باغی برای توسعه ایران
تاملی در وضعیت اقتصادی کشور و مقایسه آن با کشورهای پیشگامی که برای رسیدن به توسعه تلاش کردند و موفق شدند همواره این سوال مطرح می شود،آنها چه کردند تا توانستند.
تاملی در وضعیت اقتصادی کشور و مقایسه آن با کشورهای پیشگامی که برای رسیدن به توسعه تلاش کردند و موفق شدند همواره این سوال را در ذهن تداعی می کند که آنها چه کردند تا توانستند.
در برخی بخشها در جهت تحقق توسعه و بالندگی ایران گامهایی برداشته شده اما بررسی، تحلیل آمار و اطلاعات عملکرد بخشهای مختلف اقتصادی و مقایسه با جایگاه دیگر کشورها در مورد صنایعمادر، پایه و غیرپایه برای پالایشگاههای نفت، گاز و خودروسازی، خبر از وضعیت اقتصادی ناهنجار میدهند.
بهنظر میرسد وابستگی به تکنولوژی و منابع مالی، خامفروشی و عقبماندگی بخشهای مختلف اقتصادی بهدلیل مدیریت دولتی در اغلب صنایع مادر، از دلایل برآورده نشدن انتظار تحقق توسعه اقتصادی کشور بوده است.
با این حال اکنون با تغییر دولت و روی کار امدن کابینهای جدید با شعار بهبود اوضاع اقتصادی کشور، شاید افکاری نو با بازتعریف ظرفیت و پتانسیلهای اقتصادی بتوانند توسعه را برای کشور رقم بزنند.
بخش کشاورزی کشور یک بخش اقتصادی مهم است که با ایجاد امنیت غذایی، امنیت ملی را تامین میکند؛ اما براساس اطلاعات مرکز آمار ایران این بخش از ارزشافزوده کمی برخوردار بوده است و در توسعه آن به مزیت رقابتی این حوزه توجه چندانی نشده است.
صنایع کشاورزی از صنایع مادر محسوب میشوند که بهدلیل برخورداری ایران از نفت و گاز، این بخش هیچگاه مورد توجه جدی در جهت رشد کشور قرار نگرفته است. حتی اندکی دقت در این بخش نیز بیانگر توجه نداشتن به مزیت رقابتی اقلیم ایران در رشد اقتصاد زیربخشهای کشاورزی بوده است.
بهطور کلی هدف از تشکیل وزارت جهادکشاورزی با ۸۲ هزار پرسنل، امکانات و مستقلات دولتی و ملزومات اداری در دو هدف اصلی تولید غذای سالم و امنیت غذایی کشور و صادرات مازاد تولید خلاصه شده است که این دو هدف باسرمایهگذاری بخش خصوصی و حمایتهای زیرساختی دولت در زیربخشهای کشاورزی باغبانی، زراعت، دام، طیور و شیلات میسر میشود.
چهار زیر بخش تولیدی ذکر شده هرکدام برای تولید به الزاماتی نیاز دارند که در هر کشوری با توجه به قابلیتهای اقلیمی و اراضی قابل تولید و پیشینه تولید متفاوت است.
ایران در دو زیر بخش دام و طیور و شیلات کشور نیازمند واردات نهادهها و خوراک دام طیور و آبزیان است؛ بهطوری که وابستگی ۹۰درصدی قطعی در این بخشها وجود دارد. بنابراین میتوان گفت در صورت نداشتن برنامهریزی زیربنایی طولانیمدت، مزیت اصلی در تولید این محصولات در کشور وجود ندارد.
با این حال به دلیل نیاز کشور به تامین امنیت غذایی، نهادهها، خوراک دام و طیور و آبزیان از راه واردات تامین میشود تا چرخه تولید و اشتغال در کشور پایدار باشد.
در حوزه تولید محصولات زراعی نیز کشور از یکجهت، یکسوم میانگین بارندگی در دنیا بارش را داشته و از جهت دیگر به علت قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمهخشک سه برابر میانگین دنیا تبخیر آب دارد. این امر در زمینه تولید محصولات زراعی که به آب فراوان نیاز دارند دارای مزیتی نیست.
