آگرو پولی، هژمونی شرکتها بر زنجیره غذایی جهانی
آگرو پولی بر روی 10 شرکت بزرگ و تاثیرگذار مواد غذایی و نوشیدنی در جهان تمرکز کرد.
نزدیک به یک دهه قبل «آکسفام بینالملل» در گزارش سال 2013 خود با عنوان «پشت برندها» بر روی 10 شرکت بزرگ و تاثیرگذار مواد غذایی و نوشیدنی در جهان تمرکز کرد.
اخبار سبز کشاورزی؛ دکتر حسین شیرزاد، تحلیلگر و دکترای توسعه کشاورزی| این شرکتها آنقدر بر زنجیره ارزش غذای جهان مسلط و قدرتمند هستند که سیاستهای آنها میتواند تأثیر عمدهای بر رژیم غذایی، میزان کالری و شرایط کاری مردم در سراسر جهان و همچنین بر محیط زیست داشته باشد، حتی میتوانند انتخابهای غذایی، شرایط تامین کننده و تنوع مصرف مواد غذایی را دیکته کنند.
بر اساس این گزارش، همه این شرکتها در سال 2013 دهها میلیارد دلار درآمد داشتند. پنج شرکت از این شرکتها حداقل 50 میلیارد دلار دارایی داشتند، در حالی که چهار شرکت بیش از 6 میلیارد دلار در سال سود داشتند.
علاوهبر این، این 10 شرکت بهطور مستقیم بیش از 1.5 میلیون نفر را در مجموع استخدام کرده بودند. نستله بزرگترین شرکت از این 10 شرکت با فروشی بیش از 100 میلیارد دلار و سودی بیش از 11 میلیارد دلار در سال 2013 خودنمایی می کرد.
غول مواد غذایی سوئیسی به تنهایی حدود 333000 کارمند و یک حاکمیت شرکتی بی نظیر داشت.
بیشتر بخوانید: ادغام عمودی و مرغداری قراردادی در توسعه صنعت طیور
طلیعه آگروپولی و انحصارات کشاورزی
اما طی یکدهه بعد، امروزه بهواسطه فرایند «ادغام و تملک» تعداد کمی از شرکتها صنعت غذای جهان را از مزرعه تا چنگال کنترل می کنند.
آگروپولی، بدان معنی است که چند شرکت قدرتمند در زنجیره تامین و ارزش جهانی غذایی دیکته میکنند که کشاورزان چه چیزی، چگونه و با چه استانداردهایی بکارند و تحت چه فراگردی محصول تولیدی را انبارش کرده و با چه قیمتی بفروشند و تقریباً انتخاب حداقلی برای مصرف کنندگان جامعه برای تامین رژیم غذایی روزانه وجود دارد.
شبکه توزیع سوپرمارکتهای زنجیرهای نیز در حال غالب شدن هستند. تا دهه 1990 بیشتر مردم از فروشگاههای مواد غذایی محلی یا منطقهای خرید میکردند. اکنون، تنها چهار شرکت Walmart، Costco،Kroger Ahold Delhaize, بیش از 65 درصد از بازار خرده فروشی را در اختیار دارند.
صنعت کشاورزی و تولید مواد غذایی تحت تملک این شرکتها تا سال 2022 بیش از یک میلیارد نفر یا یک سوم نیروی کار جهانی را استخدام کرده است و با کنترل بر تکنولوژی، مرزهای سنتی بین بخشهای متنوع صنایع مختلف کشاورزی در حال محو شدن است. رویکرد آنها کاملاً بازار محور و رشد محور است.
در همین حال، فناوریهای جدیدی در حال توسعه یا بکارگیری هستند که میتوانند ماهیت تولید مواد غذایی و همچنین نحوه دسترسی مردم به غذا را بکمک کشاورزی دیجیتال، هوش مصنوعی (AI)، ارگانیسمهای اصلاحشده ژنتیکی (GMOs) و توزیع از طریق تجارت الکترونیکی به شدت تغییر دهند.
بیشتر بخوانید: تراژدی کشاورزی در سوریه، بنبست اکولوژی و اقتصاد
از طرف دیگر طی دو دهه پس از تأسیس سازمان تجارت جهانی(WTO)، توافقنامههای تجارت آزاد جدید (FTA) مورد مذاکره قرار میگیرند تا دسترسی شرکتها به بازارهای کشورهای در حال توسعه را افزایش دهند.
این قراردادهای آزاد تجاری با ایجاد قدرت بیشتر برای شرکت ها، توانایی دولت ها را برای حمایت از کشاورزی، به ویژه کشاورزی دهقانی، محدود می کند.
قراردادهای آزاد تجاری با وضع قوانین و سیاست هایی که امکان انتقال زمین ها را از کشاورزان کوچک به مشاغل بزرگ کشاورزی فراهم می کند، تمرکز زمین را تسهیل می کند.
کشاورزی نسل چهارم و حاکمیت شرکتی نوین
اکنون دیگرکشاورزی جهان وارد «انقلاب صنعتی نسل چهارم» شده که در آن اقتصاد توسط فناوری های پیشرفته و هوشمند هدایت می شود و در نهایت جنبه های زیادی از زندگی انسان از جمله تولید و تحویل غذا را دربر میگیرد. تحقیقات جدید نشان میدهد که تسلط تعداد قلیلی از شرکتهای بزرگ بر زنجیره جهانی غذایی به کمک افزایش استفاده از «دادههای بزرگ» و هوش مصنوعی در حال افزایش است.
بهطوریکه در یک بازه زمانی فقط 12 ماهه، شش شرکت نهاده های کشاورزی و بذر موفق به تکمیل سه ادغام بزرگ در تاریخ نهادههای مزارع شدند. این ادغام شامل معاملات بین «بایر و مونسانتو، شیم چین و سینجنتا، و داو و دوپونت» بود.
این شرکت های ادغام شده، از جمله BASF، اکنون بیش از 60 درصد از بازار بذر تجاری، 70 درصد مواد شیمیایی و سموم کشاورزی و 100 درصد بذرهای تراریخته را در اختیار دارند. در سال 2022 بیش از 72 درصد از تولید طیور، 43 درصد تولید تخم مرغ و 55 درصد از تولید گوشت خوک در سراسر جهان، از مزارع کارخانه ای است. قدرت اقتصادی شرکت ها به افزایش قدرت سیاسی آنها کمک کرده است، که به نوبه خود منجر به قوانینی شده است که سود این شرکتها را مقدم می دارد.
گزارش ها نشان می دهد که کنترل شرکتی در زنجیره غذایی جهانی به کمک لابی های سیاسی مستحکم تر شده است. این ادغامها بخشی از روند رو به رشدی است که در آن ادغامهای دیگری در بخشهای دیگر زنجیره غذایی صنعتی - از تجهیزات و ماشینآلات مزرعه گرفته تا کود و خردهفروشی بطور متسلسل در حال وقوع است.
ادغامهای بزرگ در بازار گوشت جهانی
موجی از ادغامهای بزرگ در بازار گوشت جهانی به این معنی است که کارخانههای بستهبندی گوشت اکنون توسط تعداد انگشت شماری از شرکتهای چندملیتی از جمله تایسون، جیبیاس، کارگیل و اسمیتفیلد که اکنون متعلق به گروه چندملیتی WH چین است، کنترل میشوند.
این ادغام ها و تملک ها باعث ایجاد کارایی شده، هزینه های کشاورزان را کاهش می دهد و با پایین نگه داشتن قیمت ها به نفع مصرف کنندگان است. حال دیگر با شرکتهایی روبهرو هستیم که کنترل بیشتری بر تولیدات کشاورزی دارند.
