بررسی چرایی درصد پایین میزان مشارکت زنان در بازار کار در ایران
سهم زنان از اقتصاد ایران فقط 6 درصد
موانع اشتغال زنان اشاره به مشکلات و محدودیتهای زیربنایی دارد که حضور بانوان در بازار کار را با محدودیتهای اساسی همراه میکند.
اخبار سبز کشاورزی؛ این مساله ریشه در عواملی کلان، اثرگذار و دیرپا دارد که به سادگی قابل رفع نیستند. به علاوه این موانع با درجه توسعهیافتگی کشورها نیز رابطهای معکوس دارد.
موانع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متعددی در راه ورود زنان به بازار کار وجود دارد. این مساله خاص کشورهای درحال توسعه نیست و حتی در جوامع پیشرفته نیز به چشم میخورد.
با وجود این در کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه بیشتر مشاهده میشود. در کشورهای پیشرفته بحث بیشتر در حوزه مدیریت زنان مطرح است و مساله کانونی موانع ارتقای شغلی زنان است. اما در کشورهای در حال توسعه اساساً بحث بر سر حضور زنان در محیط کاری است.
در ایران نیز زنان نقش فعال و سازندهای در شکلگیری و نهادینه شدن روند توسعه اقتصادی دارند. اما آن چنان که شایسته است همچنان از سهمی متناسب و همخوان با کار ویژهشان در ساختار قدرت اجتماعی برخوردار نشده اند. بانوان در مواضع تصمیمگیری و مناصب قدرت جمعی، حضوری کمرنگ دارند.
مشارکتی پایینتر از پاکستان
براساس تازهترین گزارش مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در تابستان ۱۴۰۲ حدود ۶/۱۴ درصد بوده و این در حالی است که نرخ بیکاری زنان به ۴/۱۵ درصد رسیده است. با بررسی دادهها طی سالهای ۱۳۹۵ الی ۱۴۰۲ میتوان مشاهده کرد که زنان ایرانی بهطور میانگین حدود ۴/۱۵ درصد طی این سالها در بازار کار مشارکت داشتهاند؛ به نحوی که نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ۳/۱۶ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۶/۱۴ درصد در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و ۷/۱ درصد کاهش یافته است.
درصد پایین میزان مشارکت زنان در بازار کار در ایران را میتوان به دلایلی مانند نبود زیرساختهای مناسب کار و دلایل فرهنگی و اجتماعی ارتباط داد.
برای درک بهتر نرخ مشارکت اقتصادی زنان میتوان نرخ بیکاری آنها را نیز مورد بررسی قرار داد. با مشاهده آمار میتوان گفت، نرخ بیکاری زنان از ۷/۲۰ درصد از سال ۱۳۹۵ به ۴/۱۵ درصد در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و حدود ۳/۵درصد کاهش یافته است.
همچنین با بررسی دادههای مرکز آمار میتوان دریافت که تعداد زنان فارغالتحصیل بیکار طی سالهای ۱۳۹۷ الی ۱۴۰۲ روندی کاهشی داشته است. در واقع تعداد زنان فارغالتحصیل از ۶۹۲۱۶۶ نفر در تابستان ۱۳۹۷ به ۴۸۰۶۴۲ نفر در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و کاهشی ۵/۳۰ درصدی را تجربه کرده است.
این آمار نشان میدهد که زنان برای ورود به بازار کار به دنبال ارتقای تحصیلات خود بودهاند، اما با وجود کاهش تعداد زنان بیکار دارای تحصیلات آموزش عالی، نرخ مشارکت آنها در بازار کار هنوز از اندازه قابلقبول و استاندارد جهانی فاصله بسیاری دارد.
طبق آمار مؤسسه بینالمللی کار (ILO)، مشارکت نیروی کار زنان طی سال ۲۰۲۱ در عربستان سعودی به حدود ۳۰ درصد رسیده است که نشان از روند افزایشی این آمار در سالهای اخیر میدهد.
