آخرین خبرها:
شناسه خبر: 7059

احیای جهادسازندگی مشکل روستاها را رفع نمی‌کند

ساداتی‌نژاد، وزیر جهادکشاورزی در خطبه‌های پیش از نمازجمعه شهر کاشان گفت:احیای جهادسازندگی در راستای توسعه پایدار روستایی و حمایت از تولید محصولات کشاورز است.

احیای جهادسازندگی مشکل روستاها را رفع نمی‌کند
دکتر سیدجواد ساداتی‌نژاد، وزیر جهادکشاورزی روز 19/6/1400، در خطبه‌های پیش از نمازجمعه شهر کاشان به موضوع «احیای جهادسازندگی» اشاره نموده و گفت:«احیای جهادسازندگی در راستای توسعه پایدار روستایی و حمایت از تولید محصولات کشاورز است.»
وی با تاکید بر این که روستاها کانون‌های تولید بوده و نیازمند حمایت جدی هستند، افزود: در صورتی که روستاها حمایت نشوند مهاجرت از این مناطق رشد پیدا می‌کند، بنابراین به دستور رئیس‌جمهور برای شروع کار با ایجاد یک معاونت در وزارتخانه جهادکشاورزی تا ارائه لایحه به مجلس و ادامه کارهای قانونی، اقدام خواهد شد.

گردش دوَرانی در منظومه بوروکراسی

با تائید بخشی از سخنان دکتر ساداتی‌نژاد لازم است به این موضوع پرداخته شود. اساسا یکی از شگردهای دولتمردان طی این چهار دهه، نشاندن «معلول» به‌جای «علت» و شکستن کاسه و کوزه‌ها بر سر آن، به‌منظور مبرا کردن و موجه جلوه دادن«علت»ها است، به‌گونه‌ای که حتی افرادی که اساسا تخصصی در زمینه‌های مطروحه ندارند نیز وارد موضوع شده و در مورد «معلول‌ها»، بدون یاد کردن از «علت‌ها»، داد سخن می‌دهند.
جهادسازندگی نهادی انقلابی بود که در تاریخ 27 خرداد 1358 با شعار رسیدگی به مناطق محروم و دورافتاده تاسیس شد تا به امور بهداشتی، فرهنگی، مذهبی، آموزشی و عمرانی روستاییان در کنار نهادهای ذی‌ربط بپردازد و در 7 آذر 1362 به سطح یک وزارتخانه ارتقا یافت. این وزارتخانه پس از پایان جنگ و به‌علت تداخل وظایف با وزارت کشاورزی و سایر وزارتخانه‌‌ها، در دی 1379 با وزارت کشاورزی ادغام و وزارتخانه جهادکشاورزی تشکیل شد.
بنابر مصوبات مجلس در سال 62 فعالیت امور دام و در سال 66 شیلات و آبزیان به جهادسازندگی واگذار شد. طی اجلاس تاریخ 10/4/1371 و پیشنهاد سازمان امور اداری و استخدامی کشور، سازمان دامپروری نیز منحل و همه وظایف، اختیارات، تجهیزات، نیروی‌انسانی و دارایی‌های آن به جهادسازندگی منتقل و در واقع وزارت‌کشاورزی از وظایف مصوب خود به‌تدریج تهی و جهادسازندگی علی‌رغم اقدامات بسیار مهم، خالصانه، محرومیت‌زدا و پرفایده، اما به‌دلیل داشتن بخش‌هایی چون راهسازی، آّبرسانی، برق‌رسانی، ساختمان‌سازی، کشاورزی، دام و طیور و شیلات، بهداشت و درمان و … به‌طور سیستماتیک از ماموریت انقلابی خود دور و با سایر وزارتخانه تداخل و گاه موازی‌کاری ایجاد می‌نمود.
قبل و بعد از جهادسازندگی محرومیت‌ها در روستاها به‌دلیل نهادینه بودن آن، بی‌توجهی مسئولان به بخش کشاورزی، نگاه درجه دوم و حاشیه‌ای داشتن به روستاییان، نگرش ضدتوسعه‌ای به روستاها و در یک کلام تفکر«به ما چه مربوط است» دولتمردان، موجب تداوم محرومیت در روستاها شده است.
محرومیت در روستاها و بخش کشاورزی یک«علت» نیست، بلکه«معلول» و نتیجه عملکرد تصمیم‌گیران در سطح کلان است و چون دیگر تخلیه روستاها و رها شدن اراضی مولد کشاورزی و بیابانی شدن آنها به صورت یک امر جدی، واقعی و تهدیدکننده درآمده است، به خطا تصور می‌شود که احیای جهادسازندگی می‌تواند روستاییان را به روستاها برگردانده یا از مهاجرت آن‌ها جلوگیری نماید.
در همان21 سال حضور و فعالیت جهادکشاورزی نیز مهاجرت از روستا به شهرها شدت داشت و مهاجرت‌کرده‌ها برنگشتند. ابتدا به ساکن، هیچ فرد روستایی تمایل به خروج از روستا و زادگاه آباء و اجدادی خود ندارد مگر آن که دیگر چاره‌ای برای وی باقی نمانده باشد. زمانی که روستاییان تقاضای کمک و حمایت از سران حکومت می‌کردند، هیچ‌یک از مسئولان صدای آنها را نشنید و بسیاری از آنها در حال تقسیم غنائم بودند.
به‌گفته محمد امید، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم رئیس‌جمهور پیشین، در سال 99، جمعیت روستایی کشور که در اوایل انقلاب شامل 65درصد از جمعیت کل کشور بود به 26درصد رسیده که نشان بارزی از بی‌توجهی و ناتوانی دولت‌ها طی این 4 دهه برای ایجاد اشتغال در روستاها بوده است.
اکنون با یادآوری نقش جهادسازندگی و استدلال به حضور روستاییان در روستاها به آن دلیل، دچار نوعی تناقض در علت‌یابی مهاجرت روستاییان و از بین رفتن مراکز تولید می‌شویم. امروزه روستاییان خود را به نوعی، کارگر ساکنان شهرها تصور و از نظر میزان درآمد، فرصت‌های شغلی و خدمات و تسهیلات، با شهری‌ها مقایسه می‌کنند. اگر دولت‌ها با اندکی توجه به تخصیص دادن مقدار کمی از همان درآمد نفت که قرار بود بر «سر سفره» مردم برود، به حمایت از روستاییان می‌پرداختند، حال لازم نبود که در اندیشه تاسیس تشکیلات دیگری برای محرومیت‌زدایی از آنان باشیم.
آن عده‌ای که روستای خود را ترک کرده‌اند، دیگر باز نخواهند گشت و شایسته است که به مقوله‌های انسانی، نگرش فیزیکی نداشته باشیم. بازگشت دوَرانی و منظومه‌ای به دهه‌های 60 و 70 دیگر پاسخگو نیست و درصورت احساس و درک وظیفه نسبت به بهبود شرایط بخش کشاورزی باید به‌گونه‌ای دیگر اندیشید.

ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۵۶

دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای