راهکاری بیولوژیک، برای جلوگیری از انقراض گونه های حیات وحش
وحیدرضا شادفر- کارشناس ارشد منابع طبیعی
تلف شدن یوز ایرانی
اخبار سبز کشاورزی به نقل از سپهر کشاورزی؛ طی 4 دهه خشکسالی و تشدید تبعات آن، ازجمله تغییرات اقلیمی، گرمایش زمین، بیآبی، کمآبی و کاهش بارندگیها، کاهش پوشش گیاهی، کمبود علوفه، رمه گردانی و تجاوز به زیستگاههای حیات وحش، تشدید تبخیر ازسطح، فرسایش خاک، آلبیدو، شوری خاک، بادها و طوفان های مخرب، ریزگردها، آلودگی های آب و خاک، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، خشکی چشمهها، آبراههها و تالابها و مهمتر گونههای در خطر انقراض و ازطرفی تلف شدن بر اثر تصادفات جادهای یا گرسنگی و… زنگ خطر نابودی اکوسیستم و اقتصاد پایدار مناطق حفاظت شده و زیستگاه های حیات وحش به صدا درآمده است و برای کاهش و مدیریت این معضلات، باید بشکلی عاجل اقدام شود، درحال حاضر 76 گونه از حیات وحش در معرض خطر داریم که یکی از آن ها و البته مهمترین آنها برای ما یوز است که متأسفانه گهگاه در خبرها می شنویم.
اردیبهشت ماه 1401: یک قلاده پلنگ در خیابان های ساری- قائمشهر بدلیل خروج از زیستگاه کشته شد .
فروردین ماه 1402: یوز تلف شده در جاده میامی- سبزوار شناسنامه دار بود و 3 قلو باردار بوده است.
سی خردادماه: عامل کاهش جمعیت گربه شنی، نابودی زیستگاه این حیوان نادر و درحال انقراض است.
سوم تیرماه: یک قلاده یوز نر در پناهگاه حیات وحش آریز بافق بر اثر تصادف تلف شد.
ششم تیرماه: ماده یوز ایرانی در نزدیکی روستای عباس آباد شهرستان میامی، بر اثر تصادف تلف شد.
البته دلیل تلف شدن حیوانات وحشی، فقط تصادف نیست، بلکه در مواردی مانند پناهگاه نایبندان خراسان جنوبی، علت ازبین رفتن یک قلاده پلنگ را گرسنگی اعلام کرده بودند.
معاون سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای کشور می گوید: باتوجه به تصادف ابتدای سال در محدوده میامی- سبزوار و ازبین رفتن یک قلاده یوزپلنگ ماده، موضوع فنس کشی در2 طرف محدوده 75 کیلومتری مطرح که البته بعنوان یک راه حل اثربخش، برای حفاظت از یوز ایرانی تشخیص داده نشد!
قراراست بررسی شود، گویا چندکیلومتر فنسی که درسال های قبل توسط سازمان محیط زیست نصب شده، که بخشی از آن در سیل تخریب شده و بخشی نیز به سرقت رفته است، دلیل مخالفت بوده است و همچنین گفته شده نگهداری از فنس ها چالش بزرگی است.
می خواهیم با بضاعت خود موضوع را بررسی کنیم، اقدام کشورهای پیشرو در مواقع مشابه چه بوده است؟ آیا راهکاری بهتر و اثربخش وجود دارد که بتوان از آن بهره برد؟
آسیب شناسی مناطق حفاظت شده و زیستگاه های حیات وحش:
-
یکی از مشکلات اساسی درمسیر محافظت از اینگونه مناطق، کمبود بودجه دولتی ، برای نگهداری از این مناطق است. نگهداری این مناطق در راستای احیاء، حفاظت و توسعه آن در طولانی مدت امری پرهزینه است.
-
جوامع محلی حاشیه مناطق حفاظت شده، استفاده از این محدودهها را حق خود میدانند.
-
عدم وجود محیطبان به تعداد کافی در سازمان حفاظت محیط زیست، ادارات تابعه استان ها و نیز اداره شهرستان ها، یکی از مشکلات اساسی سازمان محیط زیست است.
-
بروز 4 دهه خشکسالی در کشور و تشدید معضلات زیستی در مناطق حفاظت شده و زیستگاه ها.
-
تخریب زیستگاهها در راستای کاهش تنوع گونههای جانوری و گیاهی، حاصل از خشکسالی ها که مستقیم یا غیرمستقیم منتج به کمبود یا نبود علوفه و غذا برای وحوش منطقه گردیده است.
-
کاهش باروری و انقراض محلی در راستای آسیب پذیری زیستگاه، حاصل از 4 دهه خشکسالی.
-
شیوع بیماریها در راستای آسیب پذیری زیستگاههای حیات وحش، حاصل از خشکسالی ها.
-
خشکسالی دربخش گیاهی نیز به انواع گونهها آسیب میزند و سبب تشدید آفات گیاهی می گردد. رشد گیاهان نیمه انگلی و آفات گیاهی مانند، لورانتوس در جنگلهای بلوط ازاین دست است.
-
ازطرفی تکرار خشکسالی ها و افزایش تبعات آن، سبب افزایش تعداد آتش سوزی ها می گردد.
-
از دیگر دلایل ازبین رفتن وحوش می توان، تصادف و گرسنگی و … را نام برد.
-
کمبود علوفه و منابع آب در زیستگاهها علاوه بر تضعیف قوه بدنی حیات وحش و تلف شدن آنها، موجب کاهش قدرت زادآوری حیات وحش نیز می گردد.
-
ساخت آبشخور برای حیات وحش در مناطق و زیستگاه ها، میتواند مخاطراتی برای حیات وحش ازجمله انتقال بیماری ازطریق آبشخورهای مشترک میان حیات وحش و دام های اهلی و نیز تهدیدی برای مرگ ازطریق شکار محسوب شود.
-
بدنبال خشکسالی و کاهش دسترسی به منابع آبی و غذایی، حیوانات وحشی به مزارع، باغات و روستاها نزدیک شده که سبب بروز تعارضات، مرگ و حتی شکار آنها شده است.
-
شکار بی رویه بزرگترین تهدید حیات وحش، بعداز بلایای طبیعی و خشکسالی است.
-
عدم توجه وعدم اعتقاد به بخش خصوصی! بوروکراسی های اداری دست و پاگیر و خسته کننده.
-
نظارت ضعیف سازمان محیط زیست، بر اجرای طرح ها.
-
متوقف ماندن صدور موافقت قرق های اختصاصی از سوی وزارت جهادکشاورزی از سال 94
-
عدم توسعه زیستگاه های یوز- کمی تراکم طعمه و جزیره ای شدن حفاظت یوزها و….
طرح پیشنهادی:
مدیریت بحران- زیستگاه های حیات وحش (مدیریت ریسک):
متأسفانه می گذاریم بحران پیش آید و بعد با تشکیل کارگروه و یا کمیسیون های مربوطه بدنبال راهکار می گردیم، آنهم از نوع عاجل و زودبازده، فراموش نکنیم که خشکسالی، یک شبه نیامده تا توقع کنیم تبعات و خسارات ناشی از آن، یک شبه کاهش و حل و فصل گردد و همه می دانیم که تا سالیانی دیگر خشکسالی کم آبی، ازبین رفتن پوشش گیاهی، تلف شدن گونه های قابل شکار و خروج از زیستگاه یوز بدلیل جستجوی غذا را داریم، البته در کشورهای پیشرو از بخش خصوصی برای احیاء، حفاظت و بهره برداری علمی از مناطق و زیستگاه های حیات وحش بهره می برند، گرچه اخیراً معاون محترم محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان گفتند: " با کمبود امکانات اگر با همین فرآیند ادامه دهیم، آینده خوبی برای حیات وحش وجود ندارد ، در بسیاری از کشورها بخش قابل توجهی از حیات وحش را بخش خصوصی مدیریت می کند و مهمترین روش، قرق های اختصاصی است که درسال 92 تصویب و واگذار شده و موفقیت نسبی نیز داشته اند، باید با هماهنگی بیشتر بین سازمانی، بخش خصوصی را پای کار بیاوریم."
اما کارشناسان معتقدند، وقتی یوز از زیستگاه خود خارج می شود، با انواع خطرات مواجه می شود و مشکل بزرگتر و لاینحل نبود غذا در آن منطقه هست! و لذا پیشنهاد می گردد.
با اجرای طرح ملی احداث و توسعه کمربندهای سبز- بادشکن با گونه های بومی، در مناطق حفاظت شده و زیستگاه های حیات وحش، نه تنها می توان با روشی اصولی، علمی و کاربردی (طبق تجارب موفق کشورهای پیشرو) با کاهش معضلات زیستی، از آب و خاک زیستگاه حفاظت نمود، بلکه احیاء، حفاظت و توسعه زیستگاه ها را شاهد بود و بطرز چشمگیری از انقراض و تلف شدن وحوش خصوصاً در اثر گرسنگی و تصادف جاده ای جلوگیری بعمل آورد.
بادشکن ها با ایفای نقش میکروکلیمایی مناسب، بعنوان تأمین کننده بخشی از علوفه و غذا، سبب مهاجرت معکوس حیات وحش به منطقه (که بدلیل عدم وجود غذا وعلوفه منطقه را ترک کرده بودند) شده و از طرفی با افزایش روزافزون تنوع زیستی، از پرندگان و پستانداران کوچک گرفته تا استفاده چهارپایان، کل، بز و آهو و… از برگ درختان، بعنوان علوفه و نهایتاً با افزایش کل و بز و… بدلیل وجود علوفه دسترس و غذای مناسب، در بیشتر مواقع شاهد دوقلوزایی نیز خواهیم بود و با ایجاد میکروکلیمایی که بادشکن ها، بوجود می آورند، تجمع گونه های شکارگر مانند یوز را ناگزیر تجربه خواهیم کرد و در موارد مشابه دیده شده که یوز یا گونه های شکارگر کمتر نیاز به خروج از زیستگاه داشته اند.
طرح کمربندسبز- بادشکن یا پرچین های زنده ومتراکم با گونه بومی هر منطقه، در مقایسه با فنس کشی ها دارای مزایا و تفاوت های مثبتی است:
- بادشکن ها یک مرتبه هزینه و احداث می شوند، چراکه قابل سرقت نیستند، نیازی به مرمت و بازسازی ندارند، بیولوژیک و طبیعی هستند.
- در بادشکن هایی که بدین منظور احداث می شوند، ازدرختان خاردار استفاده می شود که غیرقابل نفوذند.
- بادشکن ها چندمنظوره و برگ درختان بادشکن، بعضاً بعنوان علوفه مورد استفاده قرار می گیرند.
- بعنوان دیواری طبیعی، مانع از تردد حیوانات و مانع ورود وحوش به جاده ها و بزرگراه ها می شوند.
- بادشکن با ایجاد میکروکلیمایی طبیعی، پناهگاهی مناسب برای حیات وحش است، وجود برگ و سر شاخه درختان بعنوان علوفه و غذا، دلیل خوبی برای تجمع وحوش زیر سایه انداز درختان بادشکن است.
- اگر در زیستگاه های حیات وحش، بدنبال تنوع ژن و تبادل ژن باشیم و بخواهیم از جزیره ای بودن خارج شوند، ارجح ترین و سهل الوصول ترین راهکار، احداث بادشکن و سیر طبیعی زیستگاه هاست.
- تکثیر در اسارت یا قرق های اختصاصی، هرچند اجرایی و راهکاری علمی است، اما فقط سبب افزایش تعداد حیات وحش می شوند و تنوع ژن را ازدست می دهیم، اما با احداث بادشکن، سیکل طبیعی در زیستگاه ها انجام و این مشکل را نخواهیم داشت.
- بعقیده کارشناسان، "اگر بدنبال تنوع ژنی درمناطق حفاظت شده هستیم، باید درکنار زیستگاه، فراجمعیت تشکیل داد" واین مهم، به سادگی و با روش تقلید از مادر طبیعت- جنگل و درختکاری قابل دستیابی است.
- شایان ذکر است که فنس کشی ها 10 برابر احداث و نگهداری بادشکن ها هزینه دارند و بی نتیجه.
برای برونرفت از این بحران، نیاز به تصمیمی عاجل و اقدامی پایدار است و تجربه نشان داده که با اجرای طرح کمربندهای سبز- بادشکن با گونه های بومی، علاوه بر احیاء، حفاظت و توسعه زیستگاه ها به ایجاد تعادل در زنجیره غذایی زیستگاه ها و تمام اهداف زیست محیطی دست خواهیم یافت.
آیا انگیزه ای برای جلوگیری از تلف شدن قلاده یوزی دیگر وجود دارد؟
وحیدرضا شادفر- کارشناس ارشد منابع طبیعی