تنها ۷ درصد از دانشآموزان صاحبرتبه در کنکور، محصل مدارس دولتی بودند
دیگر آموزش دولتی، متضمن موفقیت در تحصیل و آینده نیست
تنها ۷ درصد از دانشآموزان صاحبرتبه در کنکور، محصل مدارس دولتی بودند و مابقی متعلق به مدارس غیردولتی و سمپاد بودند
اخبار سبز کشاورزی؛ نتایج کنکور که آمد، مشخص شد که دیگر نمیتوان روی تحصیل دولتی سرمایهگذاری کرد. تنها ۷ درصد از دانشآموزان صاحبرتبه در کنکور، محصل مدارس دولتی بودند و مابقی متعلق به مدارس غیردولتی و سمپاد بودند. این نتایج که هرساله تکرار میشود، تنها یک معنی دارد و آن اینکه دیگر آموزش دولتی، متضمن موفقیت در تحصیل و آینده نیست.
آموزش بهروزنشده، امکانات کم و همچنین استفاده از معلمانی که اغلب بازنشسته یا در سنین بالا هستند و نتوانستهاند تدریس خود را بر اساس آموزشهای روز به دانشآموزان ارائه دهند، نبود عدالت آموزشی و دوربودن فضای فیزیکی و فکری و فرهنگی مدرسه با دانشآموزان امروزی، همه اینها موجب افت دانشآموزان در مدارس دولتی شده است.
بر اساس آمار آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش، ۷۰ درصد دانشآموزان در مدارس عادی دولتی مشغول به تحصیل هستند. این نشان میدهد این حجم گسترده از دانشآموزان، در این مدارس تقریباً بدون متولی رها شدهاند و کسی به حال آموزش و مدارس دولتی دل نمیسوزاند.
بسیاری از دانشآموزان دارای رتبههای برتر، با آموزش مداوم و توجه و تمرکز مسئولان مدارس خود، توانستهاند در سالجاری در کنکور موفقیتهایی را کسب کنند.
کنکور و قبولی در آن، همه چیز نیست، اما به بخشهای دیگر حرفه و فنآموزی که مینگریم، باز هم آموزشوپرورش حرفی برای گفتن ندارد. مدارس دولتی در خیلی از شهرهای کشور از نظر ساختمان و بنا قدیمی و متعلق به دستکم سه دهه گذشته هستند و البته شاکله و ماهیت همه مدارس دولتی، به همان سبک و سیاق قدیم اداره میشود.
مدارس دولتی در خیلی از شهرهای کشور از نظر ساختمان و بنا قدیمی و متعلق به دستکم سه دهه گذشته هستند و البته شاکله و ماهیت همه مدارس دولتی، به همان سبک و سیاق قدیم اداره میشود
بااینحال سوای موضوع عدالت آموزشی و لزوم تغییر ساختار آموزشوپرورش و سیستم مدارس دولتی، بسیاری از دانشآموزان امروز تمایلی برای درس خواندن ندارند. آنان درس نمیخوانند و برای این درس نخواندن خود هزار و یک دلیل دارند. نسل امروز توانسته با هر روشی که هست، پدران و مادران خود را مجاب کنند که نمیتوانند درس را به آن شکلی که باید مطالعه کنند و حتی بابت آن پاسخی به والدین خود بدهند.
رویگردانی دانشآموزان از درس و مدرسه
اما علت چیست؟ و چرا دانشآموزان امروز از درس رویگردان شدهاند؟ چرا آموزشوپرورش از متخصصان امر برای این موضوع کمک نمیگیرد؟
در همین زمینه «جواد طلسچی یکتا» روانشناس بالینی، به «پیام ما» گفت: موضوع درسنخواندن بچهها و یا رویگردانی آنان از تحصیل، امری چندوجهی است و در حال شیوع بیشتر در جامعه است. اول در دوران کرونا و آموزش ازراهدور و مبتنیبر فضای مجازی، موجب شد بخش زیادی از دانشآموزان برای تحصیل و مدرسه، انگیزه و علاقه خود را از دست بدهند. چون جامعه ما در بحث کرونا تابآور نبود و دانشآموزان و اولیاء آنها، نتوانستند خود را با این شرایط وقف دهند و موجب کاهش انگیزه آنان برای تحصیلات باکیفیت شد. ضمن اینکه بخش زیادی از دانشآموزان که از آنان بهعنوان بازماندگان از تحصیل نام میبریم، از گوشی هوشمند بیبهره بودند و ناچار از تحصیل دست کشیدند؛ بنابراین این موضوع میطلبد تا نهادهای متولی این موضوع را آسیبشناسی و دانشآموزان بازمانده از تحصیل را شناسایی کنند.
