مصرف بیرویه کودهای شیمیایی و غیر استاندارد
سلامت، فدای کمیت
در اروپا و آمریکا، سختترین دستورالعملها را در تولید محصولات کشاورزی و استفاده از سموم و کودهای شیمیایی است و تخطی از این استانداردها بهمنزله جرم تلقی میشود.
اخبار سبز کشاورزی؛ جمعیت رو به رشد جهان در تمام کشورها ازجمله ایران، نیاز روز افزون به تولید مواد غذایی بیشتر را در صدر برنامههای درازمدت دولتها قرار داده است، چرا که کمبود مواد غذایی عوارض جانبی دیگری از قبیل به خطر انداختن سلامت انسانها و امراض ناشی از سوءتغذیه را موجب میشود.
اما چگونگی تولید موادغذایی چه از نظر کمیت و چه از جنبههای کیفیت، چندین دهه است که مورد توجه بخشهای سلامت، بهداشت، محیطزیست، حفظ آب و خاک و … قرار گرفته که نه فقط کشورهای توسعهیافته بلکه جوامع فقیر و در حال رشد نیز با تدوین استانداردهایی، مانع از به خطر افتادن سلامت افراد جامعه با چشمپوشی از چگونگی تولید محصولات غذایی و کشاورزی میشوند.
این در حالی است که آمارهای دهان پرکن و موجب مباهات مسئولان بخش کشاورزی ما در چهاردهه گذشته منحصرا به افزایش مقادیر وزنی تولیدات کشاورزی و بهویژه آن دسته از محصولاتی که بالاترین مصرف را در جدول غذایی خانوارها دارند، اشاره میکند اما این که چگونه و با چه روشهایی این افزایش محصول به وجود آمده است، یادی نمیشود. در میان این تولیدات، چند محصول نقش تعیینکننده دارند و بیشترین مصرف را به خود اختصاص دادهاند که شامل سیبزمینی، گوجهفرنگی، خیار، سبزیها و محصولات صیفی مانند انواع هندوانه، خربزه و … هستند.
در این جا برخلاف نظر عاشقان سینهچاک آمار و ارقام کمیت، به چگونگی تولید این محصولات از ابعاد کیفیت، نظری میاندازیم؛ چرا که اولین هدف از تولید تمام محصولات کشاورزی، تامین غذا و سلامتی افراد هر جامعهای است.
بنا بر آمارهای ارائه شده از سوی مسئول دفترکل سبزی و صیفی وزارت جهادکشاورزی در سال زراعی 99-98 در سطح ۸۰۰ هزار هکتار از اراضی زراعی، مقدار ۲۷ میلیونتن سبزی و صیفی تولید شده که سیبزمینی با ۵/۵، پیاز با۳/۳، گوجهفرنگی با ۲/۴ و خیار با ۲/۲ میلیون تن در راس این بخش از تولیدات بودهاند. یعنی افزون بر ۲/۱۵ میلیون تن از کل محصولات سبزی و صیفی به این چهار رقم پرمصرف تعلق دارد. نکته بسیار مهم در این موضوع، مصرف بالاترین رقم از کود و سم به نسبت سطح زیر کشت و مقدار محصول به دست آمده، در مورد این چهار رقم است.
گفته میشود که سالیانه ۴ میلیون تن انواع کود(با غالب شدن کودهای ازته) در اراضی کشاورزی مصرف میشود، اما معلوم نیست چه میزان از این کودها در تولید سبزی و صیفی مورد استفاده قرار میگیرد. آنچه از شواهد بر میآید میزان مصرف کودها و بهویژه کودهای ازته که افزایش استفاده از آنها خطرات مسلم و انکارنشدنی در سلامت مصرفکنندگان دارد، ارقام بالایی را به خود اختصاص داده است.
شاهد این مدعا بازگرداندن و یا اجازه ورود ندادن به این دسته از محصولات حتی در کشورهایی مانند عراق، افغانستان، امارات، کویت و … است.
شدت مصرف کودهای ازته به اندازهای بالا است که بقایای به جا مانده در محصولاتی مانند سیبزمینی، پیاز و گوجهفرنگی مانع از صادرات این محصولها به کشورهای همسایه میگردد، اما همین محصولات با همان درجات از آلودگی در بازارهای داخلی در سطح وسیع، بدون هرگونه نظارت بهداشتی و آزمایشگاهی مصرف میشوند، چرا که اصل بر ارایه آمار و ارقام و تفاخر به اعداد است حتی اگر این محصولات برای سلامتی مردم خطرآفرین باشند که به نظر میرسد برای مسئولان چندان اهمیتی ندارد.
در این چهار دهه، وزارت کشاورزی(سپس جهادکشاورزی) سعی بر تاکید بر کمیتها بدون نظر گرفتن کیفیت محصولات داشته که دلیل بارز آن، تاکید بر تولید بیشتر با افزایش استفاده از سموم و کودهای شیمیایی بوده است. مقدار وزنی رو به فزونی تولید محصولات بنا بهگفته مسئولان، هماکنون به ۱۲۵ میلیون تن رسیده است که به جرأت میتوان گفت یکسوم از این مقدار به شکلهای مختلف در پایان به ضایعات تبدیل میشود.
تولید این میزان محصول به ویژه در محصولات آبی، منجر به فاجعه کمبود آب به دلیل استفاده بیرویه در مناطقی مانند: اصفهان، فارس، همدان، کرمان و … شده است بهگونهای که کشاورزان آن مناطق به نام «کشاورزان مهاجر» هماکنون به استانهای همجوار عزیمت کرده و باز هم مشغول مکیدن آبهای زیرزمینی با کشت محصولاتی مانند سیبزمینی، پیاز، گوجهفرنگی و … در اراضی اجارهای هستند.
اجارهای بودن این اراضی موجب میشود تا آنها حداکثر سعی خود را با ترفندهای مختلف در برداشت محصول و کسب سود داشته باشند. حتی دیده میشود که در اراضی کرمانشاه، دو کشت پشت سرهم از سیبزمینی انجام میشود که فاجعهبار است، چرا که کشاورزان حداکثر مصرف کود و سموم کشاورزی را در این محصول بهعمل میآورند و شوربختانه هیچ نظارتی بر کارهای زیانآور آنها وجود ندارد. یک بررسی میدانی که در استان کرمانشاه انجام گردیده؛ نشان از این فاجعه دارد.
براساس استانداردهای بینالمللی میزان بقایای نیترات در سیبزمینی 58ppm است در حالی که استاندارد این عامل بیماریزا درکشور ایران 170ppm است.
نکته فاجعهبارتر در این بررسی آن است که مقدار دوز بقایای نیترات در سیبزمینیهای آن منطقه که به سراسر ایران حمل میشوند، پس از آزمایش به میزان 740ppmیعنی بیش از ۴ برابر استاندارد داخلی و ۱۲ برابر استاندارد جهانی است.
در تماس با سازمان غذا و داروی کشور که اولین وظیفه آن حفظ سلامت آحاد جامعه است، در مورد بقایای نیترات در محصولات کشاورزی، اظهارشد که این ارقام «محرمانهاند»، یعنی مردم نباید بدانند که چه مواد کشنده و بیماریزایی به خوردشان داده میشود، ضمن آن که مسئولان در مقام پاسخگویی در این موضوع نیستند. مقادیر مذکور حتی در سبزیهای برگی نیز بیشتر از این است.
مصرف بیرویه کودهای شیمیایی و به ویژه کودهای ازته که مشوق آن را میتوان وزارت جهادکشاورزی دانست، زیانهای چندگانهای دارد. آنچه وزارت جهادکشاورزی را در این جایگاه قرار میدهد، تولید محصول بیشتر با استفاده از کودهای شیمیایی و سموم بیشتر است. بهترین کشاورز، کسی است که بیشترین مقدار کود و سم را مصرف کرده و با کمک آنها بالاترین میزان تولید را به دست آورده باشد.
امکان ندارد که مسئولان سازمان غذا و دارو ندانند که بقایای نیترات در محصولاتی مانند سیبزمینی تبدیل به «نیتروز آمین» شده و موجب کمخونی (کاهش گلبولهای قرمز) در کودکان و حتی منجر به مرگ آنها و همچنین سرطان در بزرگسالان، میگردد.
مسئولان بهداشت و وزارت جهادکشاورزی میدانند که نشت آبهای آلوده به نیترات از مزارع به منابع زیرزمینی موجب آلوده شدن آبهای آشامیدنی شده و سلامت مردم را به خطر میاندازد.
این مسئولان میدانند که مصرف بیرویه کودهای شیمیایی موجب تخریب خاکهای زراعی و کاهش مواد آلی و از بین بردن اسیدهیومیک خاک میگردد، اما چشم بر تمام این ضایعات بسته و تنها معیار و ملاکشان وزن بیشتر تولید محصولات است. آنها در حالی که میدانند متوسط برداشت محصول سیبزمینی ۵۰ تن در هکتار است، برداشت ۱۰۰ تن در هکتار نمیتواند فقط به دلیل انجام امور ترویجی یا انتخاب بذر مناسب باشد.
مسئولان با این دیدگاه که ما نیازهای داخلی را تامین میکنیم، ابعاد زیانبار این موضوع را کلا نادیده میگیرند. بعید است مسئولان بهداشت و درمان از روند صعودی انواع سرطانها حتی در کودکان آگاه نباشند و عوامل سرطانزا را نشناسند، بنابراین ملزم شدن به کنترل عوامل این بیماریها به ویژه از طریق مواد غذایی آلوده سادهترین راه برای جلوگیری از این امر است.
گسترش بیماریهای مزمنی از قبیل سرطانها از جنبههای مختلف همچون ناتوان شدن نیروی فعال جامعه، تحمیل هزینههای کمرشکن به افراد و سیستمهای بیمهای، وابستگی هر چه بیشتر به سازندگان داروی خارجی در شرایط سخت اقتصادی کنونی و تخلیه شدن جامعه از افراد کارآمد و نیروهای توانا، میتواند برای جامعه زیانبار باشد.
نکته بسیار مهمی که تعمدا مورد چشمپوشی قرار گرفته، بر پا نکردن آزمایشگاههای سنجش بقایای مواد شیمیایی در میادین ترهبار شهرها است که در مقابل سلامت آحاد جامعه، هزینههای آنها در حد صفر است، اما تاکنون هیچ اقدامی در این مورد نشده است.
فرار از چنین مسئولیتی، فرار از وجدان است. وزارتخانههای جهادکشاورزی و بهداشت و درمان علیرغم آن که اختیار دخالت و نظارتبر کیفیت موادغذایی را دارند، اما به نظر میرسد که سلامت مردم را فدای کمیت محصولات کشاورزی کردهاند.