این نرخ برای کشورهای ترکیه، مکزیک و پاکستان به ترتیب ۳۲، ۴۴ و ۲۰ درصد بوده. طبق آمار این سازمان، نرخ یادشده در این سال برای ایران ۱۴ درصد بیان شده است. طبق مرکز آمار ایران هم نرخ مشارکت زنان در سال ۱۴۰۰ برابر ۱۳ درصد بوده است که پس از افت قابل توجه در دوران کرونا رخ داده است.
پیش از آن این نرخ در حوالی ۱۵ تا ۲۰ درصد قرار داشت. اما در جهانی که به طور میانگین، نزدیک به نیمی از زنان آن در بازار کار مشارکت داشتهاند، نرخ ۱۵ تا ۲۰ درصدی اقتصاد ایران هم شکاف بزرگی را با دنیا نشان میدهد. نسبت نرخ مشارکت زنان به نرخ مشارکت مردان در ایران میان ۲۰ تا ۲۵ درصد است. در حالی که متوسط جهان حدود ۶۷ درصد است.
عوامل مشارکت پایین زنان
نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سطح بالاتر بیکاری زنان ایرانی احتمالاً به معنی دستمزد پایینتر آنان نیز هست (فاصله عرضه با تقاضا زیاد است). پس قاعدتاً افزایش تقاضا برای نیروی کار در یک بازار رقابتی به سمت استخدام بیشتر زنان میرود. این اتفاقی است که به روایتی در ابتدای جریان افزایش اشتغال زنان در بسیاری کشورهای توسعهیافته افتاده است.
اما مشکل اقتصاد ایران این است که شرایط رشد تقاضا برای نیروی کار را ندارد. این اقتصاد در وهله اول رشد پایینی دارد و در وهله دوم، اشتغال در آن چندان از رشد تبعیت نمیکند؛ یعنی شرکتهای بزرگی که پیشران رشد اقتصادی هستند، بخش کمی از اشتغال کشور را شامل میشوند. در سوی دیگر اما، بنگاههای کوچک که محل اصلی اشتغال هستند، در اقتصاد ایران امکان توسعه ندارند و در نتیجه شرایطی برای جهش تقاضای نیروی کار وجود ندارد.
این شرایط تحت تأثیر عوامل کلانی مثل بیماری هلندی ناشی از ارزهای نفتی و سرمایهمحوربودن تولید، باعث ضعف جدی اشتغال شده است. میتوان گفت با وجود همه عوامل هنجاری موجود، در صورتی که یک رشد پایدار اشتغالزا شکل بگیرد، اشتغال زنان میتواند جهشهای جدی داشته باشد.
عرف جامعه ایران تأکید کمتری روی اشتغال زنان وجود دارد
به نظر میرسد در عرف جامعه ایران تأکید کمتری روی اشتغال زنان وجود دارد و حتی ممکن است در میان برخی از اقشار جامعه، منع محکمی از سوی خانواده یا همسر جهت اشتغال وجود داشته باشد. انتظارات از زنان و مردان بعضاً متفاوت است؛ از طرفی بار کسب درآمد در بسیاری از خانوارها کاملاً روی دوش مردان قرار داده شده و از طرف دیگر زنان به خاطر عدم استقلال، نمیتوانند توانمندیهای خود را بروز دهند.
برای بسیاری از مشاغل، محیط کار به طور سنتی مردانه بوده و هنجارهای سنتی اجازه ورود زنان به این عرصهها را نمیدهند. همچنین ممکن است تبعیضهایی در استخدام زنان در بسیاری مشاغل وجود داشته باشد. البته همچنان خانواده و همسر هم میتواند یک عامل محدودکردن گزینههای شغلی ممکن فرد باشد.
چنین عواملی موجب میشوند مشاغل قابل دسترس برای زنان بسیار کمتر از مردان باشد. پس انگیزه آنها برای مشارکت در بازار کار پایینتر است. مثلاً برای برخی از زنان اگر امکان اشتغال در شغل آموزگاری و مانند آن به وجود نیاید، آنها برای جستوجو در مشاغل متعدد دیگر اقدام نخواهند کرد./آرمان امروز