در این میان بررسی بخش باغبانی حاکی از اطلاعات جذابی برای سرمایهگذاری در توسعه کشور است برای نمونه باغبانی کشور یکی از چهار نقطه اصلی تولید محصولات باغبانی در دنیا بهشمار میآید .
ایران بهترین منطقه برای تولید محصولات باغبانی در مناطق کوهپایهای است و بهعلت فرا گرفتن دو رشته کوه بزرگ البرز و زاگرس در مناطق وسیعی از کشور و وجود ۱۱ اقلیم از ۱۳ اقلیم اصلی دنیا در ایران، همچنین میکرواقلیمهای فراوان، قرار گرفتن در عرض جغرافیایی طولانی و بهویژه چهارفصل بودن کشور، استعدادهای قابلتوجهی در توسعه بخش کشاورزی در این حوزه وجود دارد.
غنیبودن ارقام محصولات باغبانی نیز از مهمترین نقاطقوت بخش باغبانی کشور است بهطور مثال فقط در محصول خرما ۳۲۰ رقم خرما در کشور وجود دارد که در میدان رقابت جهانی برای هر سلیقهای یک طعم را معرفی میکند.
براساس اعلام سازمان جهانی فائو، مصرف سرانه میوه بهازای هر نفر در دنیا را ۶۲ کیلوگرم در سال است. این میزان سرانه مصرف در اروپا ۱۱۷ کیلوگرم و در آمریکایشمالی ۱۱۲ کیلوگرم اعلام شده در حالیکه در ایران سرانه مصرف میوه ۲ برابر کشورهای توسعهیافته و ۳ برابر کشورهای در حال توسعه یعنی ۱۵۸ کیلوگرم است.
همچنین، به گزارش وزارت جهادکشاورزی، کشور ایران با بالاترین آمار تولید میوه در خاورمیانه، در ۱۵ محصول باغی در دنیا، جزو ۱۰ تولیدکننده برتر است و ۴درصد از محصولات کشاورزی جهان را تولید میکند.
با وجود فرصتهای طلایی در باغبانی کشور، سرمایهگذاری صورتگرفته در این بخش بسیار محدود است. برای نمونه سرمایهگذاری دولت در زیر بخش باغبانی با خوشبینانهترین حالت، در طول ۴۰ سال گذشته حداکثر یک میلیارد دلار بود و سرمایهگذاران اصلی بخش خصوصی بودهاست. در مقابل، این میزان از سوی دولت برای صنایعپتروشیمی ۹۳ میلیارد دلار بوده است.
این در حالی است که صادرات پتروشیمی ۱۲ میلیارد دلار درآمد ارزی برای ایران دارد در حالیکه صادرات محصولات باغبانی شامل: میوه، محصولات گلخانهای و گیاهان دارویی از قابلیت صادرات تا ۲۵ میلیارد دلار برخوردار است.
با این وصف میتوان گفت: ایران با برخورداری این موقعیت میتواند در بازار جهانی بکر محصولات باغی از خامفروشی تا محصولات فرآوری شده بهویژه در کشورهای همسایه به سهم قابلتوجهی دستیابد؛ که این امر ضرورت سرمایهگذاری در این حوزه را آشکار میسازد.
هر چند همواره بر اهمیت سرمایهگذاری و جایگاه مهم سرمایهگذاران تاکید میشود؛ اما باغداران که سرمایه زندگی خود را در این مسیر قرار دادهاند به دلیل سیاستگذاری مبهم در این حوزه با چالشهای متعددی روبرو هستند، اقدامات زیربنایی برای توسعه باغات و بازاریابی محصولات باغی ایران، امری مهم تلقی میشود که نیازمند تمرکز و برنامهریزی هدفمند است.
در مجموع میتوان اذعان داشت باغبانی در ایران یک نعمت خدادادی و میراثی ارزشمند است که در صورت توجه کافی دولت به این بخش شامل باغات، گلخانهها و گیاهان دارویی و پیوندهای پسین و پیشین آن بیش از ۷۰ صنعت در کشور رونق خواهد گرفت. امید است وزیر جهادکشاورزی دولت سیزدهم با نگاهی ویژه و با مزیت رقابتی این بخش زمینه را برای توسعه کشور با تکیهبر این بخش فراهم آورد.
فاطمه امیری