شرط حذف یارانه: ۳۰ میلیون تومان درآمد یا یک ملک؟
شرط حذف یارانه برای این افراد، داشتن حقوق ماهانه بیش از ۳۰ میلیون تومان یا مالکیت ملک عنوان شده است

در حالی که گرانی و تورم بیامان زندگیها را تحت فشار قرار داده، ناگهان اعلام میشود که یارانه شما قطع خواهد شد! این سناریوی تلخ برای ۱۷ میلیون ایرانی به واقعیت تبدیل شده است.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ دولت، با استناد به شرط حذف یارانه بر اساس "درآمد بالای ۳۰ میلیون تومان" و "مالکیت ملک"، تصمیمی گرفته که سوالات و نگرانیهای زیادی را برانگیخته است.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اخیراً اعلام کرده است که بر اساس قانون بودجه ۱۴۰۴، یارانه حدود ۱۷ میلیون نفر از دهکهای بالای درآمدی حذف خواهد شد.
شرط حذف یارانه برای این افراد، داشتن حقوق ماهانه بیش از ۳۰ میلیون تومان یا مالکیت ملک عنوان شده است. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند این معیارها با واقعیتهای اقتصادی و خط فقر در ایران فاصله معناداری دارند.
تناقض آشکار: خط فقر کجاست و دهکهای برخوردار کیستند؟
طبق گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس، خط فقر مطلق برای یک خانوار سه نفره در سال ۱۴۰۳ به بیش از ۱۱ میلیون تومان رسیده است. از سوی دیگر، برآوردهای نهادهای مستقل اقتصادی، خط فقر نسبی را حدود ۳۵ میلیون تومان نشان میدهد.
حالا سوال اساسی اینجاست: اگر خط فقر نسبی ۳۵ میلیون تومان است، چطور فردی با حقوق ماهانه ۳۰ میلیون تومان در زمره "سه دهک بالای درآمدی" قرار میگیرد؟ آیا این یعنی بخشی از طبقه متوسط جامعه، به اشتباه در لیست ثروتمندان طبقهبندی شدهاند؟
مالکیت ملک: دارایی یا رفاه؟
یکی دیگر از شرطهای حذف یارانه، "مالکیت ملک" است. بسیاری از خانوادهها تنها داراییشان یک خانه قدیمی و ارثی است که حتی امکان فروش آن را هم ندارند. اما به صرف داشتن نامشان در سامانه املاک، از دریافت یارانه محروم خواهند شد. آیا مالکیت یک ملک قدیمی، لزوماً به معنای رفاه اقتصادی است؟
به خصوص در اقتصادی که ارزش داراییها سرسامآور بالا رفته اما درآمدها ثابت ماندهاند. این معیار، به جای تمرکز بر جریان درآمدی، صرفاً بر روی دارایی ثابت تمرکز میکند و ممکن است عدالت را زیر سوال ببرد.
چالشهای سیاستگذاری: بازنگری در شناسایی دهکها
حذف یارانهها، اگرچه میتواند به مدیریت منابع بودجهای کمک کند، اما اجرای آن بدون یک نظام دقیق و عادلانه برای شناسایی دهکها، میتواند منجر به حذف افراد نیازمند از چرخه حمایتهای اجتماعی شود.
این رویکرد نه تنها بیاعتمادی عمومی را افزایش میدهد، بلکه در شرایط تورم بالا و افزایش افسارگسیخته قیمت کالاهای اساسی و خدمات، میتواند فشار معیشتی را بر اقشار متوسط و ضعیف دوچندان کند.
به نظر میرسد مدل فعلی شناسایی دهکهای درآمدی نیازمند بازنگری جدی و استفاده از سامانههای هوشمندتر است. تحلیل ترکیبی درآمد، هزینه و سبک زندگی، و مشورت با نهادهای تخصصی میتواند به تدوین سیاستهای حمایتی عادلانهتر منجر شود.
تا زمانی که نگاه دقیقتری به شاخصهای فقر و درآمد واقعی خانوارها صورت نگیرد، حذف یارانه نه تنها به توزیع عادلانه منابع کمکی نخواهد کرد، بلکه خود به چالشی تازه برای معیشت مردم بدل خواهد شد.