دوران پر نشیب و فراز وزارت کشاورزی از 1320 تا وقوع انقلاب
همه وزرای کشاورزی زمان شاه+ تصاویر
38 وزیر کشاورزی در 37 سال حکومت شاهشاهی در امور زراعت و باغداری و صنعت دام طیور کاری کردند که ...
اخبار سبز کشاورزی؛ هنوز امکان ارزیابی آن محقق نشده است.
از سال ۱۳۲۰ تاکنون، ایران وزارت کشاورزی داشته است؛ این وزارتخانه مانند دوره نخست وزیری هویدا، گاهی به چند وزارتخانه (وزارت کشاورزی، وزارت تولید گیاهی، وزارت منابع طبیعی، وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی، وزارت تعاون و امور روستاها) تقسیم شده و گاهی مانند اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، نهادی دیگر که جهاد سازندگی نام داشت در کنار این وزارتخانه قرار گرفت و بخشی از خدمات آن را انجام داد.
البته این نهاد سرانجام در وزارت کشاورزی ادغام شد و نام آن وزارتخانه را با نام خود درآمیخت که نام کنونی آن، جهاد کشاورزی، پدید آمد.
تخصصگرایی اولویت نخست برای انتخاب
بررسی سوابق فعالیتهای این وزارتخانه نشان میدهد که حتی در گذشتههای دور و هنگامی که در شهریور ۱۳۲۰ علیاکبر حکیمی بهعنوان وزیر کشاورزی منصوب شد و گرچه فقط 6 ماه صدارت کرد اما نشان داد تخصصگرایی در این مقطع، اولویت نخست را برای انتخاب داشت.
جالب اینکه طی 37، سال وزرایی مانند مصطفی قلی رام در کشاورزی داشتیم که با عنوان رئیس کل کشاورزی فقط 23 روز صدارت کردند (کابینه محمدعلی فروغی 6 الی 29 اسفند 1320) یا وزرایی مانند احمد حسین عدل بودند که در 5 دولت، وزیر کشاورزی بودند (نخست وزیری علی سهیلی اسفند 1320 تا مرداد 1321، احمد قوام مرداد 1321 تا بهمن 1321، کابینه دوم ابراهیم حکیمی آبان 1323 تا آذر 1324، کابینه فضلالله زاهدی مرداد 1332 تا فروردین 1334).
یا برخی نخست وزیران که خود مسئولیت وزارت کشاورزی را عهدهدار بودند (مرتضی قلی بیات، سهام السلطان آذر 1323 تا اردیبهشت 1324).
یا وزرای کشاورزی داشتیم که پس از دو دوره وزارت خود به صدر اعظمی (نخست وزیری) رسیدند مانند اسدالله علم که در کابینه دوم محمد ساعد (آبان 1327 تا فروردین 1329) و کابینه علی منصور، منصور الملک (فروردین 1329 تا تیر 1329) وزیر کشاورزی بود؛ اما از تیر 1348 تا اسفند 1342 خود به صدراعظمی رسید و جمشید آموزگار که در کبینه منوچهر اقبال فروردین 1336 تا شهریور 1339 وزیر کشاورزی بود، اما از مرداد 1356 تا شهریور 1357 نخست وزیر شاه بود.
احمدحسین عدل، پدر کشاورزی نوین ایران
احمدحسین عدل که از او به عنوان پدر کشاورزی نوین ایران یاد میشود، دومین کسی است که در ایران سکاندار امور وزارت کشاورزی در 5 دولت بود و از اسفند ۱۳۲۰ تا بهمن ماه ۱۳۲۱ در دو کابینه علی سهیلی و مرداد 1321 تا بهمن 1321 دومین دوره وزارت احمد قوام و سومین دوره را در کابینه ابراهیم حکیمی آبان 1324 تا بهمن 1324 در کابینه دوم گذراند و در دوره احمد قوام از بهمن 1324 تا آذر 1326، و در کابینه فضلالله زاهدی مرداد 1332 تا فرودین 1334 فعالیت کرد.
البته مانند همه سمتهای دولتی گاهی کسانی به وزارت کشاورزی رسیدهاند که تخصصی در این باره نداشته و بنا به ملاحظات، خواست پادشاه یا دوستی و نزدیکی به دربار، این صندلی را از آن خود کردهاند.
اما افرادی مانند اسدالله علم - که بعدها نخست وزیر شد - یا سپهبد اسماعیل ریاحی، سرتیپ حسن اخوی، دکتر جمشید آموزگار و... افرادی بودند که تخصص کشاورزی نداشته و عوامل دیگر آنها را برای صندلی این وزارتخانه نشانده است.
وزارت منصور روحانی
از جمله وزرای کشاورزی دوران هویدا مهندس منصور روحانی بود که گرچه تخصص کشاورزی نداشت (متخصص در برق و ایجادکننده شبکه سراسری برق در ایران بود) و بخش را هم نمیشناخت اما با بهرهای که از مدیریت برده بود آقای کاظم فلاح رستگار مجری طرحهای افزایش تولید علوفه و برنج و فعال کشاورزی بخش خصوصی را به کمک طلبید و این متخصص کشاورزی طی دو سه ماه، صبحها در دفتر کار وزیر حاضر شده مسائل و چالشها و ظرفیتهای کشاورزی، اقلیمها و امکانات و آسیبها را نزد وی مطرح میکرد؛ بهنحوی که پس از سه ماه، کارشناسان و معاونین بخش کشاورزی متوجه شده بودند نمیتوانند در گزارشات اغراق کنند یا آمار دستساز بدهند.
38 وزیر کشاورزی در 37 سال حکومت شاه
بهجز دوران ۱۳ ساله نخست وزیری هویدا، عمر همه کابینهها در زمان حکومت پهلوی دوم کوتاه و حدود یا کمی بیشتر از یک سال بوده است.
به همین دلیل در این مدت ۳۷ سال یعنی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷، تعداد ۳۱ کابینه و تقریباً به همین تعداد وزیر کشاورزی منصوب شد.
جالبتر اینکه عمر یکی از کابینهها آنقدر کم بود که به معرفی اعضا کابینه نرسید (کابینه سوم احمد قوام تیر 1331 فقط 6 روز عمر کرد).
در این میان شادروان محمد مصدق در کابینه خود اردیبهشت (1330 تا تیر 331 و از تیر 1331 تا مرداد 1332) با اعتماد به مهندس خلیل طالقانی وی را بهعنوان وزیر کشاورزی معرفی کرد.
جالب است که در کابینههای دوم، همان نخست وزیر، اکثر وزیران و ازجمله وزیران کشاورزی هم تغییر یافته و بههمین دلیل تعداد قابل توجهی از چهرههای نزدیک به حکومت و دربار، وزارت را در حکومت پهلوی دوم تجربه کردهاند.
این امر در مورد وزیران کشاورزی هم به همین منوال بوده است و باعث شد تا تعداد وزیران کشاورزی تقریباً به تعداد کابینههای تشکیل شده بالغ گردد.
وزیر و کارشناس از بدنه
دوران نخست وزیری جمشید آموزگار گرچه 13 ماه بیشتر به طول نیجامید، اما آموزگار دکتر احمدعلی احمدی مدیر موفق یکی از کشت و صنعتها بزرگ خوزسنان را به وزیری منصوب کرد.
سه سپهبد در کابینه که وزیر کشاورزی شدند
یکی دیگر از نکات مورد توجه، حضور حداقل سه سپهبد ارتشی در کابینه نخست وزیران زمان شاه بود:
سرتیپ حسن اخوی در کابینه منوچهر اقبال (فروردین 1336 تا شهریور 1339)
سپهبد اسماعیل ریاحی در کابینه اسدالله علم (تیر 1341 تا اسفند 1342 و کابینه حسنعلی منصور (اسفند 1342تا بهمن 1343) و البته در کابینه امیر عباس هویدا.
سپهبد اسدالله صنیعی، وزیر تولیدات کشاورزی و مواد مصرفی در کابینه امیرعباس هویدا (در خلال بهمن 1343 تا مرداد 1356)
نکته جالب دیکر اینکه یک سپهبد ارتشی (سپهبد اسماعیل ریاحی) در سه کابینه پیدرپی اسدالله علم، حسینعلی منصور و امیر عباس هویدا، وزیر کشاورزی، بوده است.
عمر کوتاه دولتها و کاهش قابلیت کار کشاورزی
روشن است که عمر کوتاه کابینههای دولت پهلوی به نحو موثری در کاهش قابلیتها و استمرار برنامه موثر است؛ چراکه وقتی حدود یک سال از نقطه شروع به کار کابینه، نخست وزیر و کابینه تغییر میکند؛ قابل انتظار است که ثبات مدیریتی رخ نمیدهد و وزیر جدید، لزوماً از برنامهها و اهداف وزیر پیشین تبعیت نمیکند؛ بهویژه آنکه در ابتدای حکومت پهلوی دوم سیاستهای برنامهای وجود نداشت و با تغییر نخست وزیر، کابینه و وزیر در هر یک از سمتهای دولتی، سیاستهای کلی و جزئی کشور در آن حوزه تغییر میکرد.
ارزیابی دقیقی ارائه نشده است
البته ارزیابی دقیقی از دستاوردها فعالیتهای وزیران منصوب شده در حوزه کشاورزی کشور در زمان دولتهای تحت حاکمیت پهلوی دوم وجود ندارد.
اما مواردی مانند بهزراعی، تقویت خاک، بهرهوری از آب و... صورت گرفته، تجربههایی موفق که حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم مورد استفاده قرار گرفته است.
با این همه صدرات 38 وزیر متخصص، غیر متخصص یا ارتشی و... باعث نمیشود تا عملکرد کشاورزی را در آن دوران را به درستی ارزیابی کنیم؛ چراکه در نتیجه همه آن فعالیتها امنیت و خودکفایی غذایی که راهبرد اصلی و ماموریت اصلی بخش کشاورزی است به ور کامل رخ نداده.
کشاورزی به سبک آمریکا
البته برخی اقدامات قابلتقدیر مانند یکپارچهسازی اراضی، ایجاد شرکتهای بزرگ کشت و صنعت به سبک ایالات متحده و ... در آن دوران انجام گرفته است.
در عین حال اگرچه انتقادهای مهمی نسبت به رویکرد، سیاستگذاری و راهبردنویسی در امر کشاورزی در دوران حکومت پهلوی دوم وجود دارد، اما نباید از نظر دور داشت که همه آنچه اکنون کشاورزی نوین و صنعتی در ایران خوانده میشود؛ حاصل زحمت متخصصان و بنیانگذاران کشاورزی نوین (ربطی به شاه ندارد) است که براساس تعلق خاطر به ایران و ایرانی در این مسیر گام برداشتهاند.