طلسچی در ادامه با اشاره به مباحث سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اثرات آنان بر دانشآموزان تأکید کرد: این مسائل بر زندگی مردم و فرزندان آنان اثر سوء گذاشته است. میزان مشارکت اجتماعی و انگیزههای آنان بهشدت پایین آمده و این مؤلفهها بر بچهها هم اثر منفی گذاشته است. خانوادهای که اقتصادش نمیچرخد و پدر خانواده توان تأمین مخارج را ندارد و نمیتواند لوازم تحریر و لباس و هزینههای جانبی مدرسه را بپردازد، قطعاً بر روی درسخواندن دانشآموزان، بسته به روحیات آنان، اثر بد بگذارد و تبعات آن ادامهدار خواهد بود؛ کما اینکه برخی از خانوادهها از کودکان خود بهعنوان نیروی کار بهره میبرند.
ضرورت آسیبشناسی و گفتوگو
این مددکار اجتماعی در ادامه تصریح کرد: موضوع دیگر خانوادههاست. بر اساس آمارها، میزان گفتوگوی خانواده ایرانی در ۲۴ ساعت، حدود ۱۰ دقیقه است. میزان گفتوگو در بین افراد خانواده، تابآوربودن آنان را بهبود میبخشد. وقتی دمای عاطفی خانواده کم میشود، مسائل و مشکلات فردی نهفته میماند و بنابراین خانواده خیلی نقش مهمی دارد. خیلی از روابط خانوادگی هم مبتنیبر فضای مجازی است، اما اگر در بین خانواده گفتوگو حاکم باشد، مسائل و مشکلات را بازشناسی و برای حل آن برنامهریزی میکنند. مثلاً مسائل افت تحصیلی فرزند خود را بررسی و برای جبران و بهبود آن تلاش میکنند.
اما چرا در دهههای گذشته با وجود مشکلات اقتصادی و محرومیتها، نسل گذشته همچنان درسخوانتر از نسلهای جدید بود؟ جواد طلسچی یکتا دراینباره توضیح داد: نقش نرمافزارها، انقلاب رسانهای و فضای مجازی را نباید دستکم گرفت. آن موقع نسل ما این موارد را نداشت و در فضایی بدون حاشیه و آرام درس میخواند، اما اکنون موبایل و افزایش شبکههای اجتماعی، مانع از تمرکز دانشآموزان شده است. ما حتی در گذشته با موارد آزمونوخطا در بحث آموزشی چون نظام قدیم و جدید مواجه بودیم که با وضعیت بد و اثرات نامناسب آن، باز هم درس میخواندیم؛ علت آن بهتر بودن وضعیت اقتصادی گذشته نسبت به اکنون و گفتوگو بین اعضای خانواده و توجه افراد خانواده و جامعه به هم بوده است. اما با شرایط حال حاضر، اگر بخواهیم به این آسیب بزرگ بیتوجهی کنیم، تبعات آن دامنگیر ما میشود.
این روانشناس بالینی ادامه داد: لازم است متولیان حوزه آموزشوپرورش، با آسیبشناسی گسترش شهرنشینی، رشد فراگیر شبکههای اجتماعی، تورم و … را مورد بررسی قرار دهند و از اثرات آن بکاهند. بسیاری از نخبگان ما در رسانهها فقط شعار میدهند، اما با شعار چیزی حل نمیشود و امروزه نیازمند راهکار عملی هستیم. نیاز به بارش افکار عمومی و جمعکردن ایدهها و همکاری با منتقدین و دلسوزان این بخش داریم تا این بحران را کم کنیم./ پیام ما