بحران در وزارت جهاد کشاورزی؛ تذکر تند نماینده سراب به وزیر و افشای ناکارآمدی در حمایت از کشاورزان
نماینده سراب: آقای وزیر از اشتباهات گذشته درس نگرفتید+ویدئو
در جلسهای پرتنش، دکتر نصیرپور نماینده سراب با لحنی تند به وزیر نوری هشدار داد که «انگار از اشتباهات گذشته درس نگرفتهاید».
جلسه اخیر با وزیر جهاد کشاورزی، دکتر نوری، به صحنهای از انتقادهای جدی و پرتنش بدل شد. در ویدئوی منتشرشده از این جلسه، دکتر نصیرپور، نماینده مردم سراب، با لحنی تند به وضعیت نابسامان در زیرمجموعههای وزارتخانه اشاره کرد و از بیعملی مدیران انتقاد کرد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ او در بخشهایی از سخنان خود، ضمن تذکر به یکی از همراهان وزیر، خواستار خروج وی از جلسه شد و تأکید کرد: «مردم با مشکلات جدی مواجهاند، اما هنوز کسی پاسخ نمیدهد که چه کسی باید آنها را حل کند؟ چرا دستورات دولت اجرا نمیشود؟»
بیشتر بخوانید: عسکری با انتقاد از تعلل مجلس گفت طبق قانون، باید استیضاح وزیر جهاد سریعا اعلام وصول شود
این اعتراض در ادامه با طرح مسئلهای گستردهتر همراه شد؛ نماینده سراب با بیان اینکه قراردادهای مالی و سرمایهگذاریهای ناکارآمد در حوزه “تعامل روستایی” باعث اتلاف منابع مردم شده، گفت: «چه رابطهای وجود دارد که مجموعه ما چند سال است به یک گروه ناتوان واگذار شده؟ نه سرمایهگذاری کرده، نه کاری پیش برده، وام دوازده میلیاردی گرفته اما هیچ ثمرهای ندارد.»
بهگفته او، این بیعملی و ابهام در تصمیمهای مدیریتی، نشانهای از بحران در سیاستهای توسعه روستایی و بخش کشاورزی است.
تداوم ناکارآمدی و نبود پاسخگویی در وزارت جهاد کشاورزی
نماینده سراب با انتقاد از روند اجرایی طرحهای روستایی تصریح کرد که حتی زمانی که دستور تخلیه و واگذاری قانونی صادر میشود، هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. این، بهگفته او، نماد بیتوجهی به قانون و تصمیمات رسمی است.
چرا کشاورزان همچنان در انتظار حمایت عملی وزارتخانهاند؟
در بخشهایی از ویدئو دکتر نصیرپور تأکید میکند: «کشاورزی مال مردم است، مال من نیست!»
عبارتی که بازتابی از دیدگاه عمومی فعالان این بخش است؛ آنان معتقدند وزارت جهاد کشاورزی از اهداف اصلی خود، یعنی حمایت از تولید داخلی، فاصله گرفته و به بوروکراسی و مصلحتگرایی اداری گرفتار شده است.
پیامد سیاسی و رسانهای تذکر نصیرپور به وزیر نوری
کارشناسان معتقدند چنین برخوردهایی، نشانهای از شکاف مدیریتی و ضعف در تصمیمسازیهای کلان بخش کشاورزی است—بحرانی که اگر اصلاح نشود، ممکن است به استیضاح یا تغییرات جدی در تیم مدیریتی وزارتخانه منجر شود.
جمعبندی و تحلیل نهایی
آنچه در این جلسه رخ داد، فقط یک مشاجره سیاسی نبود؛ بلکه آینهای از بحران مدیریت، بیاعتمادی کشاورزان، و فروپاشی سازوکارهای نظارتی در وزارت جهاد کشاورزی بود.
تداوم این روند، نهتنها سبب تشدید نارضایتی عمومی میشود، بلکه خطر از دست رفتن سرمایههای انسانی و مالی بخش کشاورزی را افزایش میدهد.
اگر دکتر نوری و تیمش از این هشدار درس نگیرند، باید منتظر بازتابهای گستردهتر و حتی بحرانهای میدانی در روستاها و واحدهای تولیدی باشند.