آخرین خبرها:
شناسه خبر: 46461

چرا کشاورزان به جلیلی رای نمی‌دهند

کشاورزی، صنایع غذایی و صنایع بالادستی و پایین دستی آن در کنار سایر صنایعی که ساخت تجهیزات مربوط به آن را تولید می‌کند یکی از مهمترین بخش‌های صنعتی کشورمان است که در زمره چند صنعت بزرگ ایران قرار می‌گیرد.

چرا کشاورزان به جلیلی رای نمی‌دهند

به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ همین بخش از منظر جذب نیروی انسانی یکی از بزرگ‌ترین جوامع اشتغال کشورمان به حساب می‌آید. اتفاقاً و برخلاف صنایعی مانند صنعت نفت، تمام یا دست‌کم عمده این صنعت و فعالان آن به بخش خصوصی تعلق دارد؛ یعنی اگرچه صنعت نفت بزرگ‌ترین و ثروتمندترین صنعت کشور است، اما روشن است که همه دست‌اندرکاران و مدیران صنعت نفت، دولتی هستند و تصمیم‌های دولتی بلافاصله و به سرعت بر فعالیت‌های این گروه تاثیر می‌گذارد.

از این بابت برای کارمندان صنایعی مانند صنعت نفت که در هر صورت کارمندان دولت هستند و حقوق خود را برابر شیوه‌نامه‌ها و مقررات دریافت می‌نمایند، چندان مهم نیست که چه کسی رئیس جمهور شود و چه رویه یا راهکاری اتخاذ کند، چراکه آنان در هر صورت کار و وظیفه شغلی را انجام می‌دهند - یا نمی‌دهند- و برابر مقررات حقوق خویش را دریافت می‌کنند.

اما برای بخش کشاورزی، که شامل دامپروری، مرغداری، صنایع غذایی و بالادستی و پایین دستی و تبدیلی، شیلات و سازندگان ماشین‌آلات کشاورزی می‌شود و در مجموع بخش کشاورزی را تشکیل می‌دهد، بسیار مهم است که چه کسی رئیس جمهور شود و چه سیاست‌هایی از سوی دولت اعمال گردد.

البته وقتی می‌گوییم بخش کشاورزی، منظور فقط مسیر مزرعه تا سفره نیست. هر چند که این مسیر در تمام کشورها یکی از مهم‌ترین مسیرها در جامعه و صنعت است.

می‌توان ادعا کرد که تصمیم‌های دولت و راهبردهایی که در ذهن مدیران و کارشناسان دولت است، بیشترین تاثیر را بر زندگی کار و منافع افراد بخش خصوصی برجای می‌گذارد؛ همین که کسی مانند سعید جلیلی باور نداشته باشد که اوضاع اقتصادی ایران اصلاً خوب نیست، سیاست‌های اعمال شده از جانب دولت و حاکمیت را بسیار مطلوب بداند، حتماً به این معنی است که با به روی کار آمدن سعید جلیلی قرار نیست روال فعلی تغییر کند.

اینکه سعید جلیلی به جای پاسخ دادن به سوال‌های مهمی از جمله شیوه‌های حذف واسطه‌ها و دلالان، راه‌های افزایش بهره‌وری در مصرف آب، کاهش نرخ تمام شده محصولات بخش کشاورزی و... و راهبردهایی که لازم است در این باره عملیاتی شود، به بیان آرزوها و امیال دست نیافتنی می‌پردازد و از استقلال مالی روستا سخن می‌گوید، به این معنی است که اگر کشاورزان ایرانی در انتخابات ۱۵ تیر ماه از جلیلی حمایت کنند و به او رای دهند حتماً در سال‌های پیش رو به جای آن که تحقق خواسته‌های خویش را مشاهده کنند، آرزوهای دست نیافتنی دریافت خواهند کرد.

آیا کشاورزان و دست اندرکاران زیربخش‌های مهم کشاورزی و صنایع مرتبط با آن به جای حل مشکلات و معضلاتی که هم اکنون گریبان‌گیر این بخش و فعالان است می‌خواهند مقداری آرزو و ادعاهای غیرقابل تحقق دریافت کنند؟

فعالان بخش کشاورزی یک بار و در زمان مرحوم رئیسی اختلاس‌های مهمی مانند چای دبش و ‌رانت های بزرگی مانند انحصار در واردات نهاده‌های کشاورزی، غذای دام و طیور و مانند آن را از جانب برخی چهره‌های نزدیک و یا همکار دولت مشاهده کرده‌اند.

آنان دیده‌اند که در جریان خرید میوه شب عید چه رانتی با استفاده از منابع عمومی با واسطه‌گری سازمان تعاون روستایی در سال ۱۴۰۱ میان برخی نزدیکان دولت و حکومت تقسیم شد.

این امر نشان می‌دهد که کسانی که مدعی فسادستیزی هستند و شعارهای آتشین در این باره می‌دهند اتفاقا در اجرا، کارنامه قابل قبول و قابل اتکایی ندارند و بیشتر ممکن است در کنارشان فساد پدید آید.

سعید جلیلی با هیجان و ادعای فراوان توضیح می‌دهد که او نظریه‌پرداز و طراح دور زدن حریم‌ها بوده است. اما این دور زدن تحریم‌ها که جلیلی طراحی آن افتخار خود می‌داند، چگونه اتفاق افتاده است؟

ابتدا به این نکته توجه کنید که یکی از بزرگ‌ترین خریداران نفت عربستان، جمهوری خلق چین است که نفت آن کشور را به قیمت بازار و بر پایه قیمت نفت پایه اوپک می‌خرد و پول آن را به صورت نقد به حساب ریاض واریز می‌کند.

اما همین چین با منت فراوان نفت ایران را با گرفتن تخفیف‌های سخاوتمندانه ۲۰ تا ۳۰ درصد خریداری و پول آن را بلوکه می‌نماید تا ایران مجبور شود کالاها و محصولات بی‌کیفیت چینی را که اروپا و آمریکا آنها را نمی‌خرند، خریداری کند.

بدین ترتیب آنچه سعیدی برای دور زدن تحریم‌های وضع شده علیه کشورمان تمهید کرده بازی دو سر باخت و حراج موال و دارایی‌های ملی است. آیا این شیوه افتخار دارد؟

حتماً چنین نیست و آن جلیلی و اطرافیانش از با افتخار یاد می‌کنند، از عهده ذهن هر کودکی برمی‌آید. در سایر امور هم جلیلی هیچ حرف قابل راستی آزمایی برای گفتن ندارد؛ او در بیان این که چرا در دوران های حاکمیت همفکران خویش مانند ابراهیم رئیسی هیچ سمت و مسئولیت اجرایی برعهده نگرفته است، فقط می گوید که ترجیح داده نقش دولت سایه را بازی کند و به دولت راهکار و آسیب شناسی ارائه نماید؛ اما او به مصداقی توضیح نمی دهد که در مورد چه مشکلی، چه راهکاری ارائه کرده، آن راهکار چه موقع عملی شده و نتایج آن چه بوده است.

این نشان می‌دهد که احتمالا راهکارهایی که او ارائه کرده چندان مفید نبوده‌اند. کاملا قابل درک است چنین کسی شایسته اعتماد برای سپردن مدیریت امور به وی نباشد.

از بابت چندان دور از ذهن نیست که کشاورزان به عنوان جامعه‌ای اقتصاد محور و زحمتکش که می خواهند بیشترین منفعت عینی را از زحمت خود ببرند، با انتخاب جلیلی موافق نباشند و رای خود را برای او خرج نکنند.

دیدگاه تان را بنویسید

  • میکائیل پاسخ به نظر

    یعنی خبر دارید که تمام کشاورزان، فعالان و... مربوط به کشاورزی به جلیلی رای نمی‌دهند؟
    این همه اطمینان از کدام منبع به دست آمد؟
    روح القدس هم چنان مشغول کار است.

چندرسانه‌ای