مدیریت ضایعات به جای تولید؛ دُرِ نایاب مدیریت

0
بخش کشاورزی قطعا مهم‌ترین زیرساخت ادامه حیات هر جامعه‌ای است و هرگونه خدشه به آن آثار خود را در تمام سطح جامعه نمایان می‌کند، از فراوانی محصول گرفته تا سرمایه‌گذاری، بارش‌ها، خشکسالی، سیل، طوفان و آتش‌سوزی، آفات و بیماری‌ها و هر آنچه که بتواند تعادل و توازن در این عرصه را برهم بزند، چراغ قرمز آن در سطح جامعه روشن می‌شود.
مزرعه سبز: در مدت چهار دهه گذشته و ‌همراه با افزایش جمعیت، اقداماتی به‌منظور ارتقاء سطح تولید محصولات کشاورزی برای تامین نیازهای جمعیت رو به رشد کشور به عمل آمده، اما در این مسیر پر از فراز و فرود و انباشته از مشکلات و کاستی‌ها، پیوسته اعداد و ارقام، بازی با آن‌ها و عملکرد حیثیتی از این راه، گاه اصول را به حاشیه رانده و موجب بروز خسارات و آسیب‌های بسیار گردیده است.
هر زمان که پای مقایسه و نشان دادن تفاوت‌ها و برتری‌ها به میان آید، به چهل سال قبل مراجعه می‌شود که چندان اشکالی نیز ندارد. مثلا گفته می‌شود که در اوایل انقلاب میزان تولید محصولات کشاورزی ۲۷ میلیون تن در سال بوده، اما در سال ۹۲ این مقدار به ۹۷ میلیون تن رسید(حدود ۴ برابر) است، اما اشاره‌ای به تناسب این افزایش محصول و میزان آب مصرف شده(هدر رفته) و فرسایش خاک نمی‌شود یا به مصارف کودهای شیمیایی، سموم آفت‌کش و علف‌کش، انواع بذور، ماشین‌ها و … که به چه شکلی بوده است، اشاره نمی‌گردد.
قطعا هیچ عدد و رقم واقعی به‌منظور تناسب‌سنجی تولید این محصولات با نهاده‌ها و ضایعات کلانی که از این رهگذر بر تمام کشور تحمیل گردیده، وجود ندارد، چرا که اولویت در نشان دادن تفاوت اعداد کنونی تولید با پیشینیان است. در این مقوله نه مسئولی مورد پرسش قرار گرفته و نه کسی در مورد فجایعی که در عرصه ضایعات(از همه نوع) تحمیلی، بازجویی شده است. منابع آب زیرزمینی یک‎هزار ساله، مکیده و تبخیر شده و از 609 دشت کشور، بیش از 400 دشت در وضعیت ممنوعه و بخش زیادی از آنها دچار وضعیت بحرانی و فرونشست و فرسایش قرار دارند. آنچه در این وانفسا جایش خالی است،‌همان دُر نایاب «مدیریت» است.
اساساً کشور ما عرصه«ضایعات» است،‌از هر نوع و به هر شکل. از عمر آدم‌ها و سوخت و حامل‌های انرژی گرفته تا نان، آ‌ب، گندم، میوه و سبزی و هر آنچه که تولید می‌‌گردد؛ چرا که اولاً تصور می‌شود منابع ما پایان‌ناپذیرند و ثانیاً مدیریت و استفاده بهینه از آن‌ها چندان اهمیتی ندارد.
ضایعات در عرصه‌ها و زیربخش‌های کشاورزی برخلاف مشکلات ناشی از سوءمدیریت‌ها همچنان ادامه دارد، به‌گونه‌ای که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و گوش‌ها، اعم ‌از خواص و عوام، صدای زنگ خطرها را نمی‌شنوند.
درست است که هر کس بنا بر درک خود از ضایعات کشاورزی، عددی را بیان می‌کند، اما بسیاری اعتقاد دارند که رتبه نخست ضایعات محصولات میوه و تره‌بار در دنیا به ایران تعلق دارد در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته و آن‌هایی که تولید و مصرف را مدیریت می‌کنند این مقدار در حدود ۴درصد است.
همچنین، دست‌اندرکاران، پیوسته تکرار می‌کنند که میزان ضایعات تولیدات کشاورزی در محدوده ۳۰درصد است که در صورت کاهش آن«البته با مدیریت» می‌توان غذای مورد نیاز ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر«یعنی افراد زیر خط فقر» را تامین کرد. اگر به‌طور متوسط برای تولید هر کیلوگرم از این محصولات ۸۰۰ لیتر آب مصرف شود (قطعا بیش از این است)، به عدد بهت‌آور ۱۶ میلیارد مترمکعب هدر دادن آب می‌رسیم که باید تلنگری بر اذهان همه باشد. حال پرسش اساسی این است که چرا مسئولان، وزرا، مدیران و … اصرار بر تولید بیشتر دارند، اما از مدیریت مصرف محصولات کشاورزی سخنی به میان نمی‌آورند.
بنابر نظر سازمان فائو (به‌نقل از نشریه دنیای اقتصاد 4/ 8/ 1400)، میزان ضایعات کشاورزی در ایران ۲۵ برابر کشورهای پیشرفته دنیا و در بخش ضایعات میوه، رتبه اول را در دنیا دارد.
اگر باور کنیم که ۳۰درصد از محصولات کشاورزی به ضایعات تبدیل می‌شود این مقدار از ۱۲۵ میلیون تن محصولات کنونی به عدد 5/ 37 میلیون تن یا همان افزایش وعده داده شده وزیر کشاورزی در سال ۱۴۰۴ می‌رسد که برای تولید این مقدار بازهم باید هزاران میلیارد تومان از سرمایه‌های کشور را هزینه کرد و باز هم بر میزان ضایعات افزود، به راستی چرا؟!

سخن آخر

القصه این‌که افزایش تولید چاره کار نیست، چرا که با اجرای مدیریت‌های راهبردی در کاهش ضایعات کشاورزی، ضمن حفظ منابع پایه و کاهش هدر دادن سرمایه‌ها به اهداف تامین امنیت غذایی خواهیم رسید.

مهدی رجول دزفولی

ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۵۸ – آذر ۱۴۰۰

انتهای پیام/

مقاله قبلیسود ۳۰ هزار تومانی دلالان از هر کیلو برنج
مقاله بعدیساعتی هوای پاک برای پایتخت‌نشین‌ها

پاسخ شما

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید