لرزه بر اندام تاریخ ایران
آسیب فرونشست به آرامگاه سعدی رسید
زمین که خشک میشود، ترک میخورد به جان تاریخ. حالا نوبت «سعدیه» شده و آسیب فرونشست به آرامگاه سعدی رسیده است
زمین که خشک میشود، ترک میخورد به جان تاریخ. حالا نوبت «سعدیه» شده که پس از «تختجمشید»، «آرامگاه فردوسی»، «سلطانیه»، «سیوسهپل» و… عکسهایش در فضای مجازی دستبهدست شود؛ تصاویری که نشان میدهد آرامگاه سعدی هم بهشدت نیازمند مرمت و مقاومسازی است.
اخبار سبز کشاورزی؛ هنوز بهصورت رسمی اعلام نشده ترکهای نشسته بر آرامگاه شیخ اجل بهدلیل انجام نشدن طرحهای مقاومسازی است یا کاهش منابع آب زیرزمینی. مدتهاست کارشناسان حوزه میراث نسبت به پدیده فرونشست ناشی از تخلیه آبهای زیرزمینی در شهرهای تاریخی کشور هشدار میدهند و این یعنی، نه فقط آثار تاریخی ثبتشده در میراث ملی و جهانی، بلکه تمامی بناها و بافت تاریخی کشور در معرض خطر تخریب قرار گرفتهاند.
هفتاد سال است آبهای زیرزمینی بهشدت مورد استفاده قرار گرفتهاند و حالا پس از چند دهه آثار تخریبیِ این بهرهبرداری بیرویه از منابع زیرزمینی در حال نمایانشدن است؛ آسیب فرونشست به «سعدیه»، «تختجمشید»، «آرامگاه فردوسی»، «سلطانیه» و «سیوسهپل».
تجربه ثابت کرده است مسئولان در زمان وقوع چنین آسیبهایی، اولویتشان طرحهای مرمتی و مقاومسازی ابنیه تاریخی است که اگر بودجه آن اختصاص پیدا کند، محقق میشود. با این حال بررسی وضعیت موجود نشان میدهد همین طرحهای مرمتی هم با وجود تأمین بودجه دیگر راهکار نجاتبخشی آثار تاریخی نیستند.
آنطور که رئیس پیشین سازمان میراثفرهنگی و گردشگری کشور، به خبرنگار «پیام ما» میگوید، «در حال حاضر وضعیت فرونشستها و بحران کمبود منابع آب زیرزمینی آنقدر تشدید شده است که این مرمتها هم شاید نتواند بناهای تاریخی را از خطر تخریب نجات دهد؛ چون دقیقاً حکایت پوسیدگی پایههای میز است که فکری برای رفع این پوسیدگیها نمیشود و فقط محکمسازی در بخشهای بالایی صورت میگیرد.»
حالا ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی فارس نیز درباره آسیبهای واردشده به «سعدیه» اعلام کرده است اقدامات اولیه اجرای طرح مقاومسازی و تقویت سازه این بنا در حال اجراست.
محمدتقی قلعهنویی، معاون این اداره دراینباره گفته است که «پیگیریهای لازم درباره اعتبار شروع عملیات مرمت انجام شده است و پس از تخصیص اعتبار، اقدامات اجرایی براساس طرح مذکور بهزودی انجام خواهد شد.»
پدیده فرونشست در حال تبدیلشدن به بحران آینده است. «علی نصیری»، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران نیز چهارشنبه، ۳ خرداد به «ایسنا» گفته است که فرونشستها میتوانند آسیبهایی را به شریانهای حیاتی وارد کنند و این پدیده بحرانی چند سال آینده تهران بهشمار میرود که باید بسیار جدی به آن نگاه کرد»؛ وضعیتی که نشان میدهد نه تنها آثار و بافت تاریخی که زیست مردم نیز بهدلیل همین فرونشستها در خطر جدی قرار گرفته است.
نتیجه مطالعات انجامشده در دانشگاه شیراز نشان میدهد در محوطه «تختجمشید» فرونشست ایجاد شده است و درصورتیکه جلوی این روند گرفته نشود، فرونشستهای محدوده «تختجمشید»، «نقش رستم» و مجموعه «پاسارگاد» به فروچاله تبدیل خواهند شد
زخم فرونشستها
بررسی وضعیت آثار و بافت تاریخی در شهرهای مختلف کشور نشان میدهد فرونشستها مدتهاست که زخمشان را با ترکخوردگی به بناهای مختلف تاریخی زدهاند. زیر پوست شهر جهانی یزد حفرههای خالی ناشی از خشکسالیهای مکرر و برداشت بیرویه آب خطر فرونشست را افزایش داده است و مسئولان میگویند هرلحظه ممکن است حفرهای در نقاط مختلف ایجاد شود.
چندی پیش «محمدصالح جوکار»، نماینده یزد در مجلس، وضعیت فرونشستها در این شهر را بحرانی عنوان کرده و گفته بود «بهعلت فرونشست زمین ناشی از بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی آثار باستانی و تاریخی یزد در آستانه تخریب قرار دارد و این امکان وجود دارد که هر لحظه بخشی از بناهای تاریخی ثبتشده ریزش کند.»
محدوده آرامگاه «فردوسی» هم براساس اعلام کارشناسان با پدیده فرونشست مواجه شده است. «ناصر حافظی مقدسی»، استاد گروه زمینشناسی دانشگاه فردوسی، به «قدس آنلاین» گفته است که «در محدوده بعد از آرامگاه فردوسی بیشترین فرونشست را داریم، هرچه شرایط فاضلاب توسعه پیدا کند و آب کمتری وارد آبخوان شود، انتظار میرود که فرونشست بیشتر دیده شود.»
دیگر شهر تاریخی و گردشگری ایران، یعنی اصفهان هم نخستین کلانشهری بود که فرونشست در آن به مناطق شهری نفوذ پیدا کرد. زخم ترک همین فرونشستها بر تن «سیوسه پل» و «پل خواجو» هم نشسته و در همدان هم وضعیت همین است. به تأیید کارشناسان، فرونشستهای این منطقه نیز بهدلیل مصرف بیرویه منابع آب زیرزمینی، وضعیت بحرانی دارند و آرامگاه «باباطاهر» را در وضعیتی مشابه «آرامگاه فردوسی» مشهد و «سلطانیه» زنجان قرار دادهاند. بافت تاریخی روستای «ندوشن» و حمام تاریخی «کردآباد» در کبودرآهنگ همدان بهدلیل فروچالههای هشتادمتری زمین بهشدت در معرض آسیب قرار دارند. هرچند تخریب رخداده در سازه آرامگاه «سعدی» که نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده، اما مهم این است که پیش از این هم آثار مهم استان فارس در معرض چنین آسیبهایی بودند.
نتیجه مطالعات انجامشده در دانشگاه شیراز نشان میدهد در محوطه «تختجمشید» فرونشست ایجاد شده است و درصورتیکه جلوی این روند گرفته نشود، فرونشستهای محدوده «تختجمشید»، «نقش رستم» و مجموعه «پاسارگاد» به فروچاله تبدیل خواهند شد. «عزتالله رئیسی»، استاد گروه آبشناسی دانشگاه شیراز و پدر علم آبشناسی کشور، نیز پیش از این در یک نشست خبری خبرنگاران با بیان اینکه «تختجمشید» یک اثر ثبتشده بینالمللی است، هشدار داده بود «اگر اتفاقی برای بنا رخ دهد، برای حیثیت ایران بد است.»
هیچ بنای تاریخیای در امان نیست
«حالا آنقدر وضعیت استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی و فرونشستهای ناشی از آن بحرانی است که شاید اقدامات مرمتی و مقاومسازی هم نتواند بافت تاریخی و آثار باستانی کشور را از تخریب نجات دهد.»
این نکته را «سیدمحمد بهشتی شیرازی»، رئیس پیشین سازمان میراثفرهنگی و گردشگری کشور میگوید و در توضیح بیشتر درباره تخریبهای رخداده برای بافت تاریخی کشور بیان میکند: «فرونشستها طی هفتاد سال گذشته با برداشت بیرویه آب از سفرههای آب زیرزمینی ایجاد شدهاند و حالا آثار سوء آن بر تخریب تمامی آثار تاریخی کشور قابل مشاهده است، چون اکثریت شهرهای کشور با این بحران مواجهاند. در ایران حدود ۳۶۰ دشت وجود دارد که زیر آنها سفرههای آب زیرزمینی است و زیست تاریخی در آن وجود داشته و به تبع آن آثار تاریخی ایجاد شدهاند. فرونشستها در همان نقاطی رخ میدهد که سفرههای زیرزمینی آب کاهش یا تخلیه میشود و بنابراین آثار تاریخی هم در معرض آسیب شدید قرار میگیرند. نکته مهم اینجاست که با بستن همه چاههای برداشت آب در کشور نیز ۸۰۰ سال طول میکشد که وضع آبهای زیرزمینی به هفتاد سال قبل برگردد.»
او با بیان اینکه بهتدریج در تمام بافتها و آثار تاریخی این فرونشستها منجر به آسیب میشود، ادامه میدهد: «در بعضی مناطق مانند دشت کبودرآهنگ بیش از سایر دشتها با فرونشست مواجه هستیم و در برخی دیگر اوضاع از نظر فرونشست کمتر وخیم است. در دشت مرودشت که تختجمشید و پاسارگاد در آنجا قرار دارند، نیز بهدلیل وجود چاههای عمیق مجاز و غیرمجاز، فرونشست گسترده زمین رخ داده است. در اصفهان بهدلیل ممانعت از ورود آب به سفره زیرزمینی زیر سطح این شهر، عملاً سفره آب زیرزمینی اصفهان تخلیه شده است و آثار تاریخی و فرهنگی آن از جمله سیوسه پل و پل خواجو دچار ترک خوردگی شدهاند. در سلطانیه زنجان هم این آسیب دیده میشود و حالا هم به نظر میرسد این آسیب به سازه آرامگاه سعدی شیرازی هم رسیده باشد، اما باید مطالعات انجام شود.»
تجدیدنظر در مصرف آب
«فقط هشدار میدهیم، اما اقدامات جدیدی دراینباره انجام نمیشود و روند پیشرفت این فرونشستها همچنان ادامه دارد.» بهشتی با بیان این مطلب به گسترش فرونشستها در تمامی شهرهای تاریخی اشاره میکند و میگوید: «کدام شهر کشور را داریم که سابقه تاریخی داشته باشد، اما بافت تاریخی نداشته باشد؟ اکنون نه تنها آثار و بافتهای تاریخی ثبتشده ملی و بینالمللی در خطر تخریب قرار گرفتهاند که آسیب آن گریبانگیر تمامی آثار باستانی کشور شده است.»
این پژوهشگر درباره یکی از انتقادهای جدی درباره تخریب بناهای تاریخی یعنی انجامنشدن طرحهای مقاومسازی و مرمت، بیان میکند: «این مسئله اهمیت دارد، اما بدون تجدیدنظر در استفاده از منابع آب زیرزمینی دقیقاً مثل این است که روی یک میز چیزی بگذاریم که پایههای آن در حال پوسیدن است. هر قدر هم که سطح آن را محکم کنیم درنهایت فروخواهد ریخت. مهمترین کار این است؛ باید از عواملی که باعث فرونشست شده جلوگیری شود. برداشت از آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور باید متوقف و ممنوع شود. در موضوع کشاورزی و نوع بهرهوری از آب هم تغییر نگرش ضرورت دارد.»
رئیس پیشین پژوهشگاه میراثفرهنگی سازمان میراثفرهنگی با بیان اینکه باوجود هشدارها بسیاری از دشتهای ایران بهدلیل همین مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی دیگر قابل زیست نیستند، عنوان میکند: «همدان روزی ۲ ساعت آب دارد. منابع آب زیرزمینی این منطقه هنوز بهطور کامل تمام نشده، اما در حال تخلیه شدن است. اثر منفی آن را هم در دشت کبودرآهنگ شاهدیم که فرونشست و افتادگی زمین با عمق هشتادمتر رخ میدهد.»
تغییر رفتار با سرزمین
بهشتی در پاسخ به این سؤال که آیا سازه آرامگاه سعدی هم بهنوعی، هشدار همین تخلیه آبهای زیرزمینی است، بیان میکند: «اینها علائمی است که نشان میدهد در حال نزدیکشدن به دره هستیم. مهم است که بناهای تاریخی ارزشمند از جمله همین سعدیه حفظ شوند، اما نکته نگرانکننده اینجاست که کل شهر شیراز با خطر فرونشست مواجه شده و اهمیت آن بسیار بیشتر از آرامگاه سعدی است.»
او در مورد اینکه دراینباره چه باید کرد تا هم سازههای تاریخی و هم زیست مردم با آسیب کمتری مواجه باشند، توضیح میدهد: «این مسئله موکول به تجدیدنظر در نوع رفتاری است که با سرزمین داریم. رفتار ما با زمین تهاجمی، اسرافکار و بدون ملاحظه است. باید این را درک کنیم که منابع آب محدودی در اختیار داریم و با وجود اینکه جمعیت کشور طی چند دهه اخیر چندین برابر شده، اما کل آبی که وارد کشور ما میشود تغییری نکرده است. در نظر بگیرید که ساحل زراعتی زایندهرود تا ۱۳۳۵ حدود هفتاد هزار هکتار بود، اما اکنون به ۵۰۰ هزار هکتار رسیده است. مگر تغییری در آب زایندهرود یا سفرههای زیرزمینی اصفهان وجود داشته؟»
بهشتی تأکید میکند: «برای تجدیدنظر در مصرف بیرویه آب، این فقط مسئولیت حاکمیت نیست و کل جامعه باید در مصرف تغییر رفتار بدهد. از کاهش مصرف آب در شستن ظروف خانگی، تا خودروهای شخصی، باغچهها و… کاهش مصرف آب و تغییر الگوی مصرف میتواند هم حیات بشر و هم بقای آثار تاریخی را رقم بزند.»
**
تخلیه آبهای زیرزمینی و بهدنبال آن فرونشست در سطح زمین، یکی از مهمترین بحرانهای پیش روی جوامع بشری است که باعث مرگ آبخوانها، کاهش حاصلخیزی خاک، ازبینرفتن استحکام بناها و درنتیجه آسیبپذیری آنها در برابر زلزله میشود. بسیاری از دشتهای کشور که زیست جوامع در آن شکل گرفته و به تبع آن آثار تاریخی و باستانی ساخته شده است، اکنون با فرونشست مواجه شدهاند و استحکام این بناهای تاریخی در حال تضعیف است.
هرچند کارشناسان معتقدند انجامنشدن بهموقع طرحهای مقاومسازی و مرمت در میراث تاریخی کشور، سرعت تخریب آنها را افزایش داده است، اما همسو با آن جلوگیری از تداوم برداشت آبهای زیرزمینی هم اهمیت ویژهای دارد که باید مورد توجه حاکمیت قرار بگیرد.
منبع پیام ما