تئوری قدرت از «فوکو» تا «ساداتینژاد»
فوکو قدرت را بهمنزله شبکهای از مناسبات دانست که همواره در حال گسترش و فعالیت است. شاید دلیل این عام بودن،حضور همیشگی اش در روابط اجتماعی و انسانی باشد.
دریک نگاه، قدرت، یکی از عامترین مفاهیم در علوم انسانی و اجتماعی است. شاید دلیل این عام بودن، حضور همیشگیاش در روابط اجتماعی و انسانی باشد. قدرت، ذات روابط اجتماعی است و جامعه بهواسطه آن به سامان میشود. در نگرش سیاسی و فلسفی عمومی معاصر، قدرت همواره معادل حکومت تلقی میشود و حکومت، تنها صاحبامتیاز قدرت بهحساب می آید و مردم فاقد آن هستند.
بر پایه این نگرش، کشمکش اصلی در جوامع، تضاد بین فرادستان " صاحبان قدرت " و فرو دستان "ا فراد فاقد قدرت " است. بنابراین، در این دیدگاه، چالش اصلی عبارت است از: تلاش فرودستان به منظور به دست گرفتن تمام یا بخشی از قدرت و در پی آن رسیدن به رهایی و آزادی.
اما فوکو این برداشت از قدرت را نوعی توهم میداند و اظهار میدارد:نباید قدرت را بهعنوان امتیازی که تصاحب و تملک میشود در نظر گرفت. بلکه باید آن را بهمنزله شبکهای از مناسبات دانست که همواره در حال گسترش و فعالیت است.
وی، قدرت و مناسبات آن را در روابط میان شهروندان یا در مرز میان طبقات اجتماعی نمیبیند، بلکه آن را شبکهای گسترده که تا اعماق جامعه پیش رفته است و همه افراد در این شبکه کم و بیش درگیر هستند، میداند. چه بالاییها و چه پایینیها!
چه حاکمان و چه زیردستان، همگی در مسیر اعمال قدرتند. بر همین مبنا، فوکو از ما میخواهد که در توصیف اثرات قدرت از بهکار بردن واژههای منفی، دست برداریم.
یعنی واژههایی نظیر " قدرت طرد میکند "، " سرکوب میکند "، " جلوگیری و سانسور میکند " و … مبین مناسبات قدرت نیست و در واقع به عقیده وی،" قدرت تولید میکند ."
بهطور کلی میشل فوکو، این اندیشمند فرامدرن نقشی تعیینکننده در طرح ادبیات مربوط به قدرت دارد. از آرا این اندیشمند خارجی میگذریم و نگاهی به یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد کشور میکنیم. وزارت کشاورزی دولت سیزدهم که متولی امنیت غذایی مردم است و وزیر آن که دغدغه تولید قدرت و اقتدار از کشاورزی را دارد.
سید جواد ساداتینژاد که همچون نگارنده در تابستان 51 چشم به جهان گشوده، همان رشته را در دانشگاه خوانده و در دانشگاه تهران پژوهش نموده است. منقد نگاه ابزاری به بخش کشاورزی است؛ چه آنگاه که نگاه معیشتی و فرودستانه به آن میشود و چه آنگاه که تولید برای درآمد ارزی صرف انجام گردد. او که بخشی از دانشش را در دانشگاه ام. گ. او، فراگرفته است؛ معتقد به تئوری قدرت کشاورزی است!
برهان و استدلال او نیز کسب اقتدار(Authority) و دست بالای کشور در زمینه اداره داخلی کشور در پیوند با مفهوم امنیت غذایی مردم و در پی آن اقتدار منطقهای از راه تامین نیازهای کشاورزی جامعه 800 میلیونی پیرامون در آن سوی بیش از 8700 کیلومتر مرزهای کشور است.
امنیت غذایی در رابطه مستقیم با چند متغیر تاثیرگذار است:
نخست سرمایه انسانی که حدود 3 یا 4 میلیون بهرهبردار بخش کشاورزی است که این جامعه رنجور، از سالمندی وگاه نداشتن تکافو در برخورداری از دانش روز کشاورزی و تکنیکهای نوین، رنج می برد.
