خبر فوری
شناسه خبر: 40716

با منبع آب ایران چگونه سازگار شویم؟

کل مصرف خالص سالانه آب کشاورزی ایران حدود ۴۳ میلیارد مترمکعب در سال برآورد شده که حدود ۹۸ درصد آن برای مصارف داخلی است. در صورت استفاده از تمام اراضی ممکن

با منبع آب ایران چگونه سازگار شویم؟
کل مصرف خالص سالانه آب کشاورزی ایران حدود ۴۳ میلیارد مترمکعب در سال برآورد شده که حدود ۹۸ درصد آن برای مصارف داخلی است. در صورت استفاده از تمام اراضی ممکن برای کشاورزی به حدود ۷۷ میلیارد مترمکعب آب نیاز است. حداکثر آب موجود بسیار کمتر از این مقدار است.
اخبار سبز کشاورزی ، آرمان امروز در یادداشتی به قلم مهدی زارع نوشت: با استفاده از تصاویر ماهواره ای، محاسبه شده که کل تبخیر از زمین های کشاورزی حدود ۵۵ میلیارد مترمکعب برای سال ۱۳۹۹ برآورد شده است.
در سال زراعی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ سطح زیر کشت محصولات زراعی حدود ۱۱ میلیون هکتار بوده است که از این مقدار ۵۱ درصد متعلق به زمین های دیم و ۴۹ درصد زمین آبی بوده است.
سهم اندک زمین های زیر کشت دیم از محصولات نهایی با تنها ۸ درصد از محصولات زراعی از طریق این زمین ها برداشت شده است.
استان های خوزستان، فارس، اصفهان، خراسان رضوی، آذربایجان غربی و تهران بیشترین سهم را در وزن محصولات نهایی کشاورزی به خود اختصاص داده‌اند.
حضور استان های فارس، اصفهان و خراسان رضوی در در رتبه های بالای تولید محصولات کشاورزی در حالی است که این سه استان به ترتیب رتبه های ۳، ۱۶ و ۱۱ را در بین سطح زیرکشت استانی به خود اختصاص داده اند و این یعنی تمرکز تولید در استان هایی است که هم اقلیمی خشک دارند و هم سطح زیر کشت کمتری به خود اختصاص داده اند.
بالا بودن سهم تولیدات کشاورزی در این استان ها به دلیل دارا بودن زمین های زراعی آبی است. کشاورزی دیم در برابر تغییرات اقلیمی آسیب پذیر است زیرا برای تولید محصول به بارش قابل پیش بینی بستگی دارند. تغییرات دما و الگوهای بارش، که به دلیل گرم شدن زمین شدیدتر می شوند، می‌توانند بر بهره وری کمتر کشاورزی دیم اثر بگذارند.
تغییرات نزولات جوی می تواند منجر به خشکسالی شدید و کاهش آب در برخی نقاط شود. بارندگی بیش از حد نیز می تواند خطر ابتلا به بیماری های عفونی را افزایش دهد. بخش کشاورزی همچنین گازهای گلخانه ای را در جو منتشر می کند که به تغییرات اقلیمی کمک می کند.
این گازها گرمای خورشید را به دام می اندازند. مناطق خشک به ویژه از طریق تغییر الگوهای بارندگی و تخریب زمین تحت اثر تغییرات اقلیمی قرار می گیرند که توانایی گونه ها و مردم را برای مقابله با شرایط خشکی کاهش می دهند و فقر، ناامنی غذایی و آب را در مناطق خشک تشدید خواهد کرد.
در کنار کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، باید اکوسیستم های خشک احیا شوند و برای رسیدگی به تغییرات اقلیمی در زمین های خشک باید مدیریت زمین انجام شود.
زمین‌های خشک اکوسیستم‌هایی هستند که بیش از ۴۰ درصد از سطح زمین را اشغال می‌کنند و با تغییرات زمانی و مکانی زیاد بارندگی مشخص می شوند. از زمینهای خشک علفزارها بیش از یک پنجم سطح زمین را پوشش می دهند. مردم و گونه‌هایی که در مناطق خشک زندگی می‌کنند طی هزاران سال برای مقابله با تغییرات شدید اقلیمی سازگار شده‌اند.
مداخلات جدید در محیط به ویژه در شصت ساله اخیر این سازگاری های فیزیولوژیکی و رفتاری منحصر به فردی را برهم زده است. به طور طبیعی جمعیت های انسانی خود را با راهبرد های مدیریتی و رفتاری تطبیق می دهند که آنها را قادر می سازد از منابع بسیار متغیر استفاده کنند.
با این حال، تغییرات اقلیمی تهدیدی بی‌سابقه برای زمین‌های خشک با پیامدهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی بسیار گسترده است. تا پایان قرن بیست و یکم، زمین‌های خشک تا ۱۰ درصد تحت سناریوی افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای گسترش خواهند یافت، و ۸۰ درصد از این گسترش در کشورهای در حال توسعه رخ می‌دهد.
انتظار می رود تغییرات چشمگیر در الگوهای بارندگی ناشی از تغییرات اقلیمی بر کمیت و توزیع آب اثر بگذارد. از بین رفتن پوشش گیاهی می تواند منجر به سخت شدن سطح خاک، افزایش رواناب آب و در نتیجه کاهش تغذیه آب زیرزمینی شود.
همچنین انتظار می‌رود که با تغییرات اقلیمی فراوانی و شدت خشکسالی افزایش یابد. این موضوع در مناطق خشک، جایی که گونه ها و جوامع در حال حاضر باید با تغییرات اقلیمی چشمگیر کنار بیایند، موجب نگرانی های ویژه است. تغییرات اقلیمی تخریب زمین را تسریع می‌کند.
در زمین‌های خشک از این تخریب به عنوان بیابان‌زایی یاد می‌شود. تخریب زمین به عنوان از دست دادن بهره وری اکولوژیکی و اقتصادی زمین تعریف می شود. حدود ۲۰ تا ۳۵ درصد از زمین‌های خشک در حال حاضر به نوعی از تخریب زمین رنج می‌برند و انتظار می‌رود که این امر با سناریوهای مختلف انتشار گازهای گلخانه ای به طور قابل توجهی گسترش یابد. فرسایش خاک یکی از مهم‌ترین علل تخریب زمین در اراضی خشک است که منجر به از دست رفتن کربن آلی خاک موجود در ریشه و اجزای چوبی خاک و متعاقب آن کاهش بهره‌وری زمین می‌شود.
تبدیل مناطق دیم به کاربری های دیگر، به ویژه به زمین زراعی نیز می تواند باعث تخریب زمین شود. این می تواند منجر به از دست رفتن ۶۰ درصد کربن آلی خاک در زیر زمین و تا ۹۵ درصد از کربن در سطح زمین شود. این تلفات مستقیماً به غلظت گازهای گلخانه ای در جو کمک می کند و ظرفیت زمین های خشک را برای جذب کربن کاهش می دهد. روند تبدیل کشتزارها به باغ، در غرب و شرق تهران در دهه های اخیر رشدی بی رویه و قارچ‌گونه پیدا کرده است.
این وضع در نواحی نزدیک به شهرها روندی پرشتاب تر به خود گرفته و در بیشتر موارد کشت میوه هایی انجام می شود که با وضعیت اقلیم و خاک آن محل همخوانی ندارد.
ایجاد باغ در اراضی دیم در ورامین، شهریار و برخی نواحی ری در ابتدای امر به دلیل کوچکی جثه درختان و نیاز اندک آنها به آب چندان مشکل ایجاد نمی کند و با یک تانکر نیز آبرسانی ممکن است، اما در سال های بعد، به ویژه از سال های هفتم و هشتم به بعد آبرسانی با تانکر به درختان تنومند باغ جواب نمی دهد و در نهایت منجر به خشکیدن درختان می شود.
حتی با وجود ممنوعیت تبدیل دیمزارها به باغ آبی، اینکه عده ای از آب رودخانه‌ها و به ویژه چاه ها برای آبرسانی به اراضی دیم باوجود منع قانونی، برداشت کرده اند و می کنند منجر به کاهش منابع آبی محدود منطقه برای آبرسانی به اراضی آبی شده است.
با سرمایه‌گذاری‌های نامناسب و شیوه‌های غلط مدیریت زمین که به تخریب بیشتر کمک می‌کند، آسیب پذیری زمین های خشک در برابر شوک های محیط زیستی از جمله تغییرات اقلیمی افزایش یافته است. زمین های خشک منبع بخش بزرگی از مواد غذایی و فیبر مورد استفاده در سراسر جهان هستند. علفزارها به تنهایی به ترتیب ۲۷ و ۲۳ درصد شیر و گوشت جهان را تولید می کنند و معیشت بیش از یک میلیارد نفر را تامین می کنند.
تغییرات پیچیده در بهره وری زمین و اختلال در اکوسیستم های خشک به دلیل تغییرات اقلیمی، بیش از ۴۴ درصد از سامانه غذایی جهان را تحت اثر قرار می دهد و به ناامنی غذایی و فقر مداوم می انجامد منابع آب نامطمئن نیز اثر منفی بر بهره وری زمین و در نتیجه معیشت خواهد داشت.
خاکهای دیم حداقل یک سوم کربن آلی خاک جهان را ذخیره می کنند که در بهبود ساختار و عملکرد خاک و تعیین بهره وری خاک اهمیت دارد. علفزارها بیش از ۱۰ درصد کربن زمین را در خود نگه می دارند و می توانند تا ۷۰ تن در هکتار کربن خاک را ذخیره کنند.
علفزارها، به ویژه آنهایی که گیاهان چند ساله در آن غالب هستند، می توانند در شرایط دمای بالا و غلظت بالای دی اکسید کربن (CO 2 ) بیش از سایر گیاهان مقاومت کنند. این ویژگی ها به این معنی است که علفزارها فرصت هایی را برای سازگاری فراهم می کنند و می توانند به تولید علوفه برای چرای دام ادامه دهند زیرا غلظت CO 2 جو و دما به دلیل تغییرات اقلیمی افزایش می یابد.
حفظ و احیای اراضی خشک فرصتی عظیم برای رسیدگی به تغییرات اقلیمی در این محیط منحصر به فرد است. سرمایه گذاری در بازسازی زمین های خشک یک رویکرد مقرون به صرفه برای کاهش تغییرات اقلیم است. حفظ سلامت خاک و کربن آلی موجود در خاک را می توان با افزایش پوشش گیاهی به دست آورد. احیای اکوسیستم‌های دیم سلامت و عملکرد آنها را بهبود می‌بخشد، از جمله افزایش چرخه مواد مغذی و توانایی خاک برای جذب و ذخیره کربن و آب.
کلید انطباق با تغییرات اقلیمی در زمین‌های خشک در شناخت و احترام به نقش ساختارها و شیوه‌های حاکمیت سنتی در ایجاد انعطاف‌پذیری در برابر رویدادهای شدید نهفته است. این راهبرد ‌های سازگاری شامل کاشت محصولات مقاوم به خشکی، روش‌های کشت کارآمد از نظر آب، شیوه‌های متنوع‌سازی گله که گله‌های مخلوط گاو، شتر، گوسفند یا بز را نگه می‌دارد، و حفظ تحرک دام در سراسر زمین‌ها است. بنابراین، فرآیندهای سیاستی حاکم بر توسعه سرزمین خشک باید به شدت با جوامع در چارچوب حاکمیت محلی موجود درگیر شوند.
تحرک یک راهبرد سازگاری پیچیده با تغییر اقلیم در مناطق خشک است. این امر به بهره برداری از چرای پراکنده دام و منابع آب بستگی دارد. تحرک ریشه در سیستم بزرگ‌تری از حکومت، حقوق و مسئولیت‌ها دارد که به جوامع اجازه می‌دهد منابع را از طریق قراردادهای بلندمدت سنتی تصدی مدیریت کرده و به اشتراک بگذارند. این به انسان و دام اجازه می دهد تا از منابع طبیعی گسترده در یک چشم انداز بدون بهره برداری بیش از حد از مکان های خاص استفاده کند.
دیدگاه تان را بنویسید

چندرسانه‌ای