اگر وزیر بودم….
معمولا هنگامی که در اجرای پارهای از امور مشکلاتی به وجود میآید برخی از مخاطبان یا شنوندگان از یک عبارت ساده اما بسیار تکراری«اگر به جای شما بودم...»
معمولا هنگامی که در اجرای پارهای از امور مشکلاتی به وجود میآید و کار به اما و اگر و ای کاش و… میرسد برخی از مخاطبان یا شنوندگان از یک عبارت ساده اما بسیار تکراری«اگر به جای شما بودم…» استفاده میکنند. دقیقا عین همین عبارت در گویش زبان انگلیسی وجود دارد که If I were you است و گویی که تمام انسانهای کره زمین در اینکه کاش برای انجام کاری«به جای دیگر» میبودند، وجه مشترک دارند.
مزرعه سبز: حال پرسش آن است که چرا برای انجام بهینه عملی باید یکی به جای دیگری باشد و چرا آن فرد به عنوان مجری اصلی، خود آن درایت را به کار نمیبندد تا امر مورد نظر به گونه شایستهتری به اجرا درآید.
چرا اگر مشکلی وجود دارد آن فرد خود متوجه نشده و سعی در برطرف کردن آن ندارد. آیا نمیخواهد، نمیداند یا نمیتواند، که تفسیر و تحلیل هر یک از این موارد به نوبه خود مباحث دیگری را در پی دارد.
پنجمین ماه از استقرار دولت سیزدهم و صد روز از تعیین تکلیف وزرا و مسئولان تابعه آنها گذشته و زیبنده است که وزیر جهادکشاورزی بتواند یک گزارش عملکرد را به سمع و نظر 84 میلیون جمعیت کشور و 4 میلیون بهرهبردار بخش کشاورز برساند. شاید هنوز خیلی زود باشد تا عملکردهای سیدجواد ساداتینژاد را مورد نقد و تحلیل یا تایید و تمجید قرار داد، اما یک نکته بسیار اساسی را باید در این جا یادآوری کرد و آن هم این که در آیندهای که احتمالا خیلی هم«دور» نخواهد بود، افراد کارشناس، اساتید حوزه کشاورزی و فعالان بخش نگویند که«اگر من به جای وزیر بودم، چنین وچنان میکردم».
چهار سال وزارت همانگونه که بر پیشینیان گذشته به وزیر جهادکشاورزی دولت سیزدهم نیز خواهد گذشت اما آثار و جوانب هرگونه کاستی تا زمان درازی بر جای خواهند ماند و هر از چند گاهی از آنها یادی خواهد شد.
اما اگر من وزیر جهاد کشاورزی بودم:
1 معاونان، مسئولان، روسای ادارات کشاورزی و تا کارکنان رده دوم و سوم خود را از میان افراد متخصص، شایسته و کارشناس واقعی(بدون توجه به عقاید و اراء شخصی آنها)کاردان، با تجربه و سوابق اجرایی در مزرعه و مدیریت در صف ستاد انتخاب میکردم و افراد سفارش شده، دارای نسبتهای سببی و نسبی، هم قبیلهای و خودی و… را به کارنمیگرفتم و بر تواناییها وشایستگی افراد ارزش میگذاشتم.
2 خود را از مشورت کردن و راهیابی با اهل فن و افراد باتجربه و کارآزموده ولو غیرهمفکر محروم نمیکردم، چرا که«همه چیز را همگان دانند».
3 با ارتقاء توان و پتانسیل شخصی، نقدپذیری را در دستور کار خود قرار میدادم و نقدکنندگان را دوستان شایستهای قلمداد مینمودم، چرا که عیبپوشان و چاپلوسان هیچگاه بر خیر و صلاح انسان گام بر نمیدارند.
4 اولویت دادن منافع ملی بر تمام مصالح و مصلحتگراییها و خواستههای نامشروع و منفعتطلبانه برخی افراد ولو با دشمنسازی را در دستور کار قرار میدادم، چرا که چنین افرادی فقط در اوقاتی که منافعشان ایجاب نماید خود را نشان میدهند.
5 خودداری از صدور دستورات، بخشنامهها و مصوبههای خلقالساعه و مندرآوردی و در نظر گرفتن منافع افرادی اندک به زیان اکثریتی از آحاد جامعه و به ویژه کشاورزان و تولیدکنندگان بخش کشاورزی را وجه همت خودم میکردم.
6 داشتن توجه یکسان و دور از تبعیض و تفاوت به تمام نقاط کشور و توجه بیشتر به حوزههای کمبرخوردار و محروم که نیازمند کمک و مساعدت خاص هستند را در راس برنامههای کاری خود میگذاشتم و از سفره مملکت سهمی نیز برای محرومان قائل میشدم.
7 محرومیتزدایی از بهرهبرداران و کشاورزان فقیری که با اشتغال معیشتی، امید و اعتماد خود را به مسئولان از دست داده و خود را بیپناه و رها شده میبینند را به کار میگرفتم.
8 کاری میکردم تا وزارتخانه جهادکشاورزی و تمامیت دولت دست و پای خود را از جلوی تولیدکنندگان بردارند و از آنجایی که بخش کشاورزی، خصوصیترین بخش اقتصادی کشور است به تولیدکنندگان و منافع آنها احترام میگذاشتم و اگر «دست دادن» نداریم، پای خود را از جلوی پای آنها برداریم. اگر چه تاکنون دولتها، نقش صددرصدی در بالا بردن تورم و کاهش ارزش ریال داشتهاند، اما بهتر است در قانون عرضه و تقاضا بیش از این دخالت نکرده چرا که تجربه چهل ساله نشان داده که همیشه نتایج معکوسی به بار آمده است.
10-اگر وزارتخانه قادر نیست امکانات تولید در بخش کشاورزی را به وجود آورد، با کنار کشیدن خود آن را به بخش خصوصی واگذار نموده و بر آن نظارت میکردم، چرا که روشهای کهنه و پوسیده و مداخلهگرانه در تامین نهادهها(کود، سم، بذر، آب، ماشینها و ادوات و نهادههای دامی)، تاکنون جواب نداده و پس از این نیز جواب دلخواه را نخواهد داد.
مهندس مهدی رجول دزفولی
انتهای پیام/