استفاده از ظرفیت انرژی تجدیدپذیر برای عبور از ناترازی
گذر از مسیر کره، آلمان و چین
سیصد روز آفتابی در فلات مرکزی، میتواند ایران را تبدیل به مرکز انرژی در خاورمیانه کند.
اخبار سبز کشاورزی؛ پروژه هاب برق منطقه بهمثابه یک مخزن برق عمل میکند که هر کشوری مازاد تولید دارد، برقش را به این مخزن واریز کند و کشوری که نیاز دارد، از این برق استفاده کند؛ این ظرفیت میتوانست درآمدهای بسیار بالایی ایجاد کند و از نظر سیاسی هم یک نقش محوری برای ایران ایجاد کند.
بااینحال ایران به این بخت بلندش پشتپا زده و نگاه نادرست متولیان به این انرژی، منجر شده که کشوری که بیش از ۱۸ هزار مگاوات ناترازی برق دارد، فقط ۱ هزار و ۲۰۰ مگاوات برق از طریق انرژی خورشیدی تأمین کند. این درحالیاست که کشورهایی چون ژاپن، آلمان و کره جنوبی، از تجدیدپذیرها برای عبور از ناترازی انرژی استفاده کردند.
در این گزارش در کنار اشاره به تجربه کشورهای مختلف برای عبور از ناترازی برق، به این پرداخته که چگونه باید از ظرفیت تجدیدپذیرها برای عبور از ناترازی استفاده کردیم؟ سؤالی که رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران، در جواب آن معتقد است باید حرکت بهسمت نیروگاههای کوچکمقیاس باشد و نایبرئیس هیئتمدیره سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق، ایجاد کارگروهی برای واردات تجهیزات خورشیدی از چین را ضروری میبیند.
میزان ناترازی برق در کشور به حدود ۱۸ هزار مگاوات رسیده؛ البته ایران تنها کشوری نیست که با ناترازی انرژی روبهرو بوده و هست. در دهه ۱۹۹۰ آلمان با چالشهای ناترازی انرژی بهخصوص در فصل زمستان روبهرو بود. این میزان ناترازی بهطور متوسط حدود ۳ هزار مگاوات بود که آلمان در قالب طرح تغییرات بنیادی در سیاستهای انرژی، وابستگی به سوختهای فسیلی و هستهای را کاهش و سهم انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش داد و در نهایت ناترازیاش را مرتفع کرد.
آلمان از سال ۲۰۰۰ با توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر خود و سرمایهگذاری وسیع در انرژیهای بادی و خورشیدی و تنظیم قوانین حمایتی (توسعه انرژیهای تجدیدپذیر)، از سال ۲۰۰۵ با اعمال مالیات بر مصرف سوختهای فسیلی و تشویق به استفاده از انرژیهای پاک (سیاستهای مالیاتی)، توانست بعد از گذشت ۱۰ سال، در سال ۲۰۱۰ به ظرفیت کلی ۵۰ هزار مگاوات حاصل از منابع تجدیدپذیر برسد و از ناترازی انرژی عبور کند.
ژاپن هم پس از بحران هستهای فوکوشیما در سال ۲۰۱۱، به میزان ناترازی انرژی ۱۰ هزار مگاوات رسید. این کشور از سال ۲۰۱۲ با اقداماتی همچون سرمایهگذاری در انرژیهای خورشیدی و بادی و توسعه تکنولوژیهای نوین، بهبود زیرساختهای توزیع برق و توسعه سیستمهای هوشمند مدیریت مصرف (بازسازی زیرساختها)، بهبود بهرهوری در صنایع و ساختمانها و ارائه یارانه و تسهیلات مالی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، توانست پس از گذشت ۸ سال، در سال ۲۰۲۰ از ناترازی انرژی عبور کند. تولید برق از منابع تجدیدپذیر، از حدود ۱ درصد در سال ۲۰۱۱، به بیش از ۲۰ درصد در سال ۲۰۲۰ در این کشور رسیده است تا ظرفیتی حدود ۴۰ هزار مگاوات از نیروگاههای خورشیدی دریافت کند.
کره جنوبی نیز مسیری همچون آلمان و ژاپن را طی کرد و در اوایل دهه ۲۰۰۰، به ناترازی انرژی در حدود ۵ هزار مگاوات رسید. این کشور از سال ۲۰۰۵ با اقداماتی همچون سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی و بادی، بهبود کارایی انرژی در صنایع و ساختمانها، بهبود سیستمهای حملونقل، ارائه تسهیلات مالی و یارانهها برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، اعمال سیاستهای تشویقی برای کاهش مصرف انرژی و افزایش بهرهوری و نوسازی و بهروزرسانی نیروگاههای حرارتی، توانست پس از گذشت ۸ سال، در سال ۲۰۱۳ ناترازی انرژی را به صفر برساند و تولید برق از منابع تجدیدپذیر را از حدود ۲ درصد در سال ۲۰۰۵، به بیش از ۱۰ درصد در سال ۲۰۱۳ برساند.
