رهبری تحول در کشاورزی ایران: توسعه مدیریت دانش در ایجاد سرمایه سازمانی در وزارت جهاد کشاورزی
چگونه «اجتماعهای عمل» با تبدیل دانش ضمنی متخصصان به سرمایه سازمانی، مسیر تحول، یادگیری سازمانی و توسعه پایدار را در کشاورزی ایران هموار میکنند.
این مقاله ششمین نوشتار از مجموعه مباحث تحول مدیریت در وزارت جهاد کشاورزی است که به یکی از مهمترین چالشهای عملیاتی میپردازد: چگونه میتوان دانش پراکنده و ضمنی متخصصان و مدیران میدانی را به یک سرمایه سازمانی مولد تبدیل کرد؟
اخبار سبز کشاورزی؛ در پاسخ، این مقاله با رویکردی کاربردی و عملیاتی، مفهوم «اجتماع عمل» (Community of Practice) را بهعنوان موتور محرکه مدیریت دانش در بخش کشاورزی معرفی میکند. اجتماعهای عمل، گروههای غیررسمی و خودسامانیافتهای از متخصصان و مدیران علاقهمند هستند که حول یک حوزه چالش مشترک (مانند مدیریت پایدار آب، افزایش بهرهوری عوامل تولید، مبارزه با آفات نوظهور، یا توسعه زنجیره ارزش محصولات باغی و غیره) گرد هم میآیند تا دانش را خلق، تسهیم و به راهکارهای عملی تبدیل کنند.
بیشتر بخوانید: پایان مدیریت رابطهای در جهاد کشاورزی؛ الگوی شایستگیسنجی دیجیتال مدیران چگونه اجرا میشود؟
این مقاله پس از تبیین مبانی نظری و فواید اجتماعهای عمل، یک نقشه راه سهمرحلهای برای ایجاد و نهادینهسازی آنها در ساختار وزارت جهاد کشاورزی ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه این الگو میتواند شکاف بین دانش ضمنی مدیران باسابقه و نیروهای جوان را پر کرده و به حل مسائل پیچیده کشاورزی ایران در بستر محلی و بومی کمک کند.
در مقالههای پیشین، چالشهای ساختاری، مرور تجارب بینالمللی، ضرورت تحول و تبیین دیجیتالسازی و نظام شایستگیسنجی و ارزیابی در وزارت جهاد کشاورزی مورد تحلیل قرار گرفت.
با این حال، یک پرسش حیاتی و عملیاتی باقی میماند: حتی با وجود مدیران شایسته و فناوریهای پیشرفته، مکانیسم سازمانی برای تبدیل «دانش فردی» به «راهکار جمعی و عملیاتی» چیست؟ تجربه نشان میدهد بخش عمدهای از راهکارهای مؤثر برای مسائل پیچیده کشاورزی (مانند سازگاری با خشکسالی یا مدیریت یک آفت خاص)، نه در اسناد رسمی، بلکه در ذهن و تجربه مدیران و متخصصان میدانی نهفته است؛ دانشی که به آن «دانش ضمنی یا پنهان» (Tacit Knowledge) گفته میشود و انتقال آن به دیگران بسیار دشوار است. خروج این گنجینههای دانش با بازنشستگی مدیران باتجربه، یک بحران خاموش را برای بخش کشاورزی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، نیروهای جوان و دانشآموخته نیز اغلب در انزوا و بدون دسترسی به این شبکه دانش تجربی کار میکنند. این مقاله استدلال میکند که راه برونرفت از این بنبست، ایجاد ساختارهای نرم و انعطافپذیر یادگیری به نام «اجتماعهای عمل» است. اجتماع عمل، گروهی از افراد است که حول یک دغدغه، علاقه یا مسئله مشترک گرد هم میآیند و از طریق تعامل مستمر، دانش و بهترین تجربیات را مبادله میکنند.
این مقاله با ارائه الگویی عملیاتی، نشان میدهد چگونه وزارت جهاد کشاورزی میتواند با سرمایهگذاری بر این اجتماعها، نه تنها از خروج دانش جلوگیری کند، بلکه به خلق راهکارهای نوآورانه و بومی برای توسعه پایدار دست یابد.
