خبر فوری
شناسه خبر: 47009

غافلگیری تل آویو؛ راهبردهای میان مدت ایران

واقعا نه در تل آویو و نه در واشنگتن کسی تصور نمی‌کرد یحیی سنوار بتواند ریاست سیاسی و نظامی حماس را همزمان به دست آورد.

غافلگیری تل آویو؛ راهبردهای میان مدت ایران

اخبار سبز کشاورزی؛ واقعا نه در تل آویو و نه در واشنگتن کسی تصور نمی‌کرد یحیی سنوار که اسرائیل به خون او تشنه است و نقطه به نقطه غزه و کرانه باختری را برای حذف فیزیکی به دنبال او می‌گردد، بتواند ریاست سیاسی و نظامی حماس را همزمان به دست آورد.

اما با این حال مقامات این گروه نظامی– سیاسی فلسطینی، در روزهای اخیر تصمیم گرفتند به این مبارز کهنه‌کار فلسطینی اعتماد کنند و علی‌رغم آنکه او جانش بیش از دیگر رهبران حماس در خطر است و احتمال کشته شدنش از رهبران قطرنشین حماس بیشتر است، او را به سمت ریاست دفتر سیاسی حماس انتخاب کنند.

تا پیش از اعلام انتخاب سنوار، رسانه‌های اسرائیلی بدشان نمی‌آمد که نوعی اختلاف دو قطبی در میان رهبران حماس ایجاد کنند که یک سر آن به یحیی سنوار و سر دیگران آن به خالد مشعل وصل می‌شد.

به تبع این رسانه‌ها البته رسانه‌ها و خبرگزاری‌های آمریکایی هم دنباله‌روی می‌کردند و بر آتش این دو قطبی مشعل-سنوار دامن می‌زدند.

در تحلیل‌هایی که بر تشریح این دو قطبی و اختلاف ناشی از آن بیان می‌شد، به‌ویژه موضع نزدیکی و یا افزایش فاصله از ایران پر رنگ می‌شد؛ چنانکه سنوار رهبری نزدیک به ایران خوانده و از قول او تاکید می‌شد که به هرحال رئیس بخش سیاسی حماس باید چهره‌ای نزدیک به ایران باشد و از قول خالد مشعل این نزدیکی چندان مهم شمرده نمی‌شد.

با ایجاد این دو قطبی در واقع رسانه‌های اسرائیلی و آمریکایی نتیجه می‌گرفتند که احتمالا بعد از ترور اسماعیل هنیه، نقش ایران در میان مبارزان فلسطینی رو به افول باشد.

اما رهبران و تصمیم‌گیران حماس نشان دادند که تحلیلگران اسرائیلی و آمریکایی نگاه‌های دقیقی ندارند. اکنون و با انتخاب سنوار حماس نشان می‌دهد که مسئولیت ترور هنیه را پای ایران نگذاشته و از رهبران تهران در این زمینه ناراحت نیست و نمی‌خواهد روابط کنونی با تهران را مخدوش نماید.

با این حال بحث بر سر اقدام تلافی‌جویانه ایران که در ادبیات برخی مقامات به اقدام خون‌خواهانه ایران هم تعبیر شده، ادامه پیدا کرده است؛ از یک‌سو طرفداران ایران، اسرائیل و حامی آن ایالات‌متحده آمریکا را به اقدام تلافی‌جویانه تهدید و اصرار می‌کنند که این اقدام خونخواهانه حتما انجام خواهد شد و از سوی دیگر مقامات و مذاکره‌کنندگان غربی یا به اصطلاح بی‌طرف هستند که در منطقه پرسه می‌زنند و هشدار می‌دهند که اقدام‌های خشونت‌بار و تکرار آن می‌تواند منازعه فعلی را تشدید و مشکلات را بازتولید کند.

این مقامات و چهره‌ها به وضوح درباره وقوع یا دست‌کم احتمال وقوع یک جنگ تمام‌عیار که منافع بسیاری از خاورمیانه‌نشینان را نابود کند هشدار می‌دهند.

آنچه در گفتار این مذاکره‌کنندگان و طرف‌های غربی به چشم نمی‌خورد آن است که در صورت سکوت، جمهوری اسلامی ایران و همراهی تهران با ایالات‌متحده، اروپا و آمریکای شمالی در پاسخ ندادن به ترور اسماعیل هنیه آیا تضمینی وجود دارد که ماجراجویی‌های رهبران و نظامیان تل‌آویو به پایان برسد و آرامش بر منطقه حاکم شود؟

در طرف ایران، اما رفتارهایی که از سوی دست‌اندرکاران و تصمیم‌گیران یا تصمیم‌سازان مشاهده می‌شود با آنچه در گفتار مقامات ایرانی به چشم می‌خورد و سیاست‌های کشورمان را در قبال این تحولات به نمایش می‌گذارد تفاوت فاحش دارد؛ به درستی معلوم نیست که آیا سفارت کشورمان در سوئیس نامه‌ای در جهت اعلام تاکید ایران بر عدم کشته شدن شهروندان یا نظامیان اسرائیلی به ایالات‌متحده و وزارت خارجه سوییس تسلیم کرده است یا نه، این نامه که تصویر آن برای مدت کوتاهی روی وب‌سایت سفارت ایران قرار گرفته بود اذعان می‌کرد که حمله قطعی است، ولی تلاش آن است که کسی از اسرائیلی‌ها کشته نشود.

قابل درک است که این اعلام برای کاهش تنش صورت گرفته است، اما در داخل کشور لفظ خونخواهی که الزاما بر کشته گرفتن از دشمن تاکید می‌ورزد، بارها از سوی رسانه‌ها و مقامات ارشد کشورمان تکرار و بیان شده است اما این نامه، ابهام بزرگی را ایجاد کرده که تا چه حد این رسانه‌ها در ترویج و پافشاری بر لفظ خونخواهی صداقت دارند؟

اگرچه این نامه جعلی دانسته شده و صدور آن تکذیب شده است، اما اظهارات علیرضا افشار از چهره‌های ارشد و قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فواد ایزدی از چهره‌های کارشناسی نزدیک به دستگاه‌های امنیتی نشان می‌دهد که ممکن است این نامه واقعیت داشته باشد، به ویژه آنکه علیرضا افشار اظهار کرده است که بخش مهم و زیادی از خرج‌های انفجاری کلاهک موشک‌ها برداشته شده و او از دوستانش شنیده که تقریبا 85درصد از حجم و وزن کلاهک‌های انفجاری موشک‌های آماده شده برای شلیک، تخلیه شده است.

اگر چنین اقدامی از سوی ایران انجام شده باشد، ممکن است مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران با هدف‌های گوناگون و قابل درکی، موضع احتراز از تشدید تنش را در پیش گرفته باشد.

این موضع البته راهبردهای قابل درک و توجیه‌پذیر دارد و با اهدافی که ایران در منطقه خاورمیانه دنبال می‌کند، همخوانی دارد.

در وهله نخست ایران مایل به تشدید تنش و گسترش منازعه نیست و هدف و راهبرد اصلی ایفای نقش خود در منطقه خاورمیانه را پایان دادن به جنگ غزه و نجات حماس از این منازعه خونین قرار داده است.

به همین دلیل هر اقدامی که به پایان جنگ و باقی ماندن سیطره حماس بر نوار غزه کمک کند، در کانون توجه تهران قرار دارد.

مقامات ایرانی به درستی می‌دانند که دولت چهاردهم حتی پیش از تولد با بحرانی مزمن و خطرناک مواجه شده است.

هیچ‌کس در تهران نمی‌خواهد که پزشکیان و همکارانش در حالی که هنوز کابینه‌شان را هم تشکیل نداده‌اند دچار چالشی غیرقابل حل، پیچیده و ناتوان‌کننده شوند.

از این بابت نه فقط مقامات ارشد تصمیم‌گیر سیاسی که فرماندهان نظامی هم نمی‌خواهند در دام ماجراجویی نتانیاهو قرار بگیرند و دولت چهاردهم را در این باتلاق غرق کنند.

این نکته نیز اهمیت دارد که افزایش امید به پیروزی کامالا هریس، کاملا نتانیاهو و اطرافیانش را هراسان کرده است.

نتانیاهو به شدت علاقه‌مند است که در انتخابات آینده ایالات‌متحده، ترامپ به قدرت برسد و این همان چیزی است که در تهران خطر بزرگ نامیده می‌شود‌.

روشن است که ورود ایالات‌متحده به جنگ با تهران، با هر نتیجه‌ای که در پایان حاصل شود، تضعیف هرچه بیشتر دولت بایدن و کاهش محبوبیت دموکرات‌ها را در پی خواهد داشت.

در واقع تهران نمی‌خواهد با دست خویش و با بی‌تدبیری به‌عنوان یکی از مهره‌های دولت نتانیاهو، زمینه تقویت احتمال پیروزی دونالد ترامپ را تمهید کند.

در این صورت ایران آگاهانه باید به‌گونه‌ای رفتار کند که هم برای اقناع افکار عمومی ایرانیان و هواداران جمهوری اسلامی ایران در منطقه و هم برای روزهای بعدی سیاست در خاورمیانه و ایالات‌متحده فایده داشته باشد.

قرائن مهمی هم در این زمینه وجود دارد، از جمله اینکه تهران به غرب پیام داده که در صورت برقراری آتش‌بس دائمی حاضر است از حق انتقام جویی خود دست بردارد و یا این که در آستانه آغاز گفتگوهای صلح میان حماس و اسرائیل ایران انجام اقدام تلافی جویانه خود را به تعویق انداخته است.

اینها نشان می‌دهد که در راهبرد ایران، اقدام تلافی جویانه لزوما به همان کم ارتفاعی که در تل آویو و واشنگتن تصور می‌شود، نیست.

دیدگاه تان را بنویسید

  • مومن پاسخ به نظر

    نباید به این موارد توجه شود. فقط به رضایت خدا و ائمه توجه کنند. نباید این مسائل دنیوی ما را از تکلیف دور کند. خدا رو در نظر بگیرند و کاری که گفتند را انجام دهند. خدا باید راضی باشه.

چندرسانه‌ای