دولت های محلل
هشت رئیسجمهور در 13 دوره قرار گرفتن بر مسند قوه مجریه پیش از آنکه با روند انتخابات به آن جایگاه رسیده باشند، منتصب از سوی جناحهایی بودند
اخبار سبز کشاورزی : هشت رئیسجمهور در 13 دوره قرار گرفتن بر مسند قوه مجریه پیش از آنکه با روند انتخابات به آن جایگاه رسیده باشند، منتصب از سوی جناحهایی بودند که از سوی آنها تایید شده بودند و هر آنچه پس از اتمام دورههای قانونی سنواتی از خود بهجای گذاشتند، پس از اندک زمانی از سوی اخلافشان مورد انتقاد و ایراد قرار گرفت.
افرادی که بعضا گاه تا جایگاه «معجزه هزاره سوم» ارتقاء درجه یافتند و اندک زمانی بعد اصطلاحاً «تو زرد» از آب درآمدند؛ اما نتیجه کارهایشان برای جامعه چشمگیر نبود و متاسفانه اختلاس و رانتخواری و فساد سازمان یافته و سیستماتیک، بر باد دادن سرمایههای ملی، افزایش فقر و فلاکت، از بین بردن محیط زیست، نابود کردن منابع آب و دهها مورد مشابه دیگر نیز در زمان آنها کمابیش رخ داد.
گاه برخی از این دولتها و نیز افراد گمارده شده بر مناصب، نقش «محلل» را برعهده گرفتند تا با وعدههای خلاف و بعضاً غیرواقعی و غیرقابل اجرا، بین این دو، یک «عَقد رُجعی» بهوجود آورند تا سه طلاقه شدهها را مجدداً به نوعی به یکدیگر پیوند زنند که اگر ظاهراً در این مقوله پیروز میشدند، اما اندک زمانی بعد باز هم «آش همان آش و کاسه همان کاسه» بود.
با انتصاب هر رئیس جمهور و با دور شدن از آرمانهای تشکیل یک حکومت اسلامی، آنانی که زمانی تمام انگیزه و جد و جهد خود را برای پیاده کردن چنین آرمانهایی بر سر دست گرفته بودند، یک به یک به تاریکخانه رفتند و دیگر حتی یاد و نامی از آنها نیز بر جای نماده است.
شنیدن و تکرار گفتههای تسهیلگران استقرار دولتها که دیگر کمتر سخنی از آنها در جایی به گوش میرسد، جای تامل و دقت نظر و بازبینی دارد و هنوز پس از گذشت 44 سال از آن زمان برخی مدعی استمرار آزمون و خطا در پیاده کردن منویات گذشته هستند.
یکی از نکات محلل بودن سیزده دولتی که تاکنون بر سر کار آمدهاند آن بود که در زمان حکومت پهلوی دوم و بهدلیل تغییر جهت جامعه بهسمت صنعتی شدن، نوعی بورژوازی ملی نیمبند بهخاطر ورود و حضور بخش خصوصی در عرصههای تولید بهوجود آمده بود که با فروپاشی آن حکومت، مبدل به یک بورژوازی رانتی گردید که حاصل آن شکل گرفتن کوه یخی از انواع فسادها شده که گاه نوک آن از گوشهای از این اقیانوس بیرون میزند.
نمیتوان درجه محلل بودن این دولتها را تعیین و به آنها امتیاز داد؛ چراکه هر یک از آن «بت عیارها» در چهرهای متفاوت رخ مینمود؛ یکی سردار سازندگی بود، آن یکی مبدع در «گفتگوی تمدنها» شد، دیگری دولت «پاسخگو» آن دیگری «تدبیر و امید» و آخری «خدمتگزار مستضعفان» که در مراحل و مراتب بعدی باز هم میتوان از این آرایشها بر زلف دولتهای آینده بست؛ اما هرچه باشد هنوز امکان ظهور محللهای دیگر با اوصاف متفاوت وجود دارد.
زمینخواران اصلاح طلب
در این گیر و دار محللهای اصولگرا به نظر اندکی صادقانه عمل کردند؛ اما ریزهخواران به اصطلاح اصلاح طلب محللهای خوبی نبودند، چراکه عملکرد آنها موجب عدم رضایت طرفین دعوا و موجب سلب اعتماد آحاد جامعه و پایمال شدن وجاهت و مشروعیت آنها شد و دولت و منصوبان فسادستیز با مهر محللهای راستین و صادق، خود عامل گسترش انواع و اقسام فسادهای کلان در اموال و سرمایه عمومی و ملی و افزایش فقر در جامعه و منهدم کردن قشر متوسط شدند که چشمه جوشان بالندگی و سازندگی در هر جامعه است.
از رفیقدوستها و جزایریها و رنجانیها تا سلاطین سکه و دلار و قیر و اتومبیل و مواد پروئتینی و دارو و خاوریها و حالا فولاد مبارکه اصفهان و رشوهگیریهای برادر فلان رئیس جمهور و… که همگی ساخته و پرداخته دولتهای محلل بودند که نه فقط از شدت این فسادها کاشته نشد که از سه هزار میلیارد تومان خاوری به 92 هزار میلیارد تومان فولاد مبارکه رسیده است.
به راستی کدام یک از این دولتهای «پاکدست» محلل میتواند ادعا کند که در دهها و صدها فساد سازمان یافته ناگفته و نادیده، دیگر نقشی نداشته است.
ابراهیم رئیسی مدعی است که سالها قبل خواهان برکناری مدیرعامل فولاد مبارکه شده است. حال اگر این ادعا واقعیت داشته باشد پس چرا هنگامی که ایشان دارای قدرت و توان کافی در این زمینه بودند این کار را نکردند و چرا با اشراف و آگاهی از فساد در آن کارخانه اقدامی عملی در احقاق حق مردم انجام ندادند و چه عواملی مانع از برخورد او با مهرههای فساد در آن کارخانه شد، پرسش دیگر آن است که آیا از آن تاریخ به بعد دیگر فساد و رانتی در آن کارخانه رخ نداد تا اینکه عملکرد مسئولان کارخانه به تحقیق و تفحص از سوی مجلس کشیده شود؟
در این جاست که هر دولت، محلل دولت بعدی میشود و این روند تا سقوط همه چیز در کشور ادامه خواهد داشت.
م.رجول