بیشتر بخوانید: ژئوپلیتیک تجارت کشاورزی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا
در قلب موضوع تمرکز شرکت ها، موضوع قدرت یا هژمونی در سرمایه داری لیبرال نهفته است، زیرا تعداد کمی از شرکت ها کنترل فوق العاده ای را بر بخش وسیعی از زنجیره غذایی صنعتی در دست دارند. تنها دو شرکت 40 درصد از بازار تجارت جهانی بذر را در اختیار دارند، در حالی که در 25 سال پیش تعداد 10 شرکت همین سهم از بازار را در اختیار داشتند. تجارت کالاهای کشاورزی نیز به همین ترتیب متمرکز است و 10 تاجر کالای اساسی در سال 2020 بر بازاری به ارزش نیم تریلیون دلار تسلط داشتند.
قیمت مواد غذایی در ماههای اخیر، پس از اختلالات ناشی از جنگ اوکراین و پیامد تأثیرات همهگیری کووید، به شدت افزایش یافته است و سود تاجران کالاهای کلیدی و تولیدکنندگان غلات را افزایش داده است. در این میان، شرکت های چینی نیز به میدان آمده اند.
شرکت دولتی چینی Cofco اکنون دومین تاجر بزرگ کالاهای کشاورزی در جهان است و تنها پس از Cargill ایالات متحده، با فروش قابل ملاحظهای در سال 2020 چیزی بیش از 100 میلیارد دلار (89 میلیارد پوند) در مقایسه با فروش 134 میلیارد دلاری Cargillقرار دارد.
بزرگترین معامله گر بعدی Archer-Daniels-Midland در سال 2020 فروش 64 میلیارد دلاری داشته است.
Syngenta شرکت بذر، آفتکشها و بیوتکنولوژی، اکنون از طریق Sinochem و ChemChina در اختیار دولت چین است.
این گروه در سال 2020 حدود یک چهارم بازار جهانی مواد شیمیایی کشاورزی را با 15 میلیارد دلار فروش در اختیار داشت که بسیار بیشتر از نزدیکترین رقبای خود بایر و BASF بود.
قابل توجه آنکه دو شرکت از 10 شرکت برتر محصولات شیمیایی کشاورزی و هفتمین شرکت بزرگ کودهای مصنوعی، Sinofert، چینی هستند.
اعراب بزرگترین سهامداران شرکتهای پردازشگر اروپایی -آمریکایی
اعراب حوزه خلیج فارس نیز به بزرگترین سهامداران شرکتهای پردازشگر اروپایی -آمریکایی مبدل شده اند. از سویی، این شرکتها علاقه زیادی به بازار خاورمیانه دارند، بهگونهای که در سال 2020، فروش 45 درصد از یکی از بزرگترین شرکتهای کالایی جهان، به نام لوئیس دریفوس، به یک هلدینگ دولتی در نفت خیز امارات متحده عربی، نشاندهنده این است که کشورهای غنی از نقدینگی نسبت به تضمین امنیت غذایی از طریق تولید مواد غذایی در خارج از کشور با توجه به پایداری کم یا مفهوم تعدیل شده خوداتکایی غذایی منطقهای همسو با تغییرات اقلیمی موضع میگیرند.
برخی نگرانیها از سیطره شرکتی بر نظام غذا
به اعتقاد محققین صنعت غذا، از بابتی دیگر، تسلط فزاینده تعداد کمی از شرکت ها در بازار نگران کننده است، حدود نیمی از زمین های کره زمین و 70 درصد برداشت های آب شیرین برای کشاورزی است که به طور فزاینده ای صنعتی شده است.
کشاورزی صنعتی بر استخراج حداکثر سود برای حداقل هزینه ها متمرکز است، به ویژه در زمان افزایش قیمت مواد غذایی، بحران آب و هوا و بحران تنوع زیستی بخصوص آنکه امروزه قدرت بر سیستم غذایی جهانی در دستان بسیار کمی متمرکز شده است و باید نگران آن باشیم.
