بودجه صدا و سیما با وزارت جهاد کشاورزی همتراز است
بودجه صدا و سیما؛ حیف و میل بیت المال یا سرمایهگذاری فرهنگی؟
بودجه صدا و سیما با افزایش ۴۶ درصدی با مجموع بودجه وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی برابر و با وزارت جهاد کشاورزی همتراز است.

اخبار سبز کشاورزی؛ بودجه وزارتی که با تعهد امنیت غذایی سالانه ۱۳۰ میلیون تن غذا و محصول کشاورزی تولید میکند با سازمانی که حرفهای بیاثر و شعارهای بیمصرف تولید میکند، یکی است!
لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ نشان میدهد که صدا و سیما با افزایش ۴۶ درصدی بودجه، رکورددار دریافت بودجه در میان نهادهای علمی و فرهنگی است.
صداوسیما در سال ۱۴۰۳، حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان بودجه خواهد گرفت. این رقم در بودجه سال جاری ۲۴ هزار میلیارد تومان است. سهم صداوسیما از بودجه عمومی دولت معادل مجموع اعتبارات بودجهای کل وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است و با بودجه وزارت جهاد کشاورزی برابری میکند.
چرا به سازمانی که مخاطبان چندانی ندارد، چنین بودجه هنگفتی میدهند؟
این تخصیص بودجه پرسشهای بسیاری را برمیانگیزد. چرا سازمانی که به گفته برخی آمارها مخاطبان چندانی ندارد، چنین بودجه هنگفتی را به خود اختصاص میدهد؟ آیا این تخصیص، مصداق بارز هدر دادن سرمایههای کشور نیست؟
مرتضی افقه، استاد دانشگاه چمران اهواز، معتقد است که ریشه این مشکل، نظام تخصیص بودجه ایدئولوژیک در کشور است. به گفته وی، تصمیمگیریها تا چه حد بیارتباط به مصالح مردم است. به جای تمرکز بر افزایش رفاه مردم، بودجهای گزاف به صدا و سیما تعلق میگیرد.
باری مضاعف بر دوش اقتصاد کشور
وی با اشاره به مشکلات فروش نفت و تنگناهای بودجهای، پیشبینی میکند که تغییر چندانی در این روند رخ ندهد. ممکن است بودجه همه وزارتخانهها کم شود، اما این کاهش نسبی، به نفع نهادها و دستگاههایی خواهد بود که در جهت توسعه یک نظام ارزشی خاص فعالیت میکنند.
افقه برای کنترل تورم، کاهش کسری بودجه و حذف ردیفهای هزینهای اضافی را ضروری میداند. وی معتقد است که این هزینهها نه تنها کمکی به افزایش تولید و رفاه نمیکنند، بلکه بار مضاعفی بر دوش اقتصاد کشور هستند.
به گفته این استاد دانشگاه، مشکل اصلی، نظام ارزشی حاکم بر تصمیمگیران است که به موضوعاتی مانند تخصیص بودجه، به شکل توسعهمحور نگاه نمیکند. معیشت و رفاه مردم، با فاصله زیادی از افکار این تصمیمگیران قرار دارد.
با این نوع تصمیمگیری، نه تنها ایدئولوژی این افراد ضربه خورده است، بلکه به دلیل ناکارآمدی، نتوانستهاند جذابیتی برای اندیشههای خود ایجاد کنند و حتی همفکران خود را هم دفع کردهاند./ فرارو