مبانی نظری: از مدیریت دانش تا اجتماعهای عمل
• مدیریت دانش (Knowledge Management - KM): به فرآیند نظاممند شناسایی، سازماندهی، ذخیره، تسهیم و بهکارگیری دانش و اطلاعات در یک سازمان اطلاق میشود. هدف نهایی آن، تبدیل دانش به یک سرمایه سازمانی است که منجر به تصمیمگیری بهتر، نوآوری و افزایش کارایی میشود.
• انواع دانش: در مدلهای مدیریت دانش، دانش به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
- دانش صریح (Explicit Knowledge): دانشی است که به آسانی قابل کدگذاری، مستندسازی و انتقال از طریق اسناد، دستورالعملها و پایگاههای داده است.
- دانش ضمنی (Tacit Knowledge): دانشی شخصی، مبتنی بر تجربه و زمینهمحور است که فرمولبندی و انتقال رسمی آن دشوار است. مهارتهای عملی، بینشهای حرفهای و «شهود» مدیران با تجربه مثالهایی از این نوع دانش هستند. چالش اصلی سازمانها، استخراج و تسهیم این دانش ارزشمند است.
• اجتماع عمل (Community of Practice - CoP): این مفهوم توسط اتین ونگر رایج شد و به گروهی از افراد اشاره دارد که حول یک حوزه موضوعی مشترک (Domain)، با تعامل و مشارکت منظم (Community) و با هدف ایجاد و اشتراکگذاری دانش و تمرین (Practice) گرد هم میآیند.
اجتماعهای عمل، ساختاری غیررسمی، داوطلبانه و خودسامان دارند و برخلاس کمیتههای رسمی، بر تولید دانش و حل مساله متمرکز هستند. مطالعات نشان میدهد این اجتماعات به حل سریع مسائل، انتقال بهترین تجربیات و توسعه مهارتهای حرفهای کمک شایانی میکنند.
اجتماعهای عمل: پاسخ عملی به چالشهای کشاورزی ایران
ایجاد اجتماعهای عمل در وزارت جهاد کشاورزی میتواند حداقل چهار مشکل کلیدی را هدف قرار دهد:
۱. جلوگیری از خروج دانش با بازنشستگی متخصصان: اجتماعهای عمل، فضایی امن و مبتنی بر اعتماد ایجاد میکنند که در آن مدیران بازنشسته یا در آستانه بازنشستگی، تمایل بیشتری برای مستندسازی و انتقال دانش ضمنی خود به نسل جوان پیدا میکنند.
۲. شکستن سیلوهای سازمانی و ایجاد همکاری بینبخشی: مسائل کشاورزی (مانند آب، خاک، بازار) چندوجهی هستند. یک اجتماع عمل میتواند متخصصان خاکشناسی، آبشناسی، اقتصاد کشاورزی و مدیران اجرایی را از سازمانهای مختلف (جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، تعاون روستایی) دور یک میز گرد آورد تا راهکارهای یکپارچه ارائه دهند.
۳. توانمندسازی نیروهای جوان و کاهش احساس انزوای آنان: نیروهای جدید و جوان یا منتقل شده به مناطق دورافتاده، با پیوستن به یک اجتماع عمل مجازی یا حضوری، به سرعت به شبکه دانش و حامیان متخصص دسترسی پیدا میکنند و از احساس تنهایی و "سندرم ایمپاستر" (ترس از بیلیاقتی) رها میشوند.
۴. تولید راهکارهای بومی و آزموده شده: راهکارهای تولیدشده در این اجتماعات، برخاسته از بستر محلی و آزموده شده توسط خود مجریان است، بنابراین شانس موفقیت و پذیرش بالاتری نسبت به دستورالعملهای یکسان و از بالا به پایین دارد.
نقشه راه عملیاتی: ایجاد و نهادینهسازی اجتماعهای عمل در سه مرحله
الگوی پیشنهادی، تلفیقی از مدل ارائه شده در تحقیقات بینالمللی و تطبیق آن با بافت وزارت جهاد کشاورزی است.
مرحله اول: راهاندازی پایلوت (زمان: ۶ ماه)
- اقدام ۱: شناسایی حوزههای چالش اولویتدار: انتخاب ۲ تا ۳ حوزه ملموس و دارای متخصصان علاقهمند (مثلاً: «کاهش ضایعات باغی در استان فارس» یا «مدیریت پایدار چاههای کشاورزی در دشت قزوین»).
- اقدام ۲: یافتن رهبران و داوطلبان (Champions): شناسایی ۲-۳ نفر از مدیران یا کارشناسان باانگیزه و مورد احترام در آن حوزه، که نقش تسهیلگر و هماهنگکننده اجتماع را بر عهده میگیرند. این افراد لزوماً بهترین متخصص نیستند، بلکه افرادی ارتباطگرا و مشوق هستند.
- اقدام ۳: تشکیل هسته اولیه و تعیین قواعد: دعوت از ۱۰-۱۵ متخصص و مدیر مرتبط (با ترکیب سنی و تجربی مختلف) برای تشکیل جلسه آغازین، تعریف اهداف واضح و قواعد ساده تعامل (مانند احترام، محرمانگی ایدهها، تعهد به مشارکت).
مرحله دوم: توسعه و فعالیت (زمان: ۱۸ ماه)
- اقدام ۱: برگزاری جلسات منظم با برنامه عملی: جلسات ماهانه (حضوری/مجازی) حول یک موضوع مشخص، با تمرکز بر حل یک مسئله عینی. خروجی هر جلسه میتواند یک «یادداشت راهبردی کوتاه»، یک «پروتکل آزمایشی» یا یک «فیلم آموزشی میدانی» باشد.
- اقدام ۲: ایجاد مخزن دانش ساده: راهاندازی یک فضای اشتراکی امن (مثل یک کانال اختصاصی در پلتفرم داخلی یا یک درایو سازمانی) برای بارگذاری خروجی جلسات، ارائهها، گزارشهای تجربی و پرسشهای متداول.
- اقدام ۳: ارتباط با ساختار رسمی: تعیین یک حامی ارشد (معاون یا مدیرکل مربوطه) که گزارشهای دورهای اجتماع را دریافت میکند و موانع اداری را رفع مینماید، بدون آنکه در خودگردانی اجتماع دخالت کند.
مرحله سوم: نهادینهسازی و شبکهسازی (زمان: پایدار)
- اقدام ۱: گسترش و تکثیر: پس از موفقیت پایلوتها، از تجربیات آنها برای راهاندازی اجتماعهای عمل جدید در سایر حوزهها و استانها استفاده شود.
- اقدام ۲: ایجاد نظام تشویقی: گنجاندن مشارکت موثر در اجتماعهای عمل به عنوان یکی از شاخصهای ارزیابی عملکرد و برنامه توسعه فردی (IDP) مدیران و کارشناسان.
- اقدام ۳: تشکیل شبکه اجتماعهای عمل کشاورزی: ایجاد یک مجمع فراگیر جهت تبادل تجربیات بین اجتماعهای عمل مختلف و تبدیل خروجیهای کلان آنان به پیشنهادهای سیاستی برای وزارتخانه.
نتیجهگیری: از خرد پراکنده تا حکمت سازمانی
تبدیل وزارت جهاد کشاورزی به یک سازمان یادگیرنده و دانشبنیان، نیازمند خلق فضاهایی است که در آنها گفتوگو، پرسش و اشتراک تجربه، امری طبیعی و ارزشمند تلقی شود. اجتماعهای عمل، دقیقاً چنین فضاهایی را مهیا میسازند. آنها موتورهای زنده و پویایی هستند که دانش را از حالت یک دارایی ایستا و فردی، به یک جریان پویا و جمعی تبدیل میکنند.
سرمایهگذاری بر این الگو، در حقیقت سرمایهگذاری بر سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری وزارتخانه است. نتیجه نهایی، نه فقط جلوگیری از اتلاف دانش، بلکه خلق حکمت سازمانی است؛ توانایی جمعی برای درک مسائل پیچیده و یافتن راهکارهای نوآورانه و بومی که در نهایت به تابآوری بیشتر بخش کشاورزی و امنیت غذایی پایدار کشور منجر خواهد شد.
این نوشتار نشان داد که تحقق این امر، نه با بخشنامههای سنگین، بلکه با شروع هوشمندانه، حمایت بیدغدغه و اعتماد به خرد جمعی متخصصان کشور ممکن است.
فهرست منابع
Galland, M., Kuzak, M., Martinez, C., & others. (2018). Building a local community of practice in scientific programming. *PLOS Biology, 16*(11), e2005561. https://doi.org/10.1371/journal.pbio.2005561.
دکتر شاهرخ شجری (تحلیلگر مسایل اقتصادی، بازرگانی و کشاورزی)