موضوع مهم دیگرآب، خاک و نهادههاست که وضعیت آن مستغنی از توصیف است و در زمینه فرسایش خاک گرانبها که علاوهبر کشاورزی، دارای تقدس است، شوربختانه رکورددار جهان هستیم. ایران با میانگین فرسایش ۲۰ تن در هکتار بیشترین نرخ فرسایش خاک را دارد، فرسایش عاملی است که کیفیت خاک کشاورزی را کاهش میدهد و باروری زمینهای کشاورزی را پایین میآورد.
بلافاصله پس از سخن گفتن از کشاورزی، موضوع مهم مدیریت ریسک بخش کشاورزی مطرح میشود که همچون عاملی مخالف در برابر موتور کشاورزی ایران است. ریسکهای پرشمار که موضوع تدریس من در دانشگاه است، مجال دیگری میطلبد اما در اشارت، یکی از مهمترین عواملی است که غذای مردم را از دسترس خارج و امنیت غذایی را مخدوش و گرسنگی را رواج میدهد.
ریسکهایی همچون خشکسالی، سرما و یخبندان، سرما، سیل و انواع بیماریهای گیاهی و دامی است. تنها چاره کار هم انجام عملیات کاهنده خسارات همچون آبخانداری، آبخیزداری، مرتعداری، واکسیناسیون، اصلاح ژنتیکی و مانند آن و مکمل آن تقویت بیمه کشاورزی است. ساداتینژاد، باورمند به بیمه کشاورزی است و طرح معروف اعتبار 10هزار میلیارد ریالی او کارگشا بود.
همچنین، ضریب نفوذ سازوکار یگانه بیمه کشاورزی را میخواهد از هشت صدم درصد کنونی به دو دهم درصد برساند که گام مهمی است و تاثیر مستقیم بر امنیت غذایی و سفره مردم دارد. بیمه کشاورزی در سالهای اخیر با تجهیز زیرساختهای لازم و تحول دیجیتال مقام برتر تحول دیجیتال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.
همچنین از سوی فائو بهعنوان الگوی جهانی در زمینه بیمه فراگیر طیور معرفی گردید که نشان از توان تخصصی وسلامت سامانه دیجیتال بیمه کشاورزی است که توان بررسی ماهوارهای خسارتها را بهوسیله (Remote Sensing) درکوتاه زمانی، فراهم آورده است.
ازسوی دیگرتامین مالی عرصه کشاورزی اهمیت ویژهای دارد، بهگونهای که رشد سرمایهگذاری در این بخش منفی است و باید فکر راه چاره بود که علاوهبر ضرورت تقویت و حمایت از بانک کشاورزی، بهعنوان بانکی دیرپا و نهادی توانمند که تاسیس آن یکی از آرمانهای تاریخی مردم ایران و نهضت مشروطیت ایران بود و در عهد تاسیس دانشگاه تهران و پیش از آن شکل گرفت. از این روی باید به موضوع تامین مالی توجه مضاعف کرد.
تشکیل دو سازمان تجارت کشاورزی و سازمان سرمایهگذاری کشاورزی که پیشنهاد وزیر جهادکشاورزی است، میتواند با هدایت، راهبری و یا مشاورت بانک کشاورزی شکل گیرد؛ زیرا این بانک تخصصی، پشتوانه اقتصادی، فنی و حسابگری آن را دارد.
سخن آخر این که همانگونه که حمید شکری خانقاه، استاد ارتباطات نامآشنا در فعالیتهای کشاورزی میگوید: دولت بیش از هر زمانی نیاز به نظام ارتباطی یکپارچه و منسجم دارد و ارتباط مناسب دولت-مردم، بازسازی سرمایه اجتماعی (Social Capital)و توسعه دیپلماسی عمومی وبهرهگیری از سایبر دیپلماسی (Cyber Diplomacy)نیز اهمیت بسیار دارد.
سخن بسیار است و می طلبد همگی یاری کنیم تا امنیت غذایی بهعنوان مولفه اساسی امنیت ملی، پاس داشته و محکم شود.
رامین امینی زارع
دانش آموخته دانشگاه تهران
09123100261