خونی تازه به جان محیط زیست
سرانجام خانم «شینا انصاری» به عنوان سومین زن عضو کابینه به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست منصوب شد.
اخبار سبز کشاورزی؛ شفافیت نسبی دولت چهاردهم در بزنگاهی که میتوانست بدون تعامل و وفاق ملی اقدام به انتصاب پستهای کلیدی نماید باعث شد تا از همان ابتدا امیدوارانه هسته کمیتههای تخصصی شکل بگیرد و پس از سالها از دل آن، خرد جمعی به کمک انتخاب افراد شایسته بیاید.
اگرچه برای برخی وزارتخانهها شائبههای مبنی بر عدم شفافیت عملکردها مطرح شد اما کمیته محیط زیست با عملکردی قابل دفاع ظاهر شد و از این آزمون مدنی روسفید بیرون آمد.
اما این همه جنجال در محیط زیست بر سر چیست؟ مدتهاست که موضوعات محیط زیستی در همه جای دنیا در صدر فهرست انواع کنشگری قرار دارد. افزایش اهمیت روزمره آن برای جهانیان نیز مرهون درک آسان محیط زیست برای عموم شهروندان دنیاست.
اگرچه ملموس بودن واژه محیط زیست در کشور ما و فهم نسبی از آن برای مسئولین و تصمیمسازان کشور در برخی دورهها به مانند یک شمشیر دولبه عمل کرده تا افرادی کاملا ناآشنا با ماموریتهای این سازمان به واسطه درک سطحی محیط زیست در جایگاه نخست آن قرار گیرند؛ مدیرانی که شاید در زمان انتصاب حتی تعاریف اولیه واژگان تخصصی محیط زیست را نیز به درستی نمیدانستند و با شرح وظایف آن آشنایی کافی نداشتند. این نوشته سعی دارد ضمن برشمردن امتیازات انتصاب خانم دکتر انصاری، به راه دشواری که انتظار میرود رئیس محترم سازمان حفاظت محیط زیست در پیش داشته باشد بپردازد.
اولین مزیت چشمگیر در این انتصاب، اجماع نسبتا بالا بین گروههای فعال در فهرست نفرات نهایی اغلب داوطلبان آن بود.
شاید این یکی از بارزترین نکات حائز اهمیت در این دوره باشد که پرسنل سازمان، دانشگاهیان، کنشگران آزاد و سمتهای مختلف بازخورد مثبتی به عملکرد شفاف کمیته داشتند. از سوی دیگر مطالبه دوستداران محیط زیست برای بازگو کردن برنامه های داوطلبان تصدی ریاست، از طریق برنامههای آنلاین در شبکههای اجتماعی که به دفعات در پلتفورمهای مختلف انجام شد بر نقاط قوت آن افزود.
اگرچه معدودی از داوطلبان تقریبا خود را ملزم به مشارکت در هیچ گفتوگویی ندانسته بودند، اما خانم انصاری با حضور در تمامی برنامه، چه در زمانهایی که مورد پرسش مستقیم قرار گرفتند و چه در مواردی که به عنوان یک شرکتکننده شنونده انتظارات و مطالبات بودند اعتقاد راسخ خود را به مشورتپذیری نشان دادند.
دومین مزیت چشمگیر این انتصاب، اتصال رئیس جدید به بدنه سازمانی محیط زیست کشور و آگاهی بالا از ظرفیتهای آن است. از بهمن ۱۳۵۰ (تغییر نام سازمان شکاربانی و نظارت بر صید به سازمان حفاظت محیط زیست) تا بهمن ۵۷ و از همان تاریخ تا به امروز، یعنی بیش از پنج دهه، صرفنظر از نوع عملکرد مدیران خدوم، هیچکدام از روسای سازمان برخاسته از بدنه آن نبودند که این واقعه را میتوان به فال نیک گرفت.
اگرچه طبیعی است هر مدیر جدیدی بعد از سالهای اول مدیریت با ضرورتهای ماموریت خود آشنا شود اما این بار نیازی به صرف چنین زمانی نیست، به ویژه در وضعیتی که محیط زیست ایران در همه ابعاد خود با سرعتی فزاینده به لبه پرتگاه نزدیک شده است.
اما گفتنی است با تمام مزایای این انتصاب، راهی که در مقابل روی رئیس پردیسان قرار گرفته راهی است ناهموار، نه فرش قرمزی که پهن شده باشد. جای آن دارد به واسطه وقفهای که با شعار صیانت از ماموریت در وظایف آن سازمان افتاده و به فضای امنیتی نامطلوب و حراستی در آن دامن زده است، راهکار سریعی اندیشیده شود تا روح تحقیق و پژوهش دوباره به فعالیتهای تخصصی آن بازگردد.
تلاش در جهت تسهیل تعامل با نهادهای بینالمللی و جلب ثروتهای بالقوه از صندوقهای مالی دنیا که در واقع حقوق نادیده گرفته شده کشور در این سالهاست یکی از خطیرترین مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
از دیگر انتظارات در پیش رو، تلاش آن سازمان برای تربیت و بکارگیری نیروهای متخصص و بازسازی و ترمیم نیروی انسانی سازمان حفاظت محیطزیست است که در گذشته از برخوردهای غیر تخصصی آسیب بسیار دیده است. سازمانی که در گذشته چشم و چراغ داوطلبان استخدام از تمامیتخصصهای مرتبط بود امروزه به گریزگاه نیروهای با انگیزه به سوی دیگر سازمانها و وزارتخانهها تبدیل شده است. براستی چرا؟
اگر منصفانه به مقوله محیط زیست ایران بنگریم باید قبول کنیم در تمام سالهایی که اخبار تخریب محیط زیست در ابعاد گسترده آن از آلودگی هوا، خشک شدن تالابها… تا فرونشست زمین موجب نگرانی آحاد جامعه شده است به دفعات خبرهای خوبی نیز به گوش میرسد که اغلب آن به بخش محیط طبیعی و تنوع زیستی برمیگردد.
هر چند وقت یکبار، دیدن کلیپهای هیجانانگیز از حیاتوحش بزرگ جثه در مناطق تحت حفاظت کشور که خانوادهای از پلنگ ایرانی، خرس، هما و… را در قاب دوربین شکار کرده است؛ به عنوان معدود خبرهای خوب قابل انعکاس از کشور بارقهای از امیدواری را در دل دوستداران طبیعت این سرزمین زنده میکند.
اینها تنها اخبار خوب به جا مانده از ایران با انعکاس مثبت جهانی است؛ اخباری خوبی که بازدیدهای چند میلیونی در داخل و خارج پیدا میکند و دشواری وظیفه سازمان را در حفاظت برخی گونههای حساستر مانند یوز آسیایی و میشمرغ که تعداد آن به شمارش افتاده یادآوری میکند. امید آن دارد که اکنون خانم انصاری از ظرفیتهای بالای کارشناسان دلسوز آن سازمان که سالهاست مورد بیمهری قرار گرفتهاند برای حفظ و احیای طبیعت ایران نهایت استفاده و مشاوره را ببرند./ پیام ما