پرورش ماهی در دریا و ملاحظات ضروری
کشور ایران با داشتن سواحل گسترده در شمال و جنوب، در کنار همه مزیتهایی که برای آن ایجاد کرده است، میتواند از این سواحل در جهت تولید آبزیان بهرهبرداری نماید.
اخبار سبز کشاورزی؛ «پرورش ماهی در دریا» یکی از طرحهای توجیهپذیر از نظر اقتصادی و کارشناسی است که در سالهای اخیر و به درستی در برنامههای صنایع شیلاتی کشور قرار گرفته و در صورت توسعه اصولی، مزایای فراوانی برای کشور ایجاد میکند.
اهمیت این موضوع به خوبی مد نظر تصمیمگیران کشور و متولیان شیلاتی بوده است؛ بهطوری که در سیاستگذاریهای کلان کشور و اسناد بالادستی مانند برنامههای توسعه و بودجههای سنواتی، توجه ویژهای به آن صورت گرفته است.
طبق برنامه ششم توسعه، تا سال 1400 میزان تولید ماهیان پرورشی، با تأکید بر پرورش ماهی در دریا باید به بالای 800 هزار تن برسد و نیز بنا بر گفتهها و شنیدههای مسئولان امر، تا سال 1404 افق دید تولید400 هزار تن ماهی در دریا مدنظر است که نشان از شناخت درست پتانسیلها و مزیتهای آن دارد.
اما فارغ از کم و کیف روند دستیابی به این اهداف تعیین شده - که با توجه به واقعیتهای موجود تا حد زیادی رویایی مینماید- در نقد چگونگی اجرای این سیاستها مطالبی به اختصار عنوان میشود:
مباحث زیست محیطی
در ابتدای هر طرح اقتصادی و اجرایی باید ملاحظات زیست محیطی آن را در نظر گرفت. بهخصوص چنین طرحی با این گستردگی و با این مشخصات و مختصات که حتماً میتواند محیط زیست دریایی و سواحل را بهصورت جدی تحت تأثیر قرار دهد. پس لازم است هر تصمیمی در این مورد ابتدا با بررسیهای زیست محیطی مناسب صورت پذیرد تا به فرض موفقیت در اجرا، امکان تولید پایدار از نظر زیست محیطی فراهم آید.
در این مورد انتخاب نوع روشهای تولید در دریا با اهمیت خواهد بود. بدیهی است که باید شیوههایی از پرورش ماهی مدنظر قرار گیرد که ضمن کمترین تبعات زیست محیطی، بازدهی اقتصادی مناسب داشته باشد.
متأسفانه تجربه نشان داده که در اغلب مواقع سیاستها به شکلی است که به سمت روشهایی میل داریم که با کمترین هزینهها پروژهای اجرایی شود و به مرحله تولید برسد، حال آن که در مرحله اجرا ضمن بازدهی کم، تبعات زیست محیطی و آسیب به منابع تولید را در پی دارد؛ در صورتی که میشود با سرمایهگذاری اولیه بیشتر، تولید اقتصادیتر و با تبعات کمتر زیست محیطی را شاهد بود. متأسفانه در بسیاری از مواقع این شرط اساسی در سرمایهگذاری رعایت نمیشود.
گاهی با فرض اینکه اگر سرمایهگذاری اولیه بالا باشد، جذب سرمایهگذار سخت خواهد شد، به سراغ روشهایی میرویم که سرمایه اولیه کمتری برای راه اندازی لازم است. اما در ادامه مسائل و مشکلاتی ایجاد میکند که باعث فرار سرمایهها از بخش مورد نظر میشود.
وضعیت بازار
یک اصل بدیهی و ساده برای تولید هر کالایی این است که قبل از تولید باید بازار فروش آن را در نظر داشت و از وضعیت مناسب بازار فروش آن اطمینان حاصل کرد.
خاصه اینکه در اینجا با کالایی طرف هستیم که قابلیت نگهداری چندانی نداشته و اگر هم برای مدتی بتوان آن را نگهداری کرد اولاً هزینههای سربار دارد و ثانیاً از بازارپسندی آن کاسته میشود. پس توجه به بازار عرضه ماهی تولید شده ضرورت بسیار دارد.
در حال حاضر به نظر میرسد برای همین تولیدات فعلی(180-170 هزار تن، به فرض واقعی بودن آمارها؟!) از نظر بازار فروش مشکلاتی وجود داشته باشد و تولیدکنندگان گلایهها و نارضایتیهایی از وضع بازار دارند؛ مبنی بر اینکه گاهاً هزینه تمام شده تولید بیشتر از قیمت فروش در بازار است.
حال با افزایش حجم تولید (به فرض اینکه به حجم تولید مورد نظر برسیم) باید به فکر بازار فروش این میزان تولید هم بود. بهخصوص اینکه با توجه به شرایطی که اقلیم برای تولید ایجاد میکند و حجم زیادی از ماهی در یک بازه زمانی کوتاه وارد بازار میشود، این مسئله حادتر هم خواهد شد. با توجه به شرایط آبوهوایی در شمال و جنوب کشور، فصل برداشت در بازه زمانی کوتاهی انجام خواهد گرفت، پس لزوم توجه به بازار فروش این ماهی تولید شده بسیار بااهمیت است.
آنچه به نظر میرسد بازار داخلی با توجه به سرانه مصرف ماهی، کشش چنین تولیداتی را نخواهد داشت و باید بازارهای خارجی را نشانه گرفت که آن هم ملزومات و اقدامات خاص خودش را میطلبد.
افزایش تولید آبزیپروری اگر بر مبنای «صادراتمحوری» هدفگذاری، طراحی و اجرا نگردد، محکوم به شکست است. موضوعی که کشور در مورد قزلآلا آن را تجربه کرده است و عدم توجه به پایهریزی اساس قزلآلا با نگاه «تولیدپایدارِ اقتصادی و صادراتمحور» باعث تزلزل در بنیانهای آن شده و بایسته است که در طرح «تولید در دریا» از آن درسآموزی شود. تجربه موفقیت نسبی تولید میگو در کشور را میتوان مدیون تولید صادراتمحوری آن دید.
صنایع فرآوری و تبدیلی
از توضیح و تفصیل لزوم توسعه صنایع فرآوری و تبدیلی صرف نظر میکنیم؛ چراکه با عنایت به موارد ذکر شده در بندهای قبلی نوشتار، بدیهی است که توسعه صنایع تبدیلی از چه اهمیتی برخوردار خواهد بود. مزایای اشتغالزایی، استفاده از ارزش افزوده، قدرت رقابت در بازارهای صادراتی، ارز آوری و ... از جمله دلایل اهمیت صنایع فرآوری و تبدیلی است.
استفاده از ظرفیتهای موجود
در مورد پرورش ماهی و در طول سالهای گذشته، ظرفیتهایی در تولید ماهی در حوضچههای ایجاد شده در خشکی شکل گرفته است و سرمایهگذاریهای عظیمی عمدتاً توسط بخش خصوصی در این زمینه انجام شده و پیشرفتهای چشمگیری هم اتفاق افتاده است. مثلاً در پرورش ماهیان سردابی آنچه ادعا میشود اولین کشور تولیدکننده دنیا به شمار میرویم.
حال سؤالی که پیش میآید این که چه اندازه توانستهایم از این ظرفیتهای ایجاد شده در راستای افزایش تولید استفاده کنیم که حال به فکر سرمایهگذاری در دریا افتادهایم؟!
آنچه از شواهد امر بر میآید در شرایط فعلی و در بهترین حالت فقط از 30 درصد ظرفیت زیرساختهای ایجاد شده فعلی استفاده میشود و حدود 70 درصد آن به دلایل متعدد بلااستفاده مانده و از چرخه تولید خارج افتاده است. در واقع اینها سرمایههای عظیمی از کشور است که عاطل و باطل ماندهاند.
علاوه بر مشکلات ناشی از تحریمها، مسائلی مانند بهروز نبودن روشهای تولید، شیوع بیماریها و عدم پرداختن به آموزش بهرهبرداران، در چند سال اخیر ریسک تولید در این بخش را بسیار بالا برده و تولیدکنندگان چندان راغب به افزایش تولید نیستند و حدود 70 درصد از ظرفیتهای تولید، جبراً بلااستفاده مانده است.
با بهروزرسانی واحدهای موجود از نظر تکنولوژی و استفاده از دانش روز و روشهای با کارایی بالاتر، در جهت اقتصادیتر کردن تولید و از آن مهمتر "بالا بردن کارایی استفاده از منابع و خصوصاً آب" میتوان گامهایی بلند برداشت.
بیماریها، یکی از عوامل جدی خسارتزا در سالهای اخیر بودهاند که نیاز به برنامههای مناسب برای مدیریت و کنترل دارند.
از طرفی در بسیاری از مواقع ضعف آموزش در بین بهرهبرداران مشاهده میشود که میتوان با استفاده از توان خود فعالان پیشرو در این بخش و اتحادیههای تولیدی، تا حد زیادی این نقیصه را برطرف نمود.
پس با به روزرسانی واحدهای تولیدی فعلی، مدیریت و کنترل بیماریها و نیز رفع کمبودها در زمینه آموزش میتوان ضمن توجیهپذیر کردن تولید، ضمن به راه افتادن ظرفیتهای عاطل شده، افزایش راندمان منابع و مخصوصاً آب را شاهد بود.
استفاده از تجربههای تولیدکنندگان موجود
نکته دیگری که در این مورد قابل توجه مینماید اینکه باید از تجربههای موجود در صنایع شیلاتی و فعالانی که تجربهها و مهارتهای ارزشمندی در طول این سالیان کسب کردهاند، برای «تولید در دریا» استفاده کرد.
توجه به این نکته، بهخصوص از این جهت اهمیت دارد که تسهیلات ارزان قیمت و امکاناتی برای جذب سرمایهگذاران به تولید در دریا در نظر گرفته شده که به هوای استفاده از این تسهیلات ممکن است کسانی جذب آن شوند که در نهایت در به سرانجام رساندن تولید توان تجربی و علمی لازم را نداشته باشند.
ارتباط خشکی با دریا
اصولاً نگاه جزیرهای به تولید یک خطای راهبردی است که باید از آن پرهیز کرد. اینجاست که اهمیت توجه به زنجیرهها خود را به رخ میکشد و بحث زنجیرهای دیدن موضوع اهمیت پیدا میکند.
تولیدات جدید در دریا را نمیتوان بهصورت مستقل از بخش تولید در خشکی تعریف کرد؛ چراکه اینها در موارد مختلف مانند بازار، بیماریها، تولید تخمچشم زده و ... به شدت متأثر از همدیگر هستند.
همکاری این دو نوع تولید، ضمانت پایداری هر دو تولید را در پی خواهد داشت. از طرفی چنانچه اشاره شد تولیدکنندگان در خشکی با سابقه چند دهه تولید، دارای تجربیات بسیار گرانقدری هستند و باید در برنامهریزیها طوری عمل شود که از این مهارتهای ذیقیمت برای تولید در دریا استفاده شود. به عبارت خیلی خلاصه: «کار را باید به کاردان سپرد». اتحادیههای نسبتاً منسجمی از این تولیدکنندگان در گذر زمان شکل گرفته که به شرط تمایل بخش دولتی به استفاده از این تجربیات، همکاری با آنها را سهلتر میکند.
انتخاب گونههای مناسب برای پرورش
موضوع دیگری که باید مد نظر داشت اینکه برای هر کدام از مناطق جغرافیایی کشور در شمال (دریای خزر) و جنوب (خلیج فارس و دریای عمان) چه گونهای از ماهی که از جمیع جهات مناسب شرایط باشد را باید انتخاب و نسبت به تأمین بچه ماهی مورد نیاز اقدام نمود.
آنچه از شواهد پیدا است در جنوب ماهی «سیبریم» و «سیبس» بیشتر از سایر گونهها مد نظر است که گرچه به نظر ماهیان مناسبی هستند اما در بحث تولید بچه ماهی، آن هم با این حجم هدفگذاری شده برای پرورش ماهی، راه طولانی در پیش است تا بتوان بچه ماهی مناسب و باکیفیت در اختیار پرورشدهندگان قرار گیرد.
در شمال و دریای خزر نیز همین موضوع صادق است و به نظر میرسد که در اینجا اوضاع مقداری بحرانیتر باشد؛ چراکه اصلاً یک گونه مناسب و توجیهپذیر در دسترس نیست و متولیان هم که باید از سالها قبل در فکر چارهاندیشی میبودند، در این زمینه کار خاصی انجام ندادهاند و خلاء جدی مشاهد میشود.
به طوری که در ابتدای کار «ماهی آزاد دریای خزر» را به تولیدکنندگان ارائه کردند؛ آن هم بچه ماهی که هیچ کار اصلاحنژادی روی آن انجام نشده بود و فقط برای رهاسازی در دریا و حفاظت از ذخایر ژنتیکی آن تولید شده بود. چنین بچه ماهیهایی در اختیار تولیدکنندگان بیپناه قرار گرفته که حتی امکان تغذیه دستی آن هم وجود نداشته است! پایان ماجرا را خودتان حدس بزنید که چه زیانی به این تولیدکنندگان وارد آمده است و هیچ مرجع و ملجائی هم برای آنها نیست!
بعد از آن بود که به ابتکار برخی تولیدکنندگان در دریای خزر، ماهی قزلآلا مورد آزمون و خطا قرار گرفت و نتایج نسبتاً بهتری حاصل شد. هرچند که مباحث زیست محیطی آن باید بهصورت جدی مد نظر قرار گیرد؛ چراکه این ماهی میتواند به عنوان یک گونه مهاجم، گونههای بومی را تحت تأثیر قرار دهد.
توجه به توان داخلی برای ساخت مزارع و قفسها
نکته دیگری که باید در موضوع قفسهای دریایی به آن اشاره شود، امکانات لجستیکی مورد نیاز برای ساخت قفسهای دریایی برای شیوهای است (قفس دریایی) که خوب یا بد، مد نظر قرار گرفته است.
این امکانات باید به موقع و به اندازه کافی و با کیفیت مناسب در اختیار بخش تولید قرار گیرد. از قفس گرفته تا تور و وزنهها و لنگرهای نگه دارنده و شناورها، جرثقیل، ساخت اسکله و ... که همه اینها باید در حد مکفی برای پشتیبانی از این صنعت در اختیار باشد.
نکته مهمتر اینکه ضروری است تا حد توان به تولیدات داخلی در این زمینه تکیه کرد. به نظر میرسد تهیه و تأمین بخش بسیار قابل توجهی از این نیازها به راحتی و با هزینههای بسیار کمتر، از عهده بخش داخلی بر میآید و نیازی نیست آنچه را که ما خود داریم ز بیگانه تمنا کنیم؛ چراکه توان بومیسازی آن در داخل به وفور وجود دارد و این خود اتفاقاً یکی از مزایای طرح پرورش ماهی در دریا است که چه میزان عظیمی از اشتغالزایی و تولید را میتواند به دنبال خود ایجاد نماید.
هرچند که متأسفانه! از بعضی شنیدهها چنین بر میآید، کسانی با نادیده گرفتن توان داخلی و با هر هدفی در فکر رونق واردات هستند.
در ادامه و در صفحات بعد، با بعضی از مسائل مربوط به پرورش ماهی در دریا از زبان فعالان و تولیدکنندگان بیشتر آشنا خواهیم شد. ضمن اینکه حق پاسخگویی برای مسئولان شیلاتی کشور محفوظ میباشد. البته باید اشاره کرد که تاکنون تلاشها و رایزنیهای مجله «دام و کشت و صنعت» برای شنیدن سخنان مسئولان شیلاتی بیپاسخ مانده است.