جلیلی؛ مردود مناظره اول
بعید به نظر میرسد که سعید جلیلی معنی سوالاتی که در مناظره دیشب از او پرسیده شد و سخنانی که او در پاسخ به آن ها بیان کرد را نداند یا متوجه مفاهیم آن نباشد. به لحاظ عقلی جلیلی کاملاً به آنچه گفت و آنچه از او پرسیده شد، تسلط دارد و میداند چه گفته و چه شنیده است. علاوهبر این اظهارات او آن قدر روشن و صریح است که جای تفسیر و بازخوانی یا تغییر منظور، باقی نمیگذارد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ در حالی که مسعود پزشکیان به درستی عدم شرکت ۶۰ درصد از واجدان شرایط رأی دهی در انتخابات اخیر ایران را اعتراض به حاکمیت نظام و رفتارهای حکومتی مقامات و کارگزاران آن دانست، سعید جلیلی به انتقاد از این نظر پرداخت و تصریح کرد که چون مردم خواستههای خود را در بیان و گفتار نامزدان ندیدند، حاضر به شرکت در این دور از انتخابات نشدند.
البته از نظر جلیلی، خواستههای شهروندان ایرانی همگی اقتصادی و معیشتی است و چیزهایی مانند آزادی بیان، آزادیهای مدنی و... در آن جایی ندارد؛ چنانکه جلیلی تصریح کرد که چون در گفتار نامزدان سخنی در مورد زنان سرپرست خانوار، اوضاع بد اقتصادی و شغلی کارگران، به خصوص کارگران فصلی و قرارداد موقت و مواردی از این دست گفته نشده، مردم احساس نکردند که انتخابات به خودشان تعلق دارد و به همین دلیل در آن حضور پیدا ننمودند.
درست بودن این ادعا به آن معنی است که هیچ یک از ۶ نامزد حاضر در رقابتهای دور اول انتخابات نسبت به این محورها و ضرورتها بیتوجهی کردند.
این گزاره البته شامل خود سعید جلیلی هم میشود و اگر حرف نامزد نزدیک به جبهه پایداری درست باشد، آن گاه سعید جلیلی هم مانند سایرین نسبت به این موضوعات بیتوجه بوده است؛ چراکه در غیر این صورت، همه و یا دستکم بخشی از آن ۶۰ درصد از وی حمایت میکرد و اکنون جلیلی به دفتر رئیس جمهور راه یافته بود.
در این صورت پرسش مهم از سعید جلیلی و اطرافیانش آن است که چرا در مقابل بیتوجهی سایر نامزدان به این محورها، نامزد جبهه پایداری که مدعی داشتن تجارب ذی قیمت در ایفای نقش دولت سایه است، به این موضوعها توجه ننمود.
حال اگر او به این موضوعها توجه کرده باشد، آن گاه علت عدم شرکت ایرانیان در رای گیری جمعه گذشته، حتماً چیز دیگری است و به نکات ادعایی سعید جدیدی ارتباطی ندارد.
اما وقتی مجری سوال کرد که برای انجام اعتراضهای مردمی، دولت جلیلی چه برنامه و راهکاری دارد و چگونه در دولت وی مردم میتوانند اعتراضهای خود را به طور علنی و عمومی مطرح کنند؟ جلیلی به جای آن که به این سوال پاسخ دهد و سازوکارهای تدوین شده برای بیان آزادانه اعتراضهای مردمی در دولتش را ارائه نماید، ترجیح داد به گفتگوهایش با جامعه دانشگاهی و دانشجویان اشاره و آن را تشریح کند.
او توضیح داد که در دولتهای گذشته بارها و به مدت طولانی در دانشگاههای مختلف حضور یافته و با دانشجویان گفتگو کرده است که در مواردی آنها را قانع نموده و در مواردی دانشجویان قانع نشدهاند.
اما سعید جلیلی توضیح نداد که در مواردی که نتوانسته دانشجویان را قانع سازد، با آنان چه برخوردی صورت گرفته و در مورد انتقاد و اعتراضهای باقی مانده چگونه رفتار کرده است؟
جلیلی همچنان آگاهانه اخراج دانشجویانی که موضوعهایی مانند مسمومیت دختران و پسران دانش آموز را پیگیری میکردند، نادیده گرفت و از کنار این سوال مهم که چرا این دانشجویان معترض محاکمه و به زندان محکوم شدند، عبور کرد.
در واقع سعید جلیلی مهمترین راهکار برای اجرای اعتراضهای مردمی را تجمع ایشان در نقطهای و حضور مقامات کشور در میان مردم دانست.
در مورد سایر سوالهای مشخص مجری که البته نسبت به سعید جلیلی مهربانتر بود، باز هم نامزد نزدیک به جبهه پایداری پاسخ مشخصی نداشت؛ مثلاً در مورد کاهش تحریمها، احیای توافق هستهای، اجرا و تصویب FATF، باز پسگیری پولهای بلوکه شده ایران در کشورهایی نظیر چین، ترکیه و عراق، سعید جلیلی حرف قابل اعتماد و شایان توجه نداشت.
او توضیح داد که بیش ۲۰۰ کشور در جهان وجود دارد و دلیلی ندارد که برای برقراری رابطه دست گدایی به سوی چند کشور خاص غربی دراز کنیم.
صرف نظر از این که این حرف درست است یا نه، اصلاً این مسئله موضوع پرسش مجری نبود.
در مورد توافق هستهای، جلیلی گفت که در این حوزه ما طلبکار هستیم و غرب ابتدا باید بدهی ما را پرداخت کند. البته در طول سه سال گذشته مرحوم عبداللهیان و مرحوم رئیسی همین موضوع را بیان کرده بودند، اما در این سه سال نه فقط هیچ پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده و آنچه بدهی غرب نامیده میشود به ایران پرداخت نشده، بلکه تحریمها بیشتر، روابط ایران و غرب پیچیدهتر و بازگشت به توافق کاهش تحریمها سختتر شده است.
اما جلیلی توضیح نمیدهد که اگر روال و موضع فعلی ادامه پیدا کند چه آیندهای در مورد احیای برجام وجود دارد و کاهش تحریمها چگونه امکانپذیر خواهد بود؟
این موضعگیری سعید جلیلی بهطور ضمنی تایید میکند که در صورت پیروزی او هیچ پیشرفتی در مذاکرات برجام، FATF و... رخ نخواهد داد.
اما اگه قرار باشد که در همین پاشنه بچرخد واقعاً چه شانسی وجود دارد که توافق حاصل و تحریمها کاهش پیدا یابد؟
روشن است که به قدرت رسیدن سعید جلیلی باعث بیشتر و یا دست کم تداوم همین تحریمها خواهد شد و به همین دلیل اوضاع اقتصادی ایران اگر بدتر نشود، بهتر نیز نخواهد شد.
در همین گفتگو سعید جلیلی در مقابل پرسشهای مکرر و دقیق مسعود پزشکیان درباره بلوکه شدن پولهای ایران در کشورهایی نظیر چین، ترکیه، عراق و... سکوت کرد و در عوض از صادرات خدمات فنی مهندسی و قابلیتهای افزایش صادرات نفت، سخن گفت؛ اما توضیح نداد که وقتی پول این صادرات به ایران باز نمیگردد و کشورها، ایران را مجبور به خرید کالاهای نامرغوب خود میکنند، افزایش صادرات چگونه منافع ایران را تامین خواهد کرد و چه تاثیری در اقتصاد ایران دارد.
البته نامزد نزدیک به جبهه پایداری که هم اکنون برخی دوستانش مانند علی باقری و احسان خاندوزی در کابینه هستند، تلاش کرد با دست آویز قرار دادن برخی حرفهای پزشکیان وی را ترور شخصیت کند. اما گمان میرود همه آنهایی که مناظره دیشب را دیدهاند میدانند که تغییر دادن عبارتها و مصادره به مطلوب نمودن مفاهیم، بیشتر از آنکه اعتمادساز باشد، سفسطهگری بیحاصل است.