وابستگی به واردات گندم؛ ریشهها و پیامدهای سوءمدیریت گندم در ایران
سوءمدیریت در وزارت جهاد کشاورزی، نان ما را به خارج وابسته میکند این موضوع، یعنی وابستگی به واردات گندم، نتیجه مسیری است که در سال زراعی جاری طی شده

سوءمدیریت در وزارت جهاد کشاورزی، نان ما را به خارج وابسته میکند. این موضوع، یعنی وابستگی به واردات گندم، نتیجه مسیری است که در سال زراعی جاری طی شده و در تضاد کامل با دستاوردهای سالهای گذشته قرار دارد.
دستاوردهای گذشته؛ گندم، نماد ایستادگی در برابر چالشها
اخبار سبز کشاورزی؛ مهندس علیرضا مهاجر، در سه سال زراعی گذشته، با وجود چالشهای متعدد از جمله استمرار خشکسالی، کمبود و گرانی کودهای پایه، نبود یا کمبود مواد ضدعفونی کننده بذر گندم و...، توانست هر سال با افزایش خدمات ترویجی و گسیل داشتن کارشناسان به مناطق کشت گندم، و همچنین با تامین و توزیع به موقع کود در حد توان و حتی استقراض برای تامین نهادهها، موجبات افزایش تولید را فراهم آورد. تلاشهای او اجازه نداد ناامیدی بر کشاورزان مستولی شود یا مزارع سبز خود را به چرا کردن دام بسپارند.
به همین جهت، میزان خرید تضمینی گندم که در سال زراعی ۱۴۰۰- ۱۴۰۱ حدود ۴ میلیون تن بود، در سال زراعی گذشته با تلاش و مدیریت او، مدیران و کارشناسان مجری طرح گندم، به رقم بینظیر ۱۲ و نیم میلیون تن رسید؛ آن هم در شرایطی که کشور با تنش آبی و کمبود کود مواجه بود.
تغییر مدیریت و سقوط آزاد تولید؛ از ۱۲.۵ میلیون تن تا ۵ میلیون تن؟
اما اینک، در سال زراعی جاری، با توجه به اینکه مهندس نوی قزلجه حدود یک ماه قبل از فرارسیدن سال زراعی جاری، صدارت در وزارت جهاد کشاورزی را آغاز کرده و اکنون ۹ ماه از مدیریت وی میگذرد، به نظر میرسد موجبات کاهش شدید تولید گندم تا مرز ۵ میلیون تن فراهم شده است.
همین کاهش چشمگیر تولید، منجر به امضای قرارداد واردات گندم به میزان ۳ و نیم میلیون تن در همین اواخر شد؛ اتفاقی که زنگ خطر وابستگی به واردات گندم را به صدا درآورده است. عدم مواخذه برای کاهش ۵ میلیون تنی تولید، جای سوال دارد.
ریشههای افت تولید گندم: نقدی بر عملکرد دولت چهاردهم
عمده دلایل این کاهش تولید در دولت چهاردهم را میتوان اینگونه برشمرد:
غفلت از تامین کود: حیاتیتر از هوا برای گندمکاران
عدم تامین به موقع کود یکی از اصلیترین دلایل است. وزیر جهاد کشاورزی، گرچه کار کشاورزی حرفهای در مزرعه نکرده، اما قطعاً میداند تامین به موقع کودهای پایه و کود سرک برای گندمکاران همانند هوا برای انسان واجب است.
اما او چه کرد؟ آیا فریاد و نعره زد، یقه دراند و گریست، در دولت گلو گرفت؟ یا اساساً سفرهای لاکچری داخلی با هواپیمای ویژه تشریفاتی (که احتمالاً موجبات تهاتر صدها هکتار زمین با آن فراهم شده) یا سفرهای لاکچری و بلیت فرست کلاس خارجی، اولویت تامین کود گندمکاران را به فراموشی سپرد؟
فرصت از دست رفته: تامین برق پتروشیمیها با تدبیر اقتصادی
با دو کشتی گازوئیل، امکان فراهم کردن کود وجود داشت. به نظر میرسد در گرماگرم تعطیلی کارخانجات پتروشیمی، وزیر میتوانست با دریافت یا استقراض ۳۰۰ میلیون دلار از دولت، دو کشتی گازوئیل وارد کند و برق پتروشیمیها را تامین نماید. در این صورت الان نیاز نبود در این دوران بیارزی، حداقل ۲ میلیارد دلار برای واردات گندم و برنج از نظام بگیرد و...
قیمتگذاری نامناسب گندم و رویگردانی کشاورزان
قیمتگذاری نامناسب گندم عامل دیگر رویگردانی گندمکاران بود. در سال گذشته، عطاءالله هاشمی، رییس با تدبیر بنیاد ملی گندمکاران، با نگاه ملی و با هدف رها شدن کشور و نان کشور از وابستگی به خارج، گلو پاره کرد و به دفاع از میلیونها تولیدکننده گندم فریاد زد که چرا وزیر نرخ تضمینی خرید چغندرقند را ۳۰ درصد بالاتر نسبت به سال قبل صادر کرده، ولی گندم تنها ۱۵ درصد؟ اما در دولت کسی به اعتراضات ملی این مرد توجه نکرد تا امروز که تبعات آن بروز کرد.
چرای مزارع سبز گندم؛ نتیجه تلخ بیتوجهی
عامل بعدی، پس از کاهش قیمتگذاری، قطعی برق، کمبود آب، و نبود یا کمبود کود، این شد که برخی گندمکاران مزارع سبز گندم خود را چراندند.
عدم به کارگیری دانش در کاهش آثار کم بارشی
وزیر میداند که در صورت بیمهری طبیعت (خشکسالی)، بیتدبیری دولت (کمبود حاملهای انرژی و استمرار قطع برق و در نتیجه بیآبی و عدم تولید کود)، باید دانش و فن به فوریت در خدمت کشاورزی قرار گیرد. در غیر این صورت، اساساً اگر تولید وابسته به طبیعت است، کشور را چه نیاز به وزیر و مدیر و تات و زراعت و...!؟
تغییر مدیریت نابهنگام زراعت: سیگنال بیتوجهی
و اقدام آخر، تغییر مدیریت نابهنگام معاونت زراعت در گلوگاه تامین کودهای سرک و مراقبت از مزارع در مقابل ورس، در آخرین مراحل داشت و... بود. در فوتبال، تغییر مربی تابع زمان و شرایط خاصی است.
چنانچه وزیر مصمم به تغییر معاون بود، چرا در آغاز سال زراعی و هنگام کشت، تغییر را انجام نداد؟ الان که آخرین زمان داشت در برخی مناطق است، با برداشتن معاون زراعت، این سیگنال به گندمکاران داده شد که وزارت جهاد به گندم بیتوجه است و برایش مهم نیست که مزارع سبز به چرا داده شود.
معاون جدید در تنگنای کاهش تولید گندم، اما بیتقصیر
با این تغییر، متاسفانه وزیر جا خالی داده تا مقصر شکست کاهش تولید گندم، معاون جدید قلمداد شود و از دو ماه دیگر، مجلس و نهادهای نظارتی از وی بازخواست نمایند.
نتیجه مسلم: بازگشت به وابستگی به واردات گندم
نتیجه این سوءمدیریتها، ثبت سفارش واردات گندم خارجی به میزان ۳ و نیم میلیون تن و سورچرانی جی تی سی (بازرگانی دولتی ایران) و حداقل یک و نیم میلیون تن واردات گندم دیگر است که باید انجام شود.
کشوری که در سال گذشته ذخیره استراتژیک خود را نیز از تولید داخلی تامین میکرد و سیلوهایش جای خالی نداشتند، حالا و در این شرایط بد، بندر شهید رجایی باید میزبان واردات و تخلیه چندین میلیون تن گندم خارجی کم کیفیت و شاید هم علوفهای باشد. و این یعنی وابسته کردن نان مردم به خارج و افزایش وابستگی به واردات گندم.
سیبزمینی؛ تجربهای که از آن درس نگرفتیم
در خصوص سیبزمینی نیز دیدیم که وابستگی به خارج و وصل شدن به واردات، چه بلایی سر کشور و تولیدکننده داخلی آورد. با وجود واردات سیبزمینیهای بعضاً علوفهای یا صنعتی، هنوز هم قیمت پایین نیامده، اما پیازکار و سیبزمینیکار داخلی زمینگیر شدهاند و... آیا قرار است سرنوشت گندم، قوت غالب مردم، نیز چنین باشد؟ وابستگی به واردات گندم خطری جدی برای امنیت غذایی کشور است که نباید نادیده گرفته شود.