نهادهایی با هزینه میلیاردی و منفعت صفر؛ میراث ساختارهای غیرپاسخگو در اقتصاد ایران
در این گزارش به بررسی دیدگاههای مسعود پزشکیان درباره نهادهایی پرداخته میشود که با زینههای میلیاردی از بودجه عمومی تغذیه میشوند اما فایدهای ندارند
بزرگی و حجیم بودن دولت از عوامل مهم ناکـارآمدی اداری و افزایش تورم در ایران دانسته میشود. در اینباره بسیاری از کارشناسان مدیریت جامعه و اقتصاد اظهارنظر کردهاند و مسعود پزشکیان نیز از ابتدای به قدرت رسیدن چندینبار این واقعیت را بیان و بر آن تأکید کرده است. یکی از تازهترین موارد این تأکید در سخنرانی او در سنندج و در جمع مقامات کردستان مطرح شد.
اخبار سبز کشاورزی؛ پزشکیان پیشتر نیز با ارائه مدلها و آمارهای تطبیقی این مشکل را یادآوری کرده بود. مقایسهای که نشان میدهد اداره کشورهایی نظیر ژاپن یا چین با جمعیتی بسیار بیشتر از ایران، با تعداد کارمند، مدیر و مقاماتی بسیار کمتر انجام میشود، در حالی که حجم نیروی انسانی و پرداختها در ایران تناسبی با بازدهی ندارد.
ارزشافزوده در این محاسبه تنها به مؤلفههای مادی محدود نیست. همین که یک نهاد با فعالیتهای خود شرایط روانی شهروندان را بهبود دهد و امید جامعه را افزایش بخشد، در چرخه تولید اجتماعی اثرگذار است. از همینرو شاخص «خوشحالی جامعه» امروز به یکی از معیارهای جدی ارزیابی کشورها تبدیل شده است.
اما رئیسجمهور در سفر به آذربایجان غربی تصریح کرد مجموعههایی از بودجه عمومی کشور سهم میبرند که هیچ فایده مادی یا معنوی برای ملت ندارند. او گفت: برخی نهادها با وجود دریافت صدها میلیارد تومان بودجه، حتی ده تومان بازدهی ندارند. هرچند در این سخن نامی از آن نهادها برده نشد، اما پزشکیان تأکید کرد که این مجموعهها سالبهسال سهم خود را از منابع ملی بیشتر میکنند.
با توجه به نظارت نهادهایی همچون دیوان محاسبات، سازمان برنامه و بودجه و سازمان بازرسی کل کشور بر دستگاههای اجرایی، بعید است منظور رئیسجمهور نهادهای دولتی باشند؛ زیرا همه سازمانهای دولتی باید در برابر مبالغ دریافتی، طبق تعریف لایحه بودجه پاسخگو باشند.
با وجود این، نمیتوان منکر آن شد که دولت ایران حجیم، کند و کمبازده است و در برابر هزینههایی که به ملت تحمیل میکند خروجی مطلوبی ندارد. این دولت میتواند با کوچکسازی و چابکسازی، تراز هزینه–فایده خود را مثبت کند؛ هرچند بازده آن بهطور مطلق صفر نیست.
در سوی دیگر، نهادهایی قرار دارند که زیر چتر چهرههای حاکمیتی و در فضای امنیت غیرپاسخگویی فعالیت میکنند. همانطور که پزشکیان اشاره کرد، هیچکس نمیتواند از موجودیت یا عملکرد آنها انتقاد کند، چون هر نقدی سریعاً به ضدیت با نظام و انقلاب تعبیر میشود.
پزشکیان در اینباره گفته است: تا میخواهیم به اینها دست بزنیم، ما را به ضدیت با جایی متهم میکنند. این نهادها در ظاهر مأموریتهایی همچون افزایش دینداری، مقاومت یا ترویج مذهب شیعه بر عهده دارند؛ اما هیچیک از این کارکردها قابل سنجش و ارزیابی نیست.
منتقدان هنگامی که میپرسند این نهادها چگونه اثر خود را اثبات میکنند و تراز واقعی هزینه–فایده آنها چیست، متهم به دشمنی با اسلام یا انقلاب میشوند. در حالیکه سؤال اصلی مبتنی بر حقالناس و شفافیت مالی است: نهادهایی که از بیتالمال ارتزاق میکنند، چه دستاورد ملموسی برای ملت دارند؟
جالب آنکه همین نهادها گاه برای نشان دادن نفوذ خود، مسائل کوچک جامعه را بزرگنمایی کرده و به بحران تبدیل میکنند. این رفتار نه تنها به اقتصاد کشور آسیب میزند بلکه با تزریق هیجان منفی و نگرانی اجتماعی، خوشحالی عمومی را کاهش میدهد.
بنابراین روشن است که نهادهای پرهزینه و بیفایده نه تنها از سرمایه مردم بهرهمندند بدون آنکه بازدهی داشته باشند، بلکه با بحرانسازیهای مصنوعی، آرامش روانی و اعتماد ملی را نیز هزینه شهرت خود میکنند.