سخنرانی محمد اسماعیل اسدی در نوزدهمین کنگره ملی علوم خاک | دانشگاه تهران
شخم ادواری؛ یک سوءبرداشت پرهزینه در کشت بیخاکورزی+ ویدئو
سوءبرداشت شخم ادواری در کشت بیخاکورزی از نگاه محمد اسماعیل اسدی؛ نقد علمی یک باور غلط در نوزدهمین کنگره ملی علوم خاک دانشگاه تهران.
سخنرانی محمد اسماعیل اسدی درباره سوءبرداشت «شخمزدن ادواری» در کشت بیخاکورزی، در نوزدهمین کنگره ملی علوم خاک، دانشگاه تهران، چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۴ برگزار شد.
به گزارش اخبار سبز کشاورزی؛ یکی از برداشتهای نادرست و رایج در میان بخشی از کارشناسان، پژوهشگران و حتی برخی اساتید این است که «پس از چند سال اجرای کشت بیخاکورزی یا کشاورزی حفاظتی، لازم است زمین یکبار شخم زده شود تا خاک تجدید قوا کند». این تصور نهتنها فاقد پشتوانه علمی است، بلکه در تضاد مستقیم با اصول پایهای و بههمپیوسته کشاورزی حفاظتی قرار دارد.
متأسفانه این دیدگاه موجب شده است که برخی مزارع، پس از سالها تلاش برای احیای ساختار زیستی خاک، دوباره به چرخه تخریب و فرسایش بازگردند.
ریشههای یک سوءبرداشت رایج
خاستگاه این تصور، عمدتاً در مقایسه ظاهری خاکهای شخمخورده با خاکهای تحت مدیریت حفاظتی نهفته است. در شخم سنتی، خاک ظاهری پفدار و مخملی پیدا میکند؛ اما این ظاهر، نتیجه تخریب کامل خاکدانهها و از بین رفتن پایداری ساختاری است.
در مقابل، خاکهای مدیریتشده با بیخاکورزی، دارای ساختاری دانهای، پایدار، سرشار از تخلخل زیستی و غنی از کانالهای ریشهای و کرمهای خاکی هستند. این ساختار طبیعی بهمرور زمان و طی سالها شکل میگیرد و تنها با یک شخم عمیق، بهطور کامل فرو میریزد.

تضاد شخم ادواری با اصول سهگانه کشاورزی حفاظتی
الف) اصل عدمدستکاری خاک (No-till)
شخم، حتی برای یکبار، موجب تخریب کامل موارد زیر میشود:
- شبکههای میکروبی و قارچی خاک، بهویژه مایکوریزا
- منافذ زیستی طبیعی
- چسبندگی و پایداری خاکدانهها
- چرخه تثبیت و ذخیره کربن در خاک
در نتیجه، خاک عملاً به نقطه «شروع» بازمیگردد و چندین سال تلاش در چارچوب کشاورزی حفاظتی بیاثر میشود.
ب) اصل پوشش دائمی خاک با بقایا
شخم باعث وارد شدن بقایای گیاهی به داخل خاک شده و نقش حفاظتی آنها در سطح زمین را از بین میبرد. پیامدهای این اقدام عبارتاند از:
- افزایش تبخیر
- تشدید فرسایش بادی و آبی
- اختلال در فرآیند تشکیل هوموس و ماده آلی
ج) اصل تنوع محصولات و تناوب کشت
آنچه گاه به اشتباه «فرسودگی خاک» تعبیر میشود، معمولاً ناشی از تناوب نامناسب، تغذیه نادرست یا فشردگی سطحی ناشی از تردد ماشینآلات است. این مشکلات با اصلاح تناوب، افزایش تنوع کشت، مدیریت صحیح بقایا و کنترل تردد قابل حل هستند، نه با بازگشت به شخم.
پاسخ علمی به ادعای نیاز به شخم پس از چند سال
در هیچیک از دستورالعملهای معتبر جهانی، از جمله FAO، CIMMYT، IUSS، USDA یا مراکز پیشرو تحقیقاتی، هیچ دوره زمانی مشخصی برای شخمزدن دوباره در سیستمهای بیخاکورزی توصیه نشده است.
برعکس، تمامی این منابع تأکید دارند که پایداری کشاورزی حفاظتی، وابسته به عدمدستکاری مستمر خاک است.
دستکاری خاک تنها در شرایط اصلاحی و استثنایی، مانند وجود لایه سخت عمیق یا خاکتراشیهای تاریخی، آن هم یکبار و تحت مدیریت دقیق، قابل پذیرش است؛ نه بهعنوان یک قاعده دورهای.
چرا برخی تصور میکنند خاک «نیاز به شخم دارد»؟
این احساس معمولاً ناشی از دو عامل اصلی است:
فشردگی سطحی خاک (Surface Sealing)
این پدیده بر اثر تردد بیرویه ماشینآلات و در شرایط رطوبتی نامناسب ایجاد میشود. برای رفع آن:
- استفاده از کولتیواتور بسیار کمعمق
- یا مدیریت صحیح تردد
کافی است. این وضعیت نباید با فشردگی عمیق خاک اشتباه گرفته شود.
انتظارات غیرواقعبینانه از سرعت تغییرات
کشاورزی حفاظتی، یک فرآیند اکولوژیکی بلندمدت است. بسیاری انتظار تغییرات سریع و سالانه دارند، در حالیکه خاک نیازمند زمان کافی برای ایجاد و تثبیت تعادل زیستی است.
پیامدهای شخمزدن پس از سالها بیخاکورزی
اجرای شخم در چنین شرایطی منجر به:
- افزایش چشمگیر املاح معلق و شدت فرسایش
- آزادسازی شدید کربن ذخیرهشده در خاک
- تخریب شبکههای ریشهای و زیستی پایدار
- افزایش مصرف سوخت و هزینههای تولید
- و بازگشت تدریجی سیستم به مشکلات گذشته
میشود. از اینرو، «شخم ادواری» نهتنها رویکردی علمی نیست، بلکه بازگشت به عقب و نقض کامل فلسفه کشاورزی حفاظتی محسوب میشود.
توصیه نهایی
کشاورزی حفاظتی یک پروژه کوتاهمدت نیست؛ بلکه مسیری مدیریتی، بلندمدت و پیوسته است. هرگونه شخم پس از چند سال اجرای موفق، سیستم را دوباره به مرحله آغازین بازمیگرداند.
بنابراین آنچه باید اصلاح شود، مدیریت درون سیستم حفاظتی است، نه بازگشت به شخم.
راهحلها در درون کشاورزی حفاظتی وجود دارند؛ شخم، نه راهحل، بلکه پایان مسیر حفاظتی است.