از الگوی کشت تا تولید
انتظامبخشی تولید
قاعده بر این است که هر برنامه و طرحی با عنوانی شناخته شود و طبیعتاً برداشتی که از مفهوم و معنی عنوان آن میشود، در کل فرایند کاری و جوانب آن موثر است؛ همچنین در تعاریفی که از آن ارائه میشود نیز اثرگذار است.
اخبار سبز کشاورزی؛ دکتر مجید حسنیمقدم، مشاور بازرگانی معاونت زراعت وزارت جهاد کشاورزی/ برای الگوی کشت تعاریف متعددی بیان شده که رایجترین آن عبارت است از: تعیین هدفمند نوع محصول، حوزه جغرافیایی تولید و مقدار آن در بازه زمانی مشخص.
اما با گذشت زمان بهویژه از سال 1401، پس از رونمایی و ابلاغ رسمی برنامه الگوی کشت که تمرکز و توجه بیشتری در تمامی سطوح به آن شده، دیدگاهها و رویکردها واقعیتر و روزآمدتر گردیده است.
از اینرو دو تغییر نگاه و رویکرد بر اساس واقعیات قابل ذکر است:
نکته اول؛ این تصور که الگوی کشت از زمان ابلاغ رسمی آن آغاز و پیش از این، برنامه و یا اقداماتی وجود نداشته، اشتباه است.
در برخی مناطق الگوی کشت با الگوی بهینه کشت تفاوت معنیداری ندارد و بنابراین بهتر است واژه اصلاح الگوی کشت را در نظر قرار دهیم.
نکته دوم؛ که شاید مهمتر باشد؛ تاکید صرف بر اصلاح سطح کشت است. زیرا این مهم، خود وابسته به عوامل دیگر در زنجیره تولید است.
بر این اساس اصلاح الگوی کشت بر سه محور استوار است:
• اصلاح آرایش کشت؛
• اصلاح شیوه کشت و نظام تولید؛
• اصلاح ساز و کار راهبری و حمایت در زنجیره تولید.
توجه به سه محور اشاره شده به ما میآموزد که برای دستیابی به موفقیتهای افزونتر باید به نکات مهمی توجه کنیم و تولید را بهعنوان یک زنجیره به هم پیوسته از مزرعه تا سفره بنگریم و بهطور خلاصه آن را انتظامبخشی تولید بنامیم.
بیشتر بخوانیم: الگوی کشت، ضرورتی که نادیده گرفته شد
برخی نکات قابل توجه در این زمینه عبارتند از:
الف: در بخش کشاورزی با دو عنصر فنی و انسانی تولید مواجهایم. منظور از عنصر انسانی اهداف و محدودیتهایی است که بهرهبردار و مدیر مزرعه با آن مواجه است.
بر این اساس بدون توجه به این عنصر و صرفاً تاکیدبر عنصر فنی تولید با چالشهای متعددی مواجه میشویم. امیدوارم صاحبنظران و دستاندرکاران بیرون از وزارت جهادکشاورزی نیز به این واقعیت توجه کنند؛ در این صورت میتوانیم در بخش کشاورزی شاهد اقدامات هماهنگ و اثربخشی در تمامی حوزهها بهویژه سرعت در اصلاح الگوی کشت بهعنوان یک برنامه محوری داشته باشیم.
ب: اصلاح الگوی کشت یک فرایند بهبود مستمر همراستا با آمایش سرزمین، مبتنیبر اطلاعات و دادههای پایهای، بهرهگیری مناسب از قابلیتها و ظرفیتها، توجه به محدودیتها و قیود، قوانین بالادستی سیاستها و پشتیبانیهای مالی، پشتیبانی فنی و دانشی، اقتصاد و بازار مبادلات، عرضه و تقاضا، مدلها و ساختارهای مدیریتی و ... است. بر این اساس مشارکت سایر دستگاهها بهویژه به جهت نقش مهم نیروهای بازاری و تصمیمات مترتب بر آن ضروری است.
ج: یکی از موارد دیگری که در مباحث اصلاح الگوی کشت و یا اصلاح الگوی تولید از اهمیت ویژهای برخوردار است و خوشبختانه وزارت جهادکشاورزی نیز بر آن واقف است موضوع ارتقای بهرهوری است.
توجه به ارتقای بهرهوری در دو بُعد نهادهای و نهادی بهطور همزمان، استفاده از ارقام اصلاح شده، شیوههای نوین آبیاری(بهویژه تیپ و زیرسطحی)، توسعه و نوسازی مکانیزاسیون، تجهیز و نوسازی اراضی، بهبود تغذیه، افزایش ضریب نفوذ دانش و ... که تماماً در قالب بهرهوری نهادهای در مزرعه قرار میگیرند. اما در بهرهوری نهادی تاکید و توجه به سازوکار تولید و مدیریت مزرعه است. یکی از مهمترین آنها توجه به نظامهای بهرهبرداری و مدلهای کسب وکار در کشاورزی است.
شاخصترین آنها کشاورزی قراردادی است. در کشاورزی قراردادی نزدیکی بیشتری بین بازار و مزرعه اتفاق خواهد افتاد(کاهشی حاشیه بازاریابی)، تولیدات هدفمند و حرکت در جهت تعادل تولید، دغدغه بازاری کشاورز و بنابراین تمرکز بیشتری به امور فنی تولید خواهد داشت. همچنین، تامین سرمایه در گردش، تسریع در ورود تکنولوژی، انتقال خواست و نیاز مشتری به مزرعه را بهعنوان مهمترین مزایا خواهیم داشت که منجر به افزایش بهرهوری تولید شده و مسیر ما را در دستیابی به الگوی بهینه تهیه هموار میسازد.
د: یکی از نکات مهم دیگر که در دستیابی به الگوی بهینه کشت و یا تولید به ما کمک مینماید شبکهسازی و شناسایی و احیای دانشبومی و میراث فنی کشاورزی ایران و تلفیق آن با دانشهای نوین و روزآمد است. توجه به دانش بومی که حاصل سالها تجربه و همراستا با فرهنگ و سنت مناطق مختلف ایران است.
هـ : توسعه صنعت بیمه با توجه به ریسکهای مختلفی که در بخش کشاورزی مواجهایم؛ مانند:
ریسکهای بازار، قیمت، تولید، سلامت و بهداشت و ریسکهای سیاستی و نهادی. مدیریت، انتقال و کاهش ریسک در پذیرش برنامهها و اقدامات مبنیبر سیاستهای راهبردی الگو بسیار راهگشا است.
و: برنامه اصلاح الگوی کشت و یا انتظامبخشی بیشتر در تولید، باعث میشود توجه بیشتری به امر اولویتگذاری صورت گیرد. میباید چالشها را هم بر اساس میزان اثرگذاری و آسیبی که وارد مینمایند شناسایی و اولویتبندی؛ و هم به لحاظ اثرگذاری که در مورد آنها(رفع آن) بهواسطه منابعی که در اختیار داریم، اولویتبندی کنیم.
در راستای امنیت غذایی و پایداری تولید
در پایان لازم است تاکید شود نگاه تکبُعدی به موضوع الگوی کشت به جز صرف انرژی و گرفتن زمان تاثیری ندارد. از اینرو توجه به تمامی ابعاد آن و همراهی همه ذینفعان و ذیمدخلان بهویژه سازمان برنامهوبودجه، استانداریها، وزارت نیرو و تشکلهای بخش کشاورزی برای ارتقای کشاورزی در راستای امنیت غذایی و پایداری تولید، امری بدیهی است.
ماهنامه دام و کشت و صنعت – شماره ۲۸۵ – فروردین ۱۴۰۳