کنار رفتن دولت باعث توسعه تجدیدپذیرها شد
کشوری مثل ژاپن و کره جنوبی با ارائه یارانه و تسهیلات مالی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، توانست از ناترازی عبور کند؛ سیاستی که در ایران شرایط اقلیمی ۳۰۰ روز آفتابی و با متوسط تابش ۴.۵ تا ۵.۵ کیلوواتساعت بر مترمربع، پی گرفته نشده است و عمده تمرکز با وجود ناترازی گاز، روی نیروگاههای سیکل ترکیبی و گازی است. «علیرضا کلاهی» رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران، با بیان اینکه امروز ۸۰ تا ۹۰ درصد نیروگاهها بهسمت تولید تجدیدپذیر حرکت میکنند و اینبار توسعه تجدیدپذیرها با قوانین و یارانههای دولتی اتفاق افتاده است، میگوید: «بهطور نمونه در کشورهای اروپایی، افرادی که روی سقف خانه سولار پنل نصب کنند، اعتبار مالیاتی میگیرند و مالیات کمتری میپردازند و قراردادهای خرید تضمینی جذابی منعقد میکنند؛ بنابراین درحالیکه کشورهای دیگر از طریق سوبسید و حمایتهای دولتی تجدیدپذیرها را توسعه میدهند، در ایران به دلیل اینکه سرمایهگذار به دولت اطمینان ندارد، تابلو سبز با مکانیزم بازار حاکم شد و همین کناررفتن دولت، باعث توسعه تجدیدپذیرها شده است.»
کلاهی معتقد است برای عبور از ناترازی برق در بازه زمانی کوتاهمدت، چارهای جز احداث نیروگاه خورشیدی نداریم. او با اشاره به مشکل کمبود گاز در کشور میگوید: «باتوجهبه نبود گاز، چارهای جز احداث نیروگاه خورشیدی نداریم و امروز هم که قیمتها روی تابلوی سبز تا ۶ هزار تومان رسیده و حدود ۱۰ سنت است و قیمت هر کیلووات در کشورهای همسایه ما کمتر از ۲ سنت است، اگر هزینه نهایی هر کیلوواتساعت نیروگاه حرارتی را محاسبه کنیم، میبینیم که نیروگاه خورشیدی بهصرفهتر است و حتی میتوانیم در ایران قیمت برق را با توسعه تجدیدپذیرها به ۲.۵ سنت برسانیم و از طرفی سوختهای فسیلی را برای صادرات یا استفاده در پتروشیمی آزاد کنیم. نکته دیگر اینکه، با احداث نیروگاههای خورشیدی و کاهش کربن، میتوانیم تعهدات بینالمللی را ایفا کنیم و همچنین نقش تبادل انرژی منطقه و هاب منطقه را بازی کنیم.»
کشور ما پتانسیل ۵۰ تا ۶۰ هزار مگاوات انرژی خورشیدی را دارد. مطابق مطالعات انجامشده توسط مرکز «DLR» آلمان در مساحتی بیش از ۲۰۰۰ کیلومترمربع، امکان نصب بیش از ۶۰ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی وجود دارد. نه صرفاً شهرکهای صنعتی، سقف منازل و راهآهن، بلکه امروزه معادن زغالسنگ متروکه نیز با تغییر کاربری، فرصتی مناسب برای تولید انرژی خورشیدی هستند.
کارگروه ویژه برای واردات تجدیدپذیرها ایجاد شود
رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران معتقد است، برای توسعه تجدیدپذیرها باید کارگروه ویژهای برای واردات تجهیزات از کشور چین ایجاد شود و با ایجاد تسهیل شرایط این تجهیزات در پرداخت در اختیار پیمانکاران قرار بگیرد. او دراینرابطه میگوید: «این کارگروه باید از طرفی پیمانکاران را رتبهبندی کند تا منجر به هزینهتراشی نشود. این کارگروه میتواند متشکل از صندوق توسعه ملی، سازمان برنامهوبودجه، وزارت صمت و وزارت نیرو باشد. ریسک هم بسیار پایین است و نیروگاه بهعنوان ضمانت در صورت عدم بازپرداخت تسهیلات به صندوق توسعه ملی واگذار میشود.»
«رضا ریاحی» نایبرئیس هیئتمدیره سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق، اما معتقد است حرکت وزارت نیرو برای توسعه تجدیدپذیرها برای رفع ناترازی، باید بهجای مزرعه خورشیدی، نیروگاههای کوچک مقیاس باشد. ریاحی دراینرابطه میگوید: «متأسفانه در چند سال اخیر توسط «ساتبا» مناقصاتی برگزار شد که این نیروگاهها به شکل مزرعه بزرگ ایجاد شوند؛ درحالیکه ایجاد این نیروگاهها در اندازههای بزرگ، خطوط انتقال و پست فشارقوی برای وصلشدن به شبکه نیاز دارد که حدود سه سال زمان میبرد.» به گفته او، درباره تجدیدپذیرها اگر قرار است اقدامی انجام شود، باید در سایزهای کوچک باشد که اتصال به شبکه راحت و روان باشد.
از ابتدای کار دولت سیزدهم، تصمیم گرفته شد ظرف ۴ سال، ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر ایجاد شود، اما عملاً کل ظرفیت خورشیدیهای کشور، ۱ هزار و ۲۰۰ مگاوات است. طبق برنامه هفتم توسعه، باید ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر کشور در برنامه هفتم، ۱۵ هزار مگاوات افزایش یابد. حرکت بهسمت احداث تجدیدپذیرها برای عبور از ناترازی برق، موضوعی است که حتی در دفاعیات «عباس علیآبادی» وزیر نیرو هم آمده بود. او اواخر مرداد در یکی از نشستهای خود با نمایندگان مجلس، گفته بود: «ما چارهای نداریم جز اینکه از انرژیهای تجدیدپذیر و هستهای برای تولید برق استفاده کنیم و بدون شک سهم تولید برق خورشیدی در دولت چهاردهم افزایش خواهد داشت.» وزیر دولت چهاردهم حتی وعده داده که در این دولت جذب سرمایهگذار در این بخش دنبال خواهد شد؛ موضوعاتی که باید دید در عمل محقق خواهند شد یا خیر؟/ پیام ما