طرفه اینکه این شرکتها با افزایش دیجیتالیسازی برای تحکیم هر چه بیشتر این قدرت کار میکنند و فنآوری دیجیتال این امکان را برای شرکتها فراهم میکند تا از شفافیت اجتناب کنند، معاملات خویش را بواسطه بلاکچین خودکار تنظیم کنند و بکمک حجم بالای تبلیغات بر تقاضای مصرفکننده تأثیر بگذارند.
از طرف دیگر؛ کارگران کشاورزی نیز با رواج اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در خطر بیکار شدن هستند زیرا بهره برداری از فناوری روباتیک در تعداد فزاینده ای از کشورها به امری متعارف مبدل شده است.
بیشتر بخوانید: کشاورزی برزیل و تجربه چهار دهه آگرو-نئولیبرالیسم
بازسازی دیجیتالی گسترده در سیستم غذایی تجاری، از جمله هوش مصنوعی، روباتها، پهپادها، بلاک چینها، نگرانیهایی را در خصوص شامل دستکاری ذهن مشتریان، دور کردن کشاورزان از نظام تصمیمگیری، جایگزینی و کنترل الگوریتمی کارگران زنجیره غذایی، و هزینههای گزاف استفاده از دادهها را بوجود آورده است.
در برخی موارد نیز قدرت کنترل نشده شرکت ها بازارها را مخدوش می کند و کشاورزان و دامداران را در برابر سوء استفاده و اعمال ناعادلانه آسیب پذیر می کند. از آنجایی که کشاورزان برای تجارت خود به خریداران و فروشندگان متکی هستند، بازارهای متمرکز آنها را از هر دو طرف تحت فشار قرار می دهد.
شرکتهای مواد غذایی استدلال می کنند که استفاده آنها از چنین فناوری هایی باعث بهره وری بسیار بیشتر می شود و آنها را قادر می سازد تا از منابع ارزشمند کمتری مانند آب، کود و آفت کش ها استفاده کنند و عملیات زراعی-دامی را با کاهش هزینه ها برای مصرف کنندگان مقرون به صرفه تر و ساده تر کنند.
سخن پایانی
در نهایت، به نظر می رسد زنجیرههای ارزش جهانی پیچیده، تحت سلطه یا آگروپولی چند شرکت قدرتمند فراملی، نظریه مزیت نسبی را به خطر میاندازد. به عنوان مثال، گروه دانون فرانسه ( Danone) حضوری واقعاً جهانی دارد. بزرگترین بازار آن از نظر فروش روسیه است و پس از آن فرانسه، ایالات متحده، چین و اندونزی قرار دارند. بر اساس آمارها، دانون؛ بزرگترین فروشنده محصولات لبنی تازه در جهان است.
جنرال میلز؛ مالک تعدادی از معروف ترین برندهای آمریکایی از جمله «بتی کراکر، گرین جاینت و پیلزبری» است. حدود 74 درصد از بازار غلات درشت جهان توسط چهار شرکتADM، Bunge،Cargill و Dreyfus کنترل می شود، و تعداد انگشت شماری از شرکت های فراملیتی سهم بزرگی از بازارهای کالاهای گرمسیری در کشورهای در حال توسعه را در اختیار دارند.
کوکاکولا یکی از با ارزش ترین برندهای دنیاست و پپسی کو(PepsiCo) علاوه بر مالکیت برندهای معروف نوشابه مانند پپسی،Mountain Dew و Gatorade، برندهای غذایی مانندTostitos، Doritos و Quaker را نیز کنترل میکند.
محصولات گروه یونیلیور( Unilever ) به سختی به غذا و نوشیدنی محدود می شوند. این گروه مستقر در بریتانیا و هلند نیز محصولات مراقبت شخصی و مراقبت از خانه را هم تولید می کند. برندهای متعلق به یونیلور عبارتند از چای لیپتون، سس مایونز هلمن، و بستنی بن و جری، شرکت مارس ؛ تنها یکی از 10 شرکت بزرگ مواد غذایی جهان است که مالکیت خصوصی دارد Mars مالک چندین برند معروف شکلات مانند M&Ms، Milky Way، Snickers و Twix است.
مارس همچنین دارای برندهای مختلف مواد غذایی مانند برنج عمو بن و همچنین آدامس و آب نبات ساز Wrigley است. هولدینگ(Associated British Foods) یک تولیدکننده مواد غذایی در بریتانیا است که حضور جهانی خود را عمدتاً از طریق خرید ایجاد کرده است. آسوشیتد بریتیش فودز کارخانههای شکر را اداره میکند، مواد غذایی را به مشتریان عمدهفروشی و صنعتی میفروشد و محصولات مصرفی مانند روغن ذرت مازولا و چای Twinings را تولید میکند.
ناگفته پیداست که سود حاصل فقط به این شرکتها میرسد و معمولا کشاورزان و کشورهای میزبان را در وضعیت نامساعدی قرار می دهد.
اندازه، قدرت و سود این شرکتهای بزرگ به لطف لابیگری سیاسی و مقررات ضعیف که موجی از ادغامها و تملکهای کنترل نشده را امکانپذیر کرده، افزایش یافته است. تحقیقات "گاردین و دیده بان غذا و آب" در مورد 61 کالای خواربار فروشی محبوب نشان می دهد که شرکت های برتر به طور متوسط 64 درصد از شبکه فروش را کنترل می کنند.
اکثر برندهای مورد علاقه ما در واقع متعلق به تعداد انگشت شماری از غول های مواد غذایی از جمله Kraft Heinz، General Mills، Conagra،Unilever و Delmonte هستند.
این یادداشت بر این واقعیت تاکید دارد که تعداد کمی از شرکتها از طریق صنعتی سازی کشاورزی، نیروهای جهانی سازی و ادغام عمودی و افقی کسب وکار کشاورزی، سطح هشداردهندهای از کنترل بر زنجیره غذایی یا آگروپولی را به دست آوردهاند.
این شرکت ها عمیقاً در فشار فعلی برای توسعه فنآورهای نوین، دیجیتالیزاسیون، مهندسی ژنتیک در کشاورزی و حل مشکل گرسنگی درگیر هستند از طرفی هژمونی شرکتی، ابزاری برای کسب قدرت بر مردم و منابع نیز است که باید تحت مهار قانونی دولتهای مسئول و جامعه مدنی قرار گیرد.
اگرچه حق غذا در قراردادهای بین المللی تصریح شده است و توسط کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نظارت می شود. با این حال، در حال حاضر برای سازمان ملل متحد امکان جلوگیری یا مجازات شرکت های فعال در بخش مواد غذایی به دلیل نقض حق غذا وجود ندارد.
باید ابزارهای مناسبی ایجاد شود تا شرکت ها هم در سطح بین المللی و هم در سطح ملی کنترل شوند و بتوانند پاسخگو باشند. از سویی دولتها باید از حاکمیت غذایی خویش حمایت کنند. لذا قوانین بینالمللی سیاست تجاری باید به کشورها اجازه دهد تا از بازارهای محلی خود در برابر دامپینگ توسط شرکتهای بزرگ صادراتی محافظت کنند.
قراردادهای سرمایه گذاری باید شفاف باشد و بندهایی که به شرکت ها اجازه می دهد از کشورها به دلیل نقض آنها شکایت کنند، نباید مجاز باشد. تولید، تجارت و فرآوری مواد غذایی منطقه ای پایدار باید حمایت و ترویج شود. شرکتها باید استانداردهای اجتماعی و زیست محیطی بین المللی را رعایت کنند و از لابیگری مخربی که منافع شرکت را بالاتر از منافع عمومی قرار می دهد، خودداری نمایند.