زمزمههایی که پیش از این درباره ناتوانی تیم مذاکرهکننده برای رفع تحریمها و احیای برجام شنیده میشد
اخبار سبز کشاورزی : زمزمههایی که پیش از این درباره ناتوانی تیم مذاکرهکننده برای رفع تحریمها و احیای برجام شنیده میشد، رفته رفته با صدای بلندتری گفته میشود و گویندگان این اظهار ابایی ندارند که با صدای بلند و اعتراضگونه، زبان به انتقاد از رفتار، راهبرد و دیدگاههای اعضای تیم مذاکرهکننده بکشایند و هشدار دهند که این تیم با این رویکرد و دیدگاهها نه فقط به توافق نزدیک نمیشود؛ بلکه اصولاً برای رسیدن به توافق احتمالی حتی فکر هم نمیکند.
البته پیش از این کسانی که مواضع باقری را دنبال کرده و میشناختند معتقد بودند تیم مذاکرهکننده هیچ گاه به توافق دست نخواهد یافت؛ چراکه به آن اعتقادی ندارد.
اما تیم مذاکرهکننده چنان وارد گفتگوها شد که گویی قرار است پس از 48ساعت توافق حاصل و تیم گفتگو کننده به کشور بازگردد.
البته در نخستین دور گفتگوها مشخص شد که رسیدن به نتیجه و امضای یک توافقنامه آن قدر هم که ادعا میشد ساده نیست. تیم مذاکره کننده چنان رفتار میکند که گویی آمریکاها منتظر نمایندگان سیدابراهیم رئیسی بودند تا به حرفهای آنان گوش و از آنها اطاعت کنند.
اما در عالم واقعیت و بر سر میز مذاکرات آن چه رخ داد با انتظاری که بهوجود آمده بود تفاوت زیادی داشت؛ چراکه طرف آمریکایی حاضر به همراهی با هیات ایرانی و تبعیت از خواستههای آنان نشد.
همان موقع خبری از زبان یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی شنیده شد مبنیبر اینکه همراه با مخالفت طرف آمریکایی، باقری و همکارانش از مواضع و خواستهای خود عدول کردهاند و خواستههای خود را تقلیل دادهاند.
به این ترتیب توافقی که امید میرفت در اسفندماه گذشته حاصل شود، به ناگاه معلق شد و حصول توافق به آیندهای نامعلوم سپرده شد.
اکنون اتهاماتی علیه تیم مذاکره کننده مطرح شده است، روشن نیست تیم مذاکره کننده درمورد خواستههایی که آمریکاییها آن را غیرواقعبینانه و غیرمرتبط با تحریمهای برجامی میخواند چرا توضیح نمیدهد و افکار عمومی کشور را در این باره آگاه نمیکند.
آیا واقعاً آنطور که غربیها توصیف میکنند خواستهای ایران غیرواقعبینانه و غیرمرتبط با تحریمهای مربوط به برجام است؟ اگر چنین نیست، چرا مقامات ایرانی و معاونت دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه در این باره اطلاع رسانی نمیکند؟
نتیجه این سکوت آن است که افکار عمومی داخل کشور و بهتبع آن افکار عمومی بینالمللی مسئولیت ناکامی در مذاکرات را برعهده ایران میگذارند و پروژه مقصرسازی را به پیش میبرند.
در واقع، پروژه مقصرسازی راهبرد جدید اروپا و ایالات متحده است که در مقابل سرسختی ایران تمهید شده و طی آن قرار است گام به گام ایران به سوی استفاده از مکانیزم ماشه هدایت شود.
اکنون اروپا و آمریکا سناریویی را به اجرا گذاشتهاند که طی آن ایران درمورد به نتیجه نرسیدن مذاکرات بیشتر و بیشتر مقصر جلوه داده شود و افکار عمومی جهان در این باره که در فرآیند مسدود شدن و عدم توفیق گفتگوها ایران مقصر است.
از همین روست که بلافاصله پس از پایان مذاکرات دوحه، انتقادها از مسائلی که ایران مطرح کرده آغاز و بلافاصله در شورای امنیت نیز ایران به فعالیتهای نامتعارف هستهای و موشکی متهم شد.
در واقع، جمع این رفتار این تصور را برای افکار عمومی بینالمللی به وجود آورد که از یک سو ایران با وقتکشی و طرح مسائل غیرمرتبط با تحریمهای هستهای زمان میخرد و طرف دیگر به فعالیتهای غیرمجاز و خطرناک هستهای ادامه میدهد.
در این صورت، افکار عمومی بینالمللی نه فقط میپذیرد، بلکه مشتاق است با ایران برخورد امنیتی صورت گیرد و از فعالیتهای غیرمجاز و غیر قابل مهار و خطرناک تهران جلوگیری شود. در این صورت اگر غرب به رهبری ایالات متحده به مکانیزم ماشه در توافق هستهای متوسل و این مکانیزم را عملیاتی کند، ایران چه دفاعی خواهد داشت؟
روشن است که ایران گزینههای زیادی در مقابل این تکنیک غرب ندارد؛ چه آنکه در صورت اجرایی شدن مکانیزم ماشه، اعضای دارای حق وتو نمیتوانند از این حق خود استفاده کنند؛ یعنی اگر پرونده هستهای ایران به شورای امنیت ارجاع و تصمیمگیری در این باره به این شورا محول شود؛ آنگاه روسیه و چین که هم اکنون متحدان ایران بهشمار میروند نمیتوانند به نفع ایران قطعنامه شورای امنیت را وتو کنند و قابل انتظار است که قطعنامه علیه ایران تصویب شود.
البته فرآیند بسیار پیچیدهای باید عملیاتی شود تا مکانیزم ماشه به اجرا درآید؛ اما کاملا قابل انتظار است که وقتی جبهه گستردهای در مورد تخریب رفتار ایران در مذاکرات وین و دوحه گشوده شود، حتما در پایان این گشایش جبهه مخالف، تمهیدات و نتایج نه چندان مناسبی علیه ایران به وقوع خواهد پیوست.
نادر کریمی جونی