به مناسبت ثبت آیین علامتکشی قزوین در تقویم ملی رویدادهای گردشگری کشور
علامتسازی؛ هنر ی با قدمت ۵۰۰ سال
در قزوین علامتکشی یکی از آیینهای مردمی ایام محرم و صفر است که در تقویم ملی رویدادهای گردشگری کشور ثبت شده؛ اتفاقی که میتواند به رونق گردشگری در قزوین هم منجر شود.
اخبار سبز کشاورزی؛ شیوههای سوگواری اقوام مختلف در ایام محرم و صفر، ارزشهای آیینی و ملی دارد که معرفی و ثبت آنها در تقویم گردشگری میتواند عاملی برای جذب گردشگران بهویژه گردشگران خارجی باشد.
شـهر قزوین از مـهمتـرین و مشـهورترین شهرهای علامتکـشی در ایام سوگواری ماه محرم در ایران به شـمار میرود؛ تا جایی که علم یا علامت وسیلـهای فولادی در ابعاد و اندازههای متفاوت است که از گذشتههای دور تا کنون از آن بهعنوان پیشرو در دستههای عزاداری استفاده میشد.
تفاوت علم و علامت هیئت
دستههای عزاداری این شبها با علامتهای چندتیغه به خیابان میآیند. علمداری و علم بر دوش گرفتن یک سنت دیرینه است که با معرفت و آداب خاصی همراه است.
کارشناس ارشد مردمشناسی ساکن قزوین میگوید که علم و علامت با هم فرق دارند و آیین علامتکشی در قزوین قدمت دیرینه دارد و در فهرست آثار ملی ناملموس کشور ثبت شده است.
«مجتبی عباسی» ادامه میدهد: «علم معمولاً یک رشته فلز یا چوب است که برای ایام محرم با پارچههای مشکی یا رنگی روی آن را میپوشاندند. علمها در حسینیه یا تکیه ثابت هستند و جابهجا نمیشوند.» علم در روزگار قدیم یک تیغه و بیشتر وجه نظامی داشت و از دوره ایلخانان و مغولها در کشور استفاده میشد. بهطوریکه مقامات کشوری و لشکری، علم و توق را برمیداشتند و به همراه خود حمل میکردند؛ در دوران صفویه نیز از علم به همین شکل استفاده میشد.»
هنر علامتسازی، مجموعهای از رشتههای هنری مشبککاری، مجسمهسازی، حکاکی، خوشنویسی، طلاکوبی، اسلیمیسازی، پرندهسازی، چرندهسازی، درندهسازی، پرداختکاری و چلنگری است
عباسی ادامه میدهد: «در قزوین علامت یک تنه فلزی اسـت کـه بر روی آن تیغههای فولادی و مسـی نصـب شـده و اشکال و روایتهای مختلفی روی آن کندهکاری شده است. بهواسطه شیر قلاب کـه کاسهطوری است، چوب حـامل عـلامت داخـل آن قرار میگیرد. شیر قلاب دور کمر و دوش فردی که علامت را برمیدارد، بسته میشود.» علامتها با داشتن تیغههای فلزی سنگین هستند و با کمک چند نفر جابهجا میشوند.
عباسی میگوید که در قزوین برخی علامتها تا ۲۸ صفر جلوی تکیه یا حسینیه میماند. نه فقط در قزوین، بلکه در بیشتر نقاط کشور، هر تکیه برای خودش علامتی جداگانه با تزئینات مختلف دارد. عباسی میگوید: «علامتها روز تاسوعا و عاشورا به سمت امامزاده سلطان سید محمد که در جنوب غربی قزوین است، حمل میشود.» ثبت شدن آیین علامتکشی در تقویم رویدادهای گردشگری کشور بهنوعی حفظ این آیین کهن در خاستگاه آن، قزوین است. به گفته عباسی، آیینها تا زمانی که کارکرد اجتماعی دارند زنده میمانند و ثبت ملی آنها ساز و کاری برای رونق گردشگری میشود.
نمادشناسی علامت هیئت
علامت به چند بخش تقسیم میشود که شامل شاسی، تیغهها، حیوانات، تزیینات شال و پر است. شاسی علامت، نماد کشتی و برگرفته از «انالحسین مصباحالهدی و سفینهالنجاه» است. تیغههای علامت شبیه سرو و نشانه راستقامتی و ایستادگی اهلبیت (ع) است. روی تیغهها آیاتی از قرآن کریم و یا ابیاتی از شعرهای مذهبی نقش میبندد.
زنگ یا حیدریهای علامت نشانه زنگ و غلوزنجیر کاروان اسرا است. دهنه اژدرهای کنار تیغهها نماد ناپاکی و پلیدی است که در علم رو به بیرون نگاه میکنند، به این معنی است که ناپاکی و پلیدی از علامت به دور است. از آداب علامتکشی هم ادب، احترام و سفرهدار بودن فردی بود که علامت را حمل میکرد. در قزوین قدیم گرداننده علامتها معمولاً گرداننده هیئتهای مذهبی و آدمهای شاخص و برگزیده بودند.
علامتسازی هنر ۵۰۰ ساله
اینطورکه عباسی میگوید، قدمت آیینهای عاشورایی به روزگار «آل بویه» برمیگردد. او درباره قدمت آیین عاشورایی علامتکشی قزوین نیز اینطور میگوید: «قزوین در زمان صفویه پایتخت بود. از آنجا که بیشتر آیینهای تشیع در زمان صفوی در ایران رونق گرفت، علامتکشی هم به همان زمان برمیگردد. هنوز هم در قزوین علامتهایی هست که روی آن تاریخی حک شده که نشان از قدمت علامت از قرنها پیش میدهد.»
در زمان صفویه بود که فولاد از انحصار ارتش خارج و به خدمت مذهب نیز درآمد و علامتسازی رونق گرفت. هنرمندان این هنر که بیشتر در اصفهان هستند، با وجود تمام مشقتهای آن، به عشق سالار شهیدان این هنر کهن را ادامه میدهند.
رسم علامتگردانی در دوره قاجار شکل تازهای گرفت و علامتها هر روز به همت هنرمندان ایرانی سنگینتر و نشانههای بیشتری به آن افزوده شد. در دوره ناصری چندین علامت مشهور وجود داشت که مربوط به دارالخلافه بود. قدیمیترین علمهای ایرانی در موزه «توپکاپی» در ترکیه نگهداری میشود
. گفته میشود این علمها از غنایم جنگی است و پس از تصرف تبریز توسط سپاهیان عثمانی، شاه سلیم آنها را به استانبول منتقل کرد. یک علامت هم در موزه مرکزی آستان قدس رضوی است که قدمت آن به قرن ۱۳ هجری قمری میرسد و در شهر اصفهان ساخته شد.
مجموعهای از هنرها
«علامتسازی شغل یک نفر نیست؛ چندین نفر در ساخت یک علامت دخیل هستند.» این را عباسی میگوید و ادامه میدهد: «علامتسازی بیشتر در اصفهان و تهران انجام میشود و در قزوین خبری از علامتسازی نیست.» هنر علامتسازی، مجموعهای از رشتههای هنری مشبککاری، مجسمهسازی، حکاکی، خوشنویسی، طلاکوبی، اسلیمیسازی، پرندهسازی، چرندهسازی، درندهسازی، پرداختکاری و چلنگری است.
هرکدام از این هنرها برای خودش یک رشته کار است و تخصص خاص خودش را میطلبد. این روزها بهواسطه ساخت دستگاههای جدید، اجزای علامتهای امروزی نه با دست که به مدد دستگاه و ماشین ساخته میشود. علامتهای قدیمی از ۱ تیغه تا ۱۵ تیغه بودند؛ علامتهای امروزی تا ۶۳ تیغه و بالاتر هم رسیدهاست.
راه و رسم علامتسازی
در قدیم علامتها از صفحات آهنی بهصورت تیغهای باریک و بلند ساخته میشد و در بالای آن علامت، نشـان سنـتی و قومی قبیلهای نـصــب مــیشــد. مـعـمـولا نـام «الله»، «محمد(ص)»، «علی(ع)» و «پنج تن آل عبا(ع)» روی علم نقرهکاری میشود. تیغه بلند و باریک آهنی با صفحهای مدور و بزرگتر در انتهای تیغه که دارای قابی از فلز بود خاتمه مییافت؛ دور این قاب را با سرهای حیوانات میآراستند.
در دوران زندیان و قاجاریه تزئینات دیگری از جمله نگاره طاووس، پرنده و گلدان به علامتها اضافه شد و عزاداران مذهبی در ایام سوگواری با بزرگداشت و تشریفات دیگر، آنها را به کار میبردند. معمولاً مجسمههایی که بر روی علم کار میشود، یکی مرغ بهشتی است و دیگری طـاووس. طـاووس مـظهر زیـبایی است. خورشیدی که بر بالهایش حک شده است، نماد درخشندگی و نورانیت است و اشاره به آیه «نورالسموات والارض» دارد./پیام ما