوحی آبادان، یعنی نهر کوت، ابوشکر، کوت شنوف و ابوعقاب را در بر گرفت و منجر به نابودی بیش از ۲۴ هزار اصله نخل بارور شد.
- خسارت به منازل و دامداریها: علاوه بر نخلستانها، ۱۰ واحد مسکونی و یک کارگاه نیز آسیب جدی دیدند. شوری آب و خشکسالی، زندگی دامداران را نیز تحت تاثیر قرار داده و بسیاری از آنها مجبور به فروش دامهای خود شدهاند.
- افسردگی و بدهیهای سنگین: بسیاری از کشاورزان برای نگهداری از نخلها، پول قرض گرفته بودند. حالا با از بین رفتن تنها منبع درآمدشان، نمیتوانند بدهی خود را پرداخت کنند و در یک وضعیت نامعلوم، با افسردگی و سردرگمی دست و پنجه نرم میکنند.
وعدهها و راهکارهای آینده
مسئولان استانی در پاسخ به این فاجعه، وعده دادهاند که برنامههایی برای مدیریت بحران آبی و کمک به کشاورزان آسیبدیده در دست اجراست. استاندار خوزستان از رهاسازی آب در برخی رودخانهها و تشکیل کارگروههای مدیریت تنش آبی خبر داده و برای جبران خسارتها، تسهیلات و کمکهای بلاعوض در نظر گرفته شده است.
اما در این میان، یک نکته مهم باقی میماند: نخلهای سوخته بیمه نبودند. این به آن معناست که کمکهای دولتی، تنها جایگزین بیمه خواهد شد و کشاورزان برای احیای زمینهای خود، باید پاجوشهای جدید بکارند که این فرآیند سالها زمان میبرد.
این فاجعه تلنگری بود تا مسئولان و مردم، به اهمیت نگهداری از نخلستانها و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای مقابله با بحرانها بیشتر توجه کنند. آب، ایستگاههای آتشنشانی، و رسیدگی منظم به نخلها، سه رکن اصلی برای بقای این میراث طبیعی و هویت مردم جنوب هستند.