دیپلماسی منطقی، متحدان غیرقابل اعتماد
تلاشهای دیپلماتیک مسعود پزشکیان و سیدعباس عراقچی در خاورمیانه و بالاخص در میان کشورهای حاشیه جنوبی خیلج فارس پاسخ مثبت و امیدوارکننده گرفته
اخبار سبز کشاورزی؛ تلاشهای دیپلماتیک مسعود پزشکیان و سیدعباس عراقچی در خاورمیانه و بالاخص در میان کشورهای حاشیه جنوبی خیلج فارس پاسخ مثبت و امیدوارکننده گرفته و همین کشورها در که در زمان ریاست جمهور سیدابراهیم رئیسی در کنار اسرائیل ایستادند تا هم پرتابههای ایران به مقصد اسرائیل را خنثی کنند و هم در تلافیجویی به تل آویو کمک کنند، اکنون با انتشار بیانیه حساب خود را از اسرائیل و ایالات متحده جدا کرده و با صدای بلند اعلام کردهاند که حاضر نیستند زمین و آسمان خود را برای انجام عملیاتهای تلافیجویانه در اختیار اسرائیل قرار دهند.
چند ماه پیش و هنگامی که ایران عملیات «وعده صادق1» را اجرا کرد، نه فقط اردن که برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس که اسامیشان اعلام نشد، به ایالاتمتحده، فرانسه و بریتانیا کمک کردند پرندههای پرتابشده از جانب ایران را قبل از رسیدن به خاک سرزمینهای اشغالی، رهگیری و نابود کنند، علاوهبر این در عملیاتی که اسرائیل مدعی شد به تلافی حمله «وعده صادق1» علیه یکی از رادارهای مرکزی ایران اجرا کرده، گفته شد که برخی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس مانند امارات متحده عرب و عربستان برای اجرای این عملیات به تلآویو کمک کردند.
در اجرای عملیات «وعدهصادق2» هم اگرچه هیچیک از کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس علیه عملیات ایران اقدامی انجام ندادند، اما مانند مرتبه قبل، اردن به همکاری با کشورهای غربی پرداخت و باعث رهگیری برخی موشکهای بالستیک ایرانی شد.
در همان حال گفته شد که اگر اسرائیل بخواهد به ایران پاسخ دهد، اردن یکی از کشورهایی است که در اینباره به تلآویو کمک کرده و آسمان خود را برای پرندههای اسرائیلی علیه ایران، باز خواهد کرد.
اما روشن است که آسمان اردن به تنهایی برای رسیدن پرندهها و از جمله جنگندههای اسرائیلی به نقطهای که بتواند از آنجا به کشورمان حمله کند، کافی و مناسب نیست. به همین دلیل نزدیکترین مسیر برای پرندهها و مخصوصا جنگندههای اسرائیلی برای انجام اقدام تلافیجویانه علیه ایران، مسیر مستقیم از عراق- اردن یا عربستان و کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس است.
برخلاف تجربه دولت سیدابراهیم رئیسی و وزیر خارجه فقید آن دولت که خود را متخصص منطقه خاورمیانه و غرب آسیا میدانست، اکنون و با مساعی وزیر امور خارجه دانا و باتجربه کشورمان و رایزنیهای هوشمندانه وی، کشورهای عرب منطقه نهفقط از مشارکت، همراهی و همکاری با اسرائیل برای دادن پاسخ به ایران امتناع کردهاند، بلکه این امتناع را به ایالاتمتحده ابلاغ و آن را رسانهای نیز کردهاند؛ چنانکه در روزهای گذشته نامه روشن و شفاف این کشورها و از جمله اردن به ایالاتمتحده درباره عدم همکاری و قرار دادن خاک یا آسمان خویش به اسرائیل، رسانهای شده است.
بهطور غیرقابل انکاری میتوان دریافت که تلآویو با درک شرایط جدید و موفقیتآمیز بودن رایزنیهای مسعود پزشکیان در قطر و عباس عراقچی در پایتختهای عربی، اکنون ملاحظه بیشتری برای حمله به ایران دارد و از همینرو است که کابینه نتانیاهو پنجشنبهشب گذشته و پس از چهارساعت مذاکره جنجالی درباره امکانسنجی برای انجام یا عدم انجام حمله تلافیجویانه به ایران، باز هم نتوانست به تصمیم واحدی برسد و با وجود تلاشهای یواف گالانت و بنیامین نتانیاهو، کابینه اسرائیل مجوز حمله را صادر نکرد.
این رویداد به وضوح نشان میدهد که همراهی کشورهای منطقه با اسرائیل جهت انجام حمله به ایران برای تصمیمگیران در تلآویو بسیار اهمیت دارد تا آنجا که پرهیز اعراب از همکاری و همراهی با نظامیان صهیونیست، حتی میتواند اراده تلآویو برای دادن پاسخ تلافیجویانه به ایران را متزلزل کند.
هم آمریکاییها و هم اسرائیلیها، امتناع اعراب از قرار دادن فضای آسمان خود به اسرائیل برای حمله به ایران را دلیل روشنی برای نشان دادن تمایل کشورهای منطقه به انجام همکاری بیشتر با تهران میدانند و از این بابت شاید در یک نگاه واقعبینانه بتوان چنین تحلیل کرد که رفتار عاقلانه مسعود پزشکیان و همکارانش، امیدهایی برای تعمیق روابط دو سوی خلیجفارس را برانگیخته و علاوهبر آن زنگهای خطر را در واشنگتن و تلآویو به صدا درآورده است.
جالب است که در این میان به جز چند موضعگیری سطحی و نهچندان قابل اتکا، هیچ اقدام موثری از جانب روسها مشاهده نشد.
در طرف دیگر، پکن نیز ترجیح داده سکوت کند و اجازه دهد که جنگ در خاورمیانه مسیر خود را طی کند تا بعدها بتوان بر سر خاکسترهای جنگ به دنبال غنیمت گشت.
خبرسازیهایی که اخیرا از سوی برخی رسانههای نزدیک به عناصر و نهادهای امنیتی انجام گرفته و در آن گفته شده که مسکو با تحویل جنگندههای فوق راهبردی سوخو و سیستم پدافندی S-400 موافقت کرده است، هم اصلا محل اعتبار نیست و از جانب هیچ رسانه مستقلی تایید نشده است. ضمن آنکه قرینه رفتاری مسکو در دورههای پیشین نشان میدهد که در مواقع حساس، اگر موضوع مستقیما به منافع روسیه مربوط نباشد، تصمیمگیران کرملین ترجیح میدهند از ورود به مساله و همکاری پرهیز کنند.
در واقع چندان روشن نیست که آیا مسکو از اسرائیل حمایت میکند یا به فلسطینیها و لبنانیها لبخند میزند؟! نکته جالب آن است که در مقابل حمایت اسرائیل از اوکراین و ارتباط خود زلنسکی با نتانیاهو، این ایران بود که در جنگ مسکو- کییف از روسیه حمایت کرد و حتی در تامین تجهیزات جنگی، امکاناتی را در اختیار ارتش سرخ قرار داد.
با این حال و از آنجا که روسها هیچوقت ملت سپاسگزاری نبودهاند، ترجیح میدهند در برهه کنونی بیتفاوت اوضاع را نظاره کنند و از عمل به تعهداتشان در واگذاری سیستمهای پدافندی S-400 و جنگندههای فوقراهبردی سوخو، پرهیز کنند.
اکنون و با این رفتار پکن و مسکو در قبال تهدیدهایی که کشورمان را به چالش کشیده، پرسش اصلی آن است که آیا هنوز هم میتوان وزن قابل توجه و قابل اتکایی برای این کشور در همکاری های راهبردی با ایران قائل شد آیا در آینده میتوان از تجربه کنونی برای اثبات غیرقابل اعتماد بودن اتحاد با روسیه و پکن